۳۹۱
ویرایش
Shamsoddin (بحث | مشارکتها) جز (Shamsoddin صفحهٔ متن حدیث ثقلین به قرائت ابن تیمیه را به حدیث ثقلین به قرائت ابنتیمیه منتقل کرد) |
Shamsoddin (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۵: | خط ۲۵: | ||
مورد بعد اینکه اگر پذیرفته شود که تنها طریق صحیح حدیث ثقلین نقل ابن تیمیه است، باز تا اندازهای ادعای شیعیان ثابت است، زیرا میرساند که دو ثقل اکبر به جا مانده از پیامبر(ص) قرآن و اهلبیت است هرچند به معنای وسیع آن در نظر گرفته شود و در مورد اهلبیت سه بار تأکید دارد که «خدا را بیاد شما میاندازم در مورد اهلبیتم.»<ref>سبحانی، جعفر، آئین وهابیت.</ref> | مورد بعد اینکه اگر پذیرفته شود که تنها طریق صحیح حدیث ثقلین نقل ابن تیمیه است، باز تا اندازهای ادعای شیعیان ثابت است، زیرا میرساند که دو ثقل اکبر به جا مانده از پیامبر(ص) قرآن و اهلبیت است هرچند به معنای وسیع آن در نظر گرفته شود و در مورد اهلبیت سه بار تأکید دارد که «خدا را بیاد شما میاندازم در مورد اهلبیتم.»<ref>سبحانی، جعفر، آئین وهابیت.</ref> | ||
[[ | [[محدثان اهلسنت]] نیز حدیث ثقلین را بهگونهای که شیعه نقل نموده نقل کردهاند، [[ترمذی]] در صحیح خود با سندی منتهی به زید بن ارقم چنین نقل میکند<ref>ترمذی، محمد بن عیسی، صحیح ترمذی، مطبعه بولاق، ۱۲۹۲، ج۲، ص۳۰۸.</ref> که پیامبر اسلام فرمود {{متن عربی|يا أيُّهَا النّاسُ، إنّي قَد تَرَكتُ فيكُم ما إن أخَذتُم بِهِ لَن تَضِلّوا، كِتابَ اللّهِ، وعِترَتي أهلَ بَيتي|ترجمه=ای مردم آگاه باشید که من در بین شما چیزی را باقی گذاشتم که اگر آن را بگیرید و بدان تمسک کنید هرگز گمراه نخواهید شد، کتاب خدا و خانواده من و اهلبیت من هستند.}} [[سلطان الواعظین]] حدود چهل طریق از [[علمای عامه]] را نام میبرد که حدیث را به این صورت نقل کردهاند: {{متن عربی|إِنِّي تَارِكٌ فِيكُمُ الثَّقَلَيْنِ كِتَابَ اللَّهِ وَ عِتْرَتِي أَهْلَ بَيْتِي لَنْ يَفْتَرِقَا حَتَّى يَرِدَا عَلَيَّ الْحَوْضَ … مَا إِنْ تَمَسَّكْتُمْ بِهِمَا لَنْ تَضِلُّوا ابداً}}<ref>شیرازی، سلطان الواعظین، شبهای پیشاور، تهران، دارالکتب الاسلامیّه، چاپ سی و هفتم، ۱۳۷۶، ص۲۲۶–۲۲۴؛ خوارزمی، مناقب خوارزمی، مقدمه محمدرضا موسوی خراسان، تهران، مکتبه، نینوی الحدیثه، ص۲۲۴–۲۲۲.</ref> | ||
== | == ابنتیمیه و نقل حدیث ثقلین == | ||
نقل حدیث ثقلین به قرائت | نقل حدیث ثقلین به قرائت ابنتیمیه از جهاتی قابل پذیرش نیست: | ||
* زمان [[پیامبر(ص)]] را درک نکرده تا بتواند بیواسطه از پیامبر(ص) حدیث نقل کند و بر شیعه ایراد نماید که به دلیل نبودن در زمان پیامبر(ص) حق نقل حدیث ندارند. | * ابنتیمیه زمان [[پیامبر(ص)]] را درک نکرده تا بتواند بیواسطه از پیامبر(ص) حدیث نقل کند و بر شیعه ایراد نماید که به دلیل نبودن در زمان پیامبر(ص) حق نقل حدیث ندارند. | ||
* نزد برخی از علمای اهلسنت دارای اعتبار و جایگاه خاص روایی نیست و روایات بیان شده توسط او باید مانند سایر روایات مورد بررسی سندی و محتوایی قرار گیرد. | * نزد برخی از علمای اهلسنت دارای اعتبار و جایگاه خاص روایی نیست و روایات بیان شده توسط او باید مانند سایر روایات مورد بررسی سندی و محتوایی قرار گیرد. | ||
* برخی از بزرگان [[مذاهب چهارگانه اهلسنت]] اعتقادات و افکار او را مورد خدشه دانسته و حتی او را [[کافر]] دانستهاند. | * برخی از بزرگان [[مذاهب چهارگانه اهلسنت]] اعتقادات و افکار او را مورد خدشه دانسته و حتی او را [[کافر]] دانستهاند. | ||
* | * ابنتیمیه دشمنی آشکار با [[ائمه معصومین(ع)]] و شیعه دارد چنانکه کتمان و رد [[فضائل اهلبیت]] و دفاع از دشمنان آنها مانند [[بنیامیه]]، [[خوارج]]، ناصبیها و [[تکفیر شیعیان]] جزو مبانی فکری و اعتقادی او است. | ||
*سند [[محمد بن مسلم]] قرائنی در روایت دارد که دلالت بر جعلی و نادرست بودن حدیث دارد.<ref> ابن حجر عسقلانی، الدرالکافه، بیروت، ص۱۴۵؛ عبدالسلام، عمر، مخالفه الوهابیه للقرآن و السنه، بیروت، دارالهدایه، چاپ اوّل، ۱۴۱۶ق، ص۱۱</ref> | *سند [[محمد بن مسلم]] قرائنی در روایت دارد که دلالت بر جعلی و نادرست بودن حدیث دارد.<ref> ابن حجر عسقلانی، الدرالکافه، بیروت، ص۱۴۵؛ عبدالسلام، عمر، مخالفه الوهابیه للقرآن و السنه، بیروت، دارالهدایه، چاپ اوّل، ۱۴۱۶ق، ص۱۱</ref> | ||