عزاداری برای امام حسین(ع) و آیه ۱۴۵ آل‌عمران: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۲۶ ژوئیهٔ ۲۰۲۲
جز
جایگزینی متن - 'مسایل' به 'مسائل'
جزبدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'مسایل' به 'مسائل')
خط ۲۷: خط ۲۷:
عزاداری مستند به آیات قرآن کریم و روایات است. در این مورد آیات مختلفی وجود دارد که به برخی اشاره می‌شود:  
عزاداری مستند به آیات قرآن کریم و روایات است. در این مورد آیات مختلفی وجود دارد که به برخی اشاره می‌شود:  


۱. {{قرآن|ذَٰلِكَ وَمَن يُعَظِّمْ شَعَائِرَ‌ اللَّـهِ فَإِنَّهَا مِن تَقْوَى الْقُلُوبِ|ترجمه=اين است [فرايض خدا] و هر كس شعاير خدا را بزرگ دارد در حقيقت، آن [حاكى‌] از پاكى دلهاست.|سوره=حج|آیه=۳۲}} شعائر جمع شعیره یا شِعار به معنای علامت است<ref>ابن منظور، لسان العرب، بيروت، دار الفكر- دار صادر، سوم،۱۴۱۴ ق‏، ج۴،ص۴۱۴.</ref>. در حقیقت تمام آنچه در برنامه‏‌هاى دينى وارد شده و انسان را به ياد خدا و عظمت آئين او می‌‏اندازد شعائر الهى است و بزرگداشت آن نشانه تقواى دلها است و شعائر اختصاصی به اعمال حج یا صفا و مروه یا قربانی حج و ... ندارد. [[شاه ولی الله دهلوی]] از علمای [[اهل سنت]] بر این باور است که شعائر به طور کلی امور ظاهری حسی‌اند که بواسطه آنها خداوند عبادت می‌شود و معظم شعائر هم قرآن، کعبه، نبی و نماز است<ref>دهلوی، شاه ولی الله، حجه الله البالغه، بیروت، دارالجیل، اول، ۱۴۲۶ق، ج۱، ص۱۳۳.</ref>. [[علامه طباطبایی]] هم در [[تفسیر المیزان]] معتقد است شعائر الهی عبارتست از آنچه انسان را به یاد خدا انداخته علامت و نشانه‌ای است بر خداوند<ref>طباطبایی، محمد حسین، المیزان فیول تفسیر القرآن، قم،انتشارات اسلامی، پنجم، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۴۰۷.</ref>. برپایی جلسه‌ی عزاداری که در آن قرآن خوانده می‌شود و از خداوند و معارف اسلامی گفته می‌شود و مردم به مسایل دینی دعوت شده و برای طاعت خدا و تقرب به او به یاد اهل بیت پیامبر، اولیای خدا و شهیدان راه اسلام افتاده مصیبت‌های آنان را یادآور می‌شوند چرا از شعائر الهی نباشد. اگر طبق آیات قرآن<ref>حج/۳۶.</ref> قربانی حج از شعائر است پس حتما برگزاری مجالس عزاداری هم جزء شعائر است.  
۱. {{قرآن|ذَٰلِكَ وَمَن يُعَظِّمْ شَعَائِرَ‌ اللَّـهِ فَإِنَّهَا مِن تَقْوَى الْقُلُوبِ|ترجمه=اين است [فرايض خدا] و هر كس شعاير خدا را بزرگ دارد در حقيقت، آن [حاكى‌] از پاكى دلهاست.|سوره=حج|آیه=۳۲}} شعائر جمع شعیره یا شِعار به معنای علامت است<ref>ابن منظور، لسان العرب، بيروت، دار الفكر- دار صادر، سوم،۱۴۱۴ ق‏، ج۴،ص۴۱۴.</ref>. در حقیقت تمام آنچه در برنامه‏‌هاى دينى وارد شده و انسان را به ياد خدا و عظمت آئين او می‌‏اندازد شعائر الهى است و بزرگداشت آن نشانه تقواى دلها است و شعائر اختصاصی به اعمال حج یا صفا و مروه یا قربانی حج و ... ندارد. [[شاه ولی الله دهلوی]] از علمای [[اهل سنت]] بر این باور است که شعائر به طور کلی امور ظاهری حسی‌اند که بواسطه آنها خداوند عبادت می‌شود و معظم شعائر هم قرآن، کعبه، نبی و نماز است<ref>دهلوی، شاه ولی الله، حجه الله البالغه، بیروت، دارالجیل، اول، ۱۴۲۶ق، ج۱، ص۱۳۳.</ref>. [[علامه طباطبایی]] هم در [[تفسیر المیزان]] معتقد است شعائر الهی عبارتست از آنچه انسان را به یاد خدا انداخته علامت و نشانه‌ای است بر خداوند<ref>طباطبایی، محمد حسین، المیزان فیول تفسیر القرآن، قم،انتشارات اسلامی، پنجم، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۴۰۷.</ref>. برپایی جلسه‌ی عزاداری که در آن قرآن خوانده می‌شود و از خداوند و معارف اسلامی گفته می‌شود و مردم به مسائل دینی دعوت شده و برای طاعت خدا و تقرب به او به یاد اهل بیت پیامبر، اولیای خدا و شهیدان راه اسلام افتاده مصیبت‌های آنان را یادآور می‌شوند چرا از شعائر الهی نباشد. اگر طبق آیات قرآن<ref>حج/۳۶.</ref> قربانی حج از شعائر است پس حتما برگزاری مجالس عزاداری هم جزء شعائر است.  


۲. {{قرآن|وَتَوَلَّىٰ عَنْهُمْ وَقَالَ يَا أَسَفَىٰ عَلَىٰ يُوسُفَ وَابْيَضَّتْ عَيْنَاهُ مِنَ الْحُزْنِ فَهُوَ كَظِيمٌ|ترجمه=و از آنان روى گردانيد و گفت: «اى دريغ بر يوسف، و در حالى كه اندوه خود را فرو مى‌خورد، چشمانش از اندوه سپيد شد.»|سوره=یوسف|آیه=۸۴}} بر مبنای این آیه حضرت یعقوب با اینکه احتمال زنده ماندن عزیز خود را می‌داد مدتی طولانی آنقدر گریست و عزاداری کرد تا نابینا شد. آیا می‌توان بر عزیز خدا، عزیز اسلام و میوه دل پیامبر سید شباب اهل بهشت و به خاطر شهادتی با آن فجایع ناگوار سال‌های سال نگریست؟  
۲. {{قرآن|وَتَوَلَّىٰ عَنْهُمْ وَقَالَ يَا أَسَفَىٰ عَلَىٰ يُوسُفَ وَابْيَضَّتْ عَيْنَاهُ مِنَ الْحُزْنِ فَهُوَ كَظِيمٌ|ترجمه=و از آنان روى گردانيد و گفت: «اى دريغ بر يوسف، و در حالى كه اندوه خود را فرو مى‌خورد، چشمانش از اندوه سپيد شد.»|سوره=یوسف|آیه=۸۴}} بر مبنای این آیه حضرت یعقوب با اینکه احتمال زنده ماندن عزیز خود را می‌داد مدتی طولانی آنقدر گریست و عزاداری کرد تا نابینا شد. آیا می‌توان بر عزیز خدا، عزیز اسلام و میوه دل پیامبر سید شباب اهل بهشت و به خاطر شهادتی با آن فجایع ناگوار سال‌های سال نگریست؟