|
|
(۸ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد) |
خط ۱: |
خط ۱: |
| {{شروع متن}} | | {{شروع متن}} |
| {{سوال}} | | {{سوال}}چرا همه خاندان بنی امیه مستحق لعن هستند؟ در حالی که کسانی مثل عمر بن عبدالعزیز و معاویه بن یزید در بین آنها بوده اند؟{{پایان سوال}} |
| آيا در ميان خاندان بنياميه هيچ مسلماني وجود نداشته است كه همگي مستحق لعن و نفرين شدهاند؟ در حالي كه كساني مثل عمر بن عبدالعزيز و معاويه بن يزيد در بين آنها بوده است؟
| |
| {{پایان سوال}} | |
|
| |
|
| {{پاسخ}} | | {{پاسخ}}منظور از مذمت و لعن بنیامیه، در [[قرآن]] و [[قرآن|زیارت عاشورا]] افرادی از این گروه هستند که در جهت غصب [[خلافت]] به مخالفت با اهلبیت(ع) پرداختهاند. اغلب بنیامیه در این مسیر گام برداشتهاند و افراد با ایمان چنان کم بودند که نادیده گرفته شده، لعن بنیامیه شامل آنها نمیشود. چنانکه در بنیهاشم نیز افرادی چون [[ابیلهب]] بودند که به مخالفت با حق پرداختند؛ اما به خاطر اینکه قریب به اتفاق [[بنیهاشم]] افراد با ایمانی بودند، همه آن ها با ایمان قلمداد شده اند. |
| ==لعن و مذمت بني اميه در قرآن كريم==
| |
|
| |
|
| آیاتی در قرآن وجود دارد که بنابر نظر مورخان در مذمت بنیامیه نازل شده است. | | == لعن و مذمت بنی امیه در قرآن کریم == |
| | آیاتی در [[قرآن]] وجود دارد که بنابر نظر مورخان در مذمت [[بنیامیه]] نازل شده است. |
| | * مفسرین [[اهلسنت]] در مورد [[تفسیر]] آیه «... وَمَا جَعَلْنَا الرُّؤْیا الَّتِی أَرَینَاک إِلا فِتْنَه لِلنَّاسِ وَالشَّجَرَه الْمَلْعُونَه فِی الْقُرْآنِ وَنُخَوِّفُهُمْ فَمَا یزِیدُهُمْ إِلا طُغْیانًا کبِیرًا»<ref>سوره اسراء، آیه۶۰.</ref> آوردهاند که: [[یامبر اکرم(ص)|پیامبر اکرم(ص)]] در خواب دید، بنیامیه مانند بوزینهها از منبر او بالا میروند و آن حضرت از این قضیه ناراحت شده و فرمود: «بنیامیه [[شجره ملعونه]] هستند».<ref>فخر رازی، التفسیرالکبیر، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ج۷، ص۳۶۰، ۳۶۱؛ آلوسی بغدادی، تفسیر روح المعانی، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ چهارم، ۱۴۰۵ق، ج۱۵، ص۱۰۷؛ سمعانی، تفسیر القرآن الکریم، تحقیق ابیتمیم و ابیبلال، ریاض، دارالوطن، ۱۴۱۸ق، ج۳، ص۲۵۴؛ قنوجی بخاری، فتح البیان، مکتبه العصریه، بیروت، چاپ دوم، ۱۴۱۵ق، ج۷، ص۴۱۵.</ref> |
|
| |
|
| * مفسرين اهلسنت در مورد تفسير آيه مباركه ... وَمَا جَعَلْنَا الرُّؤْيَا الَّتِي أَرَيْنَاكَ إِلا فِتْنَه لِلنَّاسِ وَالشَّجَرَه الْمَلْعُونَه فِي الْقُرْآنِ وَنُخَوِّفُهُمْ فَمَا يَزِيدُهُمْ إِلا طُغْيَانًا كَبِيرًا<ref>اسراء/۶۰.</ref> آورده اند كه: پيامبر اكرم(ص) در خواب ديد، بنياميه مانند بوزينگان از منبر او بالا ميروند و آن حضرت از اين قضيه ناراحت شدند و فرمودند: «بنياميه شجره ملعونه هستند».<ref>فخر رازي، التفسيرالكبير، بيروت، دار احياء التراث العربي، ج۷، ص۳۶۰، ۳۶۱؛ آلوسي بغدادي، تفسير روح المعاني، بيروت، دار احياء التراث العربي، چاپ چهارم، ۱۴۰۵ هـ، ج۱۵، ص۱۰۷؛ سمعاني، تفسير القرآن الكريم، تحقيق ابيتميم و ابيبلال، رياض، دارالوطن، ۱۴۱۸ هـ، ج۳، ص۲۵۴؛ قنوجي بخاري، فتح البيان، مكتبه العصريه، بيروت، ط دوم، ۱۴۱۵ هـ، ج۷، ص۴۱۵.</ref> | | [[شیخ طوسی]]، طبرسی، نویسنده منهج الصادقین، عبدالله شبّر و [[علامه طباطبایی]] از جمله مفسران [[شیعه]] هستند که منظور از شجره ملعونه در قرآن را بنیامیه دانستهاند. |
| | * در تفسیر آیه شریفه أَلَمْتر إِلَی الَّذِینَ بَدَّلُوا نِعْمَه اللَّهِ کفْرًا وَأَحَلُّوا قَوْمَهُمْدار الْبَوَارِ<ref>سوره ابراهیم، آیه۲۸.</ref> نویسنده تفسیر [[مجمع البیان]] حدیثی را به این مضمون نقل میکند که مردی از امام علی(ع) درباره این آیه سؤال کرد. حضرت فرمود: «مراد آیه دو قبیلهاند که فاجرترین قبایل قریش هستند که همان بنیامیه و بنیمغیره میباشند.»<ref>طبرسی، مجمع البیان، بیروت، دارالمعرفه، ج۶، ص۴۸۳.</ref> |
|
| |
|
| شيخ طوسي، طبرسي، صاحب منهج الصادقين، شبّر ، علامه طباطبايي از جمله مفسران شيعه هستند که منظور از شجره ملعونه در قرآن را بنياميه دانستهاند.
| | == لعن و مذمت بنیامیه در زیارت عاشورا و دستهای از روایات == |
| | در [[زیارت عاشورا]] نیز به لعن بینامیه پرداخته شده است، «لعن الله بنیامیه قاطبه؛ خدا لعنت کند و از رحمت خود تمام بنیامیه را دور سازد.» |
|
| |
|
| * در تفسير آيه شريفه أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ بَدَّلُوا نِعْمَه اللَّهِ كُفْرًا وَأَحَلُّوا قَوْمَهُمْ دَارَ الْبَوَارِ<ref>ابراهيم/۲۸.</ref> صاحب تفسير مجمع البيان حديثي را به اين مضمون نقل ميكندکه مردي از حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام درباره اين آيه سؤال كرد. حضرت فرمود:«مراد آيه قرآن دو قبيلهاند كه فاجرترين قبايل قريش هستند كه همان بنياميه و بنيمغيره ميباشند. »<ref> - طبرسي، مجمع البيان، بيروت، دارالمعرفه، ج۶، ۵، ص۴۸۳. </ref>
| | ظاهر عبارت حتی با قطع نظر از تأکید و تعمیم به وسیله لفظ «قاطبه» عام است و شامل تمام بنیامیه میشود و قاطبه عمومیت آن را تأکید میکند. مقتضای این جمله از زیارت عاشورا این است که هیچیک از بنیامیه مؤمن نبوده و مورد لعن هستند. |
|
| |
|
| لعن و مذمت بنی اميه در زيارت عاشورا و دسته اي از روايات
| | محدثان اهلسنت روایتی را از پیامبر(ص) نقل کردهاند که هلاک و نابودی امت من به دست جوانانی از قریش خواهد بود. بخاری و مسلم آن را به بنیامیه تطبیق دادهاند.<ref>صحیح بخاری، ریاض، بیت الافکار الدولیه، ۱۴۱۹ق، ص۱۳۵۰؛ کتاب الفتن، باب ۳، حدیث ۷۰۵۸، ۳۶۰۴، ۳۶۰۵؛ کتاب الفتن باب ۱۸، حدیث ۲۹۱۷.</ref> |
|
| |
|
| در زيارت عاشورا هم به همين معني ميباشد«لعن الله بنياميه قاطبه ؛خدا لعنت كند و از رحمت خود تمام بنياميه را دور سازد » | | در اینکه تعدادی از بنیامیه از خوبان و مؤمنان واقعی و پیروان ولایت [[اهلبیت(ع)]] بودهاند، تردیدی وجود ندارد مانند: خالد بن سعید بن العاص<ref>خالد بن سعید بن العاص از جمله دوازده نفری بود که به ابوبکر اعتراض نمودند هنگامی که بر منبر پیامبر(ص) قرار گرفت و او اولین نفر آنان بود.</ref> و ابوالعاص بن ربیع که از [[بیعت]] با [[ابوبکر بن ابی قحافه|ابوبکر]] سرباز زدند و با [[امام علی(ع)|امیرالمؤمنین(ع)]] ثابت قدم ماندند.<ref>طبرسی، احتجاج، تحقیق سید محمد باقر موسوی خراسانی، بیروت، مؤسسه اعلمی، ۱۴۰۱ق، ص۷۶.</ref> امامه دختر ابوالعاص نیز بعد از شهادت [[حضرت فاطمه زهرا(س)|حضرت فاطمه(س)]] طبق وصیت آن حضرت به ازدواج امام علی(ع) درآمد. همچنین محمد بن ابیحذیفه که مادرش دختر ابوسفیان بود؛ از یاران خاص امیرالمؤمنین(ع) دانسته شده است و در راه محبت امام رنجهای بسیاری را تحمل کرد و سالها در زندان [[معاویه بن ابی سفیان|معاویه]] که داییاش بود به سربرد و در نهایت با معاویه همراهی نکرد. |
|
| |
|
| ظاهر عبارت حتي با قطع نظر از تأكيد و تعميم به وسيله لفظ قاطبه عام است و شامل تمام بنياميه ميشود و قاطبه عموميت آن راتأكيد ميكند.پس به مقتضاي آيات شريفه گذشته و اين كلمه از زيارت عاشورا هيچ يك از بنياميه مؤمن نبودهاند و مورد لعن هستند.
| | == حل تعارض ظاهری بین آیات و متن زیارت عاشورا و روایات == |
| | مراد از بنیامیه در [[آیه|آیات]] و [[حدیث|روایات]] آن گروهی دانسته شدهاند که در جهت غصب [[خلافت]] و مخالفت با دین خدا و انکار ولایت ائمه اطهار(ع) همپیمان شده و با زبان و شمشیر به مقابله پرداختند و از آن جهت که اغلب بنیامیه در این مسیر بودند و کسانی که در جهت پیروی از پیامبر(ص) و اهلبیت(ع) بودند، بسیار کم بودهاند. آن تعداد ناچیز نادیده گرفته شده است؛ چنانکه در [[بنیهاشم]] که اغلب موافق با راه پیامبر(ص) و اهلبیت(ع) بودند کسانی چون [[ابولهب]] در روش از بنیهاشم جدا محسوب میشوند. |
|
| |
|
| ديدگاه اهل سنت
| | بنابراین اغلب بنیامیه به خاطر اینکه در تضاد با حق بودند مورد لعن واقع شدهاند نه از آن جهت که از اولاد و فرزندان امیه بودند؛ همانطور که در بنیهاشم اشخاصی چون ابولهب بودند که [[سوره مسد]] در مذمت او نازل شده است و این قانون اختصاص به زمان گذشته ندارد و در تمام زمانها جاری است. بدین معنی که حتی در این زمان هم اگر کسی بر عقیده بنیامیه باشد، مشمول لعن الهی واقع خواهد شد یا اگر از لحاظ عقیده با اهلبیت(ع) همراه باشد از پیروان آنان شمرده خواهد شد. |
|
| |
|
| همچنين روايتي را محدثان اهل سنت از پيامبرصلی الله عليه و آله و سلم نقل كردهاند به اين مضمون كه هلاك و نابودي امت من به دست جواناني از قريش خواهد بود كه بخاري و مسلم آن را به بنياميه تطبيق كردهاند.<ref>رک: صحيح بخاري، رياض، بيت الافكار الدوليه، ۱۴۱۹، ص۱۳۵۰، و رک: كتاب الفتن، باب ۳، حديث ۷۰۵۸، ۳۶۰۴، ۳۶۰۵، و رک: كتاب الفتن باب ۱۸، حديث ۲۹۱۷.</ref>
| | در برخی از منابع نقل شده است که فردی از بنیامیه به نام سعد بن عبدالملک که از فرزندان مروان بود و امام باقر(ع) نیز به او لقب سعدالخیر داد، نزد امام آمد، در حالی که همچون زنی که فرزند از دست داده گریه میکرد، حضرت از او علت گریه را جویا شد. وی پاسخ داد: چگونه گریه نکنم و حال این که من از [[شجره ملعونه]] هستم. حضرت به او فرمودند: تو از بنیامیه نیستی تو از ما هستی تو مگر قرآن نخواندی که این آیه شریفه را از قول حضرت ابراهیم حکایت میکند: فَمَنْ تَبِعَنِی فَإِنَّهُ مِنِّی فمن<ref>سوره ابراهیم، آیه۳۶.</ref> آن که از من پیروی کند، از من است.<ref>مفید، اختصاص، تحقیق علیاکبر غفاری، بیروت، مؤسسه الاعلمی، ۱۴۰۲ق، ص۸۵.</ref> |
|
| |
|
| اما يقين داريم كه تعدادي از بنياميه از خوبان و مومنان واقعي و پيروان ولايت اهل بيت عليهم السلام بودهاند مثل: خالد بن سعيد بن العاص<ref>او از جمله دوازده نفري است كه بر ابوبكر اعتراض نمودند هنگامي كه بر منبر پيامبر صلي الله عليه و سلم قرار گرفت و او اولين نفر آنان بود.</ref> و ابوالعاص بن ربيع كه از بيعت با ابيبكر سرباز زدند و با اميرالمؤمنين عليه السلام ثابت قدم ماندند.<ref>طبرسي، احتجاج، تحقيق سيد محمد باقر موسوي خراساني، بيروت، مؤسسه اعلمي، ۱۴۰۱ هـ، ص۷۶ .</ref> امامه دختر همين ابوالعاص بعد از شهادت حضرت فاطمه سلام الله عليها طبق وصيت آن حضرت به ازدواج حضرت امير مومنان عليه السلام درآمد. همچنين محمد بن ابيحذيفه كه مادر او دختر ابوسفيان بود ولي خودش از ياران خاص اميرالمؤمنين عليه السلام ميباشد و در راه محبت آن جناب رنج ها كشيد و سال ها در زندان معاويه كه دايي اش بود به سربرد و در نهايت با معاويه همراهي نكرد.
| | بنابراین مراد از لعن بنیامیه آن گروهی دانسته شدهاند که در جهت غصب خلافت اهلبیت(ع) حرکت کردهاند؛ بنابراین اشخاصی چون خالد بن العاص، محمد بن ابی حذیفه و دیگران را شامل نمیشود. |
| | |
| حل تعارض ظاهري بين آيات و متن زيارت عاشورا و روايات در خصوص اين افراد
| |
| | |
| بايد گفت: مراد از بنياميه آن گروهي هستند كه در جهت غصب خلافت و خاموش كردن نور خدا و انكار ولايت ائمه اطهارعليهم السلام همپيمان شده و با شمشير و زبان در بعضي و دشمني اهلبيت عليهم السلام تلاش نمودند و از آن جهت كه اغلب بنياميه در اين مسير بودند و كساني كه در جهت پيروي از پيامبرصلی الله عليه و آله و سلم و اهل بيت عليهم السلام بودند بسيار كم بوده اند. آن تعداد ناچيز ناديده گرفته مي شوند چنانچه در جهت عكس هم اين گونه گفته مي شود و بنيهاشم كه اغلب موافق با راه پيامبرصلي الله عليه و سلم و اهل بيت عليهم السلام بودند كساني همچون ابولهب در روش از بنيهاشم جدا محسوب ميشوند.
| |
| | |
| از اين جهت آنجا كه اغلب بنياميه به خاطر اينكه در تضاد با حق بودند مورد لعن واقع شده اند نه از آن جهت كه از اولاد و فرزندان اميه بودند و اين قطعي است كه اگر كسي از بنيهاشم باشد و در مسير مخالفت با ذات ربوبي قدم بردارد مورد نص الهي قرار ميگيرد همانند ابولهب كه سوره مسد در شأن او نازل شده است و اين قانون اختصاص به زمان گذشته ندارد و در تمام زمان ها جاري است. بدين معني كه حتي در اين زمان هم اگر كسي بر عقيده بنياميه باشد مشمول لعن الهي واقع خواهد شد و يا اگر از لحاظ عقيده با اهل بيت عليهم السلام همراه باشد از پيروان آنان شمرده خواهد شد. و اين مطلب از فرمايش مولي الموحدين علی عليه السلام به خوبي برميآيد كه فرمودند:
| |
| | |
| «راضي بودن و ناراضي بودن، مردم را در سلك يك امت و گروه جمع ميكند همان گونه كه در قبيله ثمود در جريان كشتن ناقه صالح عليه السلام قاتل شتر يك نفر بود ولي عذاب الهي بر همه آنان نازل شد، چون همه آنان به عمل او راضي بودند.»<ref>مشكيني، علي، قصار الجمل، ج۱، ص۲۵۳، باب الرضا بالظلم.</ref>
| |
| | |
| پس ملاك خوب و بد بودن اطاعت و عصيان است نه نژاد و از فلان قوم و قبيله بودن همان گونه كه خداوند در خطاب به حضرت نوح عليه السلام كه تقاضاي نجات پسر گناه كارش را نمود، فرمود:
| |
| | |
| قَالَ يَا نُوحُ إِنَّهُ لَيْسَ مِنْ أَهْلِكَ إِنَّهُ عَمَلٌ غَيْرُ صَالِحٍ فَلا تَسْأَلْنِي مَا لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ إِنِّي أَعِظُكَ أَنْ تَكُونَ مِنَ الْجَاهِلِينَ<ref>. هود / ۴۶ .</ref>{{قرآن|وحضرت رضا عليه السلام به حسن وشاء فرمودند:
| |
| | |
| «او در واقع پسر نوح عليه السلام بود اما چون از اطاعت الهي سرباز زد خداوند او را از فرزندي نوح عليه السلام خارج ساخت و همين گونه است كه اگر كسي از ما بنيهاشم باشد اطاعت خداوند نكند از ما نيست و چون تو اطاعت الهي نمودي از ما اهل بيت خواهي بود »<ref>. شيخ صدوق ؛ معانی الاخبار ، قم ، جامعه مدرسين ، ۱۳۶۱ ه ش ، ص۱۰۵ ، حديث ۱ .</ref>
| |
| | |
| مؤيد ديگر از قرآن كريم اين آيه شريفه است كه ميفرمايد:}}إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَه فَأَصْلِحُوا بَيْنَ أَخَوَيْكُمْ وَاتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ.<ref>حجرات/۱۰.</ref> {{قرآن|يعني اين ايمان است كه موجب اخوت و برادري ميشود و عدم آن موجب قطع اخوت مي گردد هر چند برادر يا فرزند امام باشد. قضيه برخورد حضرت رضا عليه السلام با برادرشان زيد بن موسي بن جعفر معروف است كه خدمت آن حضرت رسيدسلام كرد.
| |
| | |
| حضرت جواب سلام او را ندادند.
| |
| | |
| عرض كرد: من پسر پدرتان هستم چرا جواب سلام مرا نميدهيد؟
| |
| | |
| حضرت پاسخ دادند : «تا زماني برادر من هستي كه اطاعت الهي داشته باشي و چون عصيان الهي كردي ديگر بين من و تو برادري نخواهد بود.»<ref>مجلسي، محمدباقر، بحار الانوار، چاپ بيروت، ج۴۹، ص۲۲۱.</ref>
| |
| | |
| همچنين آورده اند كه فردي از بنياميه به نام سعد بن عبد الملك كه از اولاد مروان بود و امام باقر عليه السلام به او لقب سعدالخير دادند روزي خدمت آنحضرت وارد شد در حالي كه همچون زني كه فرزند از دست داده گريه مي كرد، حضرت از او علت گريه را جويا شدند.
| |
| | |
| پاسخ داد: چگونه گريه نكنم و حال اين كه من از شجره ملعونه هستم.
| |
| | |
| حضرت به او فرمودند: تو از بنياميه نيستي تو از ما هستي تو مگر قرآن نخواندي كه اين آيه شريفه را از قول حضرت ابراهيم حكايت ميكند}} فَمَنْ تَبِعَنِي فَإِنَّهُ مِنِّي فمن<ref>ابراهيم/۳۶.</ref> {{قرآن|آن كه از من پيروي كند از من است.<ref>مفيد، اختصاص، تحقيق علياكبر غفاري، بيروت، مؤسسه الاعلمي، ۱۴۰۲، ص۸۵.</ref>
| |
| | |
| در نتيجه اگر مراد از بنياميه يعني آن گروهي كه در جهت غصب خلافت اهلبيت حركت كردهاند باشد امثال خالد بن العاص، محمد بن ابي حذيفه و … به اصطلاح تخصصاً از بني اميه خارج خواهند بود يعني داخل آنها نبودهاند تا گفته شود به چه دليل استثنا شدهاند و اگر خروج تخصصي را هم نپذيريم آيه شريفه و فقره زيارت عاشورا به اين روايات تخصيص خورده است واين قبيل در قرآن زياد است.
| |
| {{پایان پاسخ}} | | {{پایان پاسخ}} |
|
| |
|
| {{مطالعه بیشتر}} | | {{مطالعه بیشتر}} |
| ==مطالعه بيشتر==
| |
|
| |
| ۱. شفاء صدور في شرح زيارت عاشورا؛ ابوالفضل تهراني.
| |
|
| |
| ۲. شرح زيارت عاشورا؛ احمد تبريزي.
| |
|
| |
|
| ۳. شرح زيارت عاشورا؛ شريف كاشاني.
| | == مطالعه بیشتر == |
| | * شفاء صدور فی شرح زیارت عاشورا؛ ابوالفضل تهرانی. |
| | * شرح زیارت عاشورا؛ احمد تبریزی. |
|
| |
|
| ۴. شرح زيارت عاشورا؛ فيروز كوهي.
| |
| {{پایان مطالعه بیشتر}} | | {{پایان مطالعه بیشتر}} |
|
| |
|
| ==منابع== | | == منابع == |
| <references />
| | {{پانویس|۲}} |
|
| |
|
| {{شاخه | | {{شاخه |
خط ۷۷: |
خط ۴۵: |
| | شاخه فرعی۱ = حکومتهای پس از پیامبر(ص) | | | شاخه فرعی۱ = حکومتهای پس از پیامبر(ص) |
| | شاخه فرعی۲ = خلفا | | | شاخه فرعی۲ = خلفا |
| | شاخه فرعی۳ = | | | شاخه فرعی۳ = |
| }} | | }} |
| {{تکمیل مقاله | | {{تکمیل مقاله |
| | شناسه = | | | شناسه =شد |
| | تیترها = | | | تیترها =شد |
| | ویرایش = | | | ویرایش =شد |
| | لینکدهی = | | | لینکدهی =شد |
| | ناوبری = | | | ناوبری = |
| | نمایه = | | | نمایه = |
| | تغییر مسیر = | | | تغییر مسیر =شد |
| | ارجاعات = | | | ارجاعات = |
| | بازبینی = | | | بازبینی = |
| | تکمیل = | | | تکمیل = |
| | اولویت = | | | اولویت =ج |
| | کیفیت = | | | کیفیت =ج |
| }} | | }} |
| {{پایان متن}} | | {{پایان متن}} |