معجزه: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۲۵ بایت حذف‌شده ،  ‏۱۱ نوامبر ۲۰۲۰
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۰: خط ۱۰:
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}
{{پاسخ}}
{{پاسخ}}
امام صادق (ع) در تعریف معجزه می‌فرماید: «و المعجزه علامه لله لا یعطیها إلا انبیاءهُ و رُسُلَهُ و حججه لیعرف به صدق الصادق من کذب الکاذب» "معجزه" نشانه ای از خداوند است که آن را جز به پیامبران و فرستادگان و حجت‌های خود نمی‌دهد، تا به وسیلهٔ آن، راستگویی مدّعیان ارتباط با خدا[از درغگویی]مدّعیان دروغین[ شناخته شود."<ref>بحارالانوار، ج۱۱، ص۷۱.</ref>
امام صادق (ع) در تعریف معجزه می‌فرماید: «و المعجزه علامه لله لا یعطیها إلا انبیاءهُ و رُسُلَهُ و حججه لیعرف به صدق الصادق من کذب الکاذب» "معجزه" نشانه‌ای از خداوند است که آن را جز به پیامبران و فرستادگان و حجت‌های خود نمی‌دهد، تا به وسیلهٔ آن، راستگویی مدّعیان ارتباط با خدا از دروغگویی مدّعیان دروغین شناخته شود."<ref>بحارالانوار، ج۱۱، ص۷۱.</ref>


در توضیح این حدیث شریف باید دانست که معجزه<ref>واژه ی "معجزه" از "عجز" ـ مقابل قدرت ـ گرفته شده و از وصفیّت به اسمیّت نقل گردیده و تا را به علامت نقل آورده‌اند، مانند تای صمدیه، و برخی آن را تای مبالغه می‌دانند، مانند تا در "علامه".</ref> ـ چنان‌که از لفظش پیدا است ـ یعنی عاجز کننده، و آن کار خارق‌العاده ای است که نوع بشر، حتی نوابغ در تمام زمانها از آوردن آن عاجز باشند، و اساساً معجزه فراتر از نیروی بشر است و پیامبران به اراده و مشیّت خدا، برای اثبات درستی ادعای رسالت خویش، انجام می‌دهند و دعوت به «مقابله به مثل» (تحدی) نیز می‌نمایند.
در توضیح این حدیث شریف باید دانست که معجزه<ref>واژه ی "معجزه" از "عجز" ـ مقابل قدرت ـ گرفته شده و از وصفیّت به اسمیّت نقل گردیده و تا را به علامت نقل آورده‌اند، مانند تای صمدیه، و برخی آن را تای مبالغه می‌دانند، مانند تا در "علامه".</ref> ـ چنان‌که از لفظش پیدا است ـ یعنی عاجز کننده، و آن کار خارق‌العاده ای است که نوع بشر، حتی نوابغ در تمام زمانها از آوردن آن عاجز باشند، و اساساً معجزه فراتر از نیروی بشر است و پیامبران به اراده و مشیّت خدا، برای اثبات درستی ادعای رسالت خویش، انجام می‌دهند و دعوت به «مقابله به مثل» (تحدی) نیز می‌نمایند.
خط ۱۸: خط ۱۸:
"و مان کان لِرسول أن یأتی بآیه إلاّ بإذن الله; هیچ رسولی این حق را نداشت که آیه و معجزه ای را بدون اذن خدا بیاورد" و نیز آیه ی ۳۷ سوره ی انعام و آیه ۱۵ سوره ی انعام و آیه ی ۱۲۴ و آیه ی ۲۰ سوره ی یونس و آیات دیگر.</ref> یعنی نشانه و علامت، و نیز به «بیّنه» تعبیر کرده است. و در روایات ـ از جمله روایت فوق ـ و فرهنگ متکلمان ـ از آن نظر که این نشانه، ناتوانی سایر افراد را آشکار می‌سازد ـ به «معجزه» تعبیر شده است.
"و مان کان لِرسول أن یأتی بآیه إلاّ بإذن الله; هیچ رسولی این حق را نداشت که آیه و معجزه ای را بدون اذن خدا بیاورد" و نیز آیه ی ۳۷ سوره ی انعام و آیه ۱۵ سوره ی انعام و آیه ی ۱۲۴ و آیه ی ۲۰ سوره ی یونس و آیات دیگر.</ref> یعنی نشانه و علامت، و نیز به «بیّنه» تعبیر کرده است. و در روایات ـ از جمله روایت فوق ـ و فرهنگ متکلمان ـ از آن نظر که این نشانه، ناتوانی سایر افراد را آشکار می‌سازد ـ به «معجزه» تعبیر شده است.


قرآن کریم نقل می‌کند که مردم هر زمان، از پیامبران زمان خویش تقاضای «آیت» و «معجزه» می‌کردند و آن‌ها نیز به درخواست‌هایی که معقول و منطقی و در راستای حقیقت جویی بود، پاسخ مثبت می‌دادند، ولی اگر درخواست‌ها از سوی مردمی بهانه جو بود و به جهت دشمنی و مبارزه و معارضه با پیامبران صورت می‌گرفت، چون پیامبران برای اثبات رسالت خویش به مقدار لازم معجزه آورده بودند، به خواسته ی آن‌ها پاسخ نمی‌دادند.
قرآن کریم نقل می‌کند که مردم هر زمان، از پیامبران زمان خویش تقاضای «آیت» و «معجزه» می‌کردند و آن‌ها نیز به درخواست‌هایی که معقول و منطقی و در راستای حقیقت‎جویی بود، پاسخ مثبت می‌دادند، ولی اگر درخواست‌ها از سوی مردمی بهانه‎جو بود و به جهت دشمنی و مبارزه و معارضه با پیامبران صورت می‌گرفت، چون پیامبران برای اثبات رسالت خویش به مقدار لازم معجزه آورده بودند، به خواسته‎ی آن‌ها پاسخ نمی‌دادند.


قرآن کریم معجزه‌های زیادی را برای پیامبران نقل کرده است; مانند: زنده کردن مرده، علاج بیماران صعب العلاج و علاج کور مادرزاد، سخن گفتن در گهواره، تبدیل عصا به اژدها، خبر دادن از نهان و آینده و...<ref>ر.ک.: وحی و نبوّت، ص۱۲.</ref>
قرآن کریم معجزه‌های زیادی را برای پیامبران نقل کرده است: مانند: زنده کردن مرده، علاج بیماران صعب العلاج و علاج کور مادرزاد، سخن گفتن در گهواره، تبدیل عصا به اژدها، خبر دادن از نهان و آینده و...<ref>ر.ک.: وحی و نبوّت، ص۱۲.</ref>
 
از آنچه گفته شد، می‌توان چهار رکن اساسی برای معجزه بیان کرد:
 
# کاری خارق‌العاده است که از حدود توانایی نوع بشر خارج بوده و هیچ‌کس ـ هر چند نابغه باشد ـ نمی‌تواند به اتکای نیروی انسانی، همانند آن را بیاورد;
# این کار خارق‌العاده تنها با اذن و مشیّت الهی صورت می‌گیرد;
# همراه با ادعای پیامبری است; یعنی آورنده آن، به عنوان یک سند زنده، آن را برای اثبات رسالت انجام دهد;
# همراه با «تحدی» است; یعنی فراخواندن به معارضه و مقابله به مثل; به این ترتیب که از تمام انسان‌ها دعوت کند که اگر می‌توانند و قدرت دارند، مانند آن را بیاورند.
بنابراین، اگر یکی از موارد یاد شده در کار نباشد، نمی‌توان آن را معجزه نامید.


* از آنچه گفته شد، می‌توان چهار رکن اساسی برای معجزه بیان کرد:
# کاری خارق‌العاده است که از حدود توانایی نوع بشر خارج بوده و هیچ‌کس ـ هر چند نابغه باشد ـ نمی‌تواند به اتکای نیروی انسانی، همانند آن را بیاورد.
# این کار خارق‌العاده تنها با اذن و مشیّت الهی صورت می‌گیرد.
# همراه با ادعای پیامبری است، یعنی آورنده آن، به عنوان یک سند زنده، آن را برای اثبات رسالت انجام دهد.
# همراه با «تحدی» است، یعنی فراخواندن به معارضه و مقابله به مثل. به این ترتیب که از تمام انسان‌ها دعوت کند که اگر می‌توانند و قدرت دارند، مانند آن را بیاورند.
{{مطالعه بیشتر}}
{{مطالعه بیشتر}}


== مطالعه بیشتر ==
== مطالعه بیشتر ==
۱. رسالت جهانی پیامبران و برهان رسالت، آیه الله جعفر سبحانی;
۱. رسالت جهانی پیامبران و برهان رسالت، آیه الله جعفر سبحانی.


۲. درس‌هایی از اصول دین، هیئت تحریریه مؤسسه در راه حق، ص۱۴۴ـ۱۴۵;
۲. درس‌هایی از اصول دین، هیئت تحریریه مؤسسه در راه حق، ص۱۴۴ـ۱۴۵.


۳. فلسفه ی وحی ونبوت، محمدی ری شهری، ص۱۶۶ به بعد.
۳. فلسفه‌ی وحی و نبوت، محمدی ری شهری، ص۱۶۶ به بعد.


== منابع ==
== منابع ==
automoderated، ناظمان (CommentStreams)، trustworthy
۱۶٬۰۱۱

ویرایش