برخورد قاطع امام علی(ع) با معاویه: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۵: خط ۵:
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}
{{پاسخ}}
{{پاسخ}}
امام علی(ع) در روزهای نخستین خلافت خود، معاویه را از قدرت عزل و او را به مدینه فرا خواند. امام نمی‌خواست جریانی که معاویه سردمدار آن است، در اسلام و به نام دین اسلام رسمیت داشته باشد. ابقای موقت یا دائم معاویه بر حکمرانی شام، به خودی خود می‌توانست دارای ابعاد گسترده و پیامدهای پیچیده‌ای باشد. امام به دلائل مختلف، از معاویه را عزل کرد:
[[امام علی(ع)]] در روزهای نخستین خلافت خود، [[معاویه]] را از قدرت عزل و او را به [[مدینه]] فرا خواند. امام نمی‌خواست جریانی که معاویه سردمدار آن است، در اسلام و به نام دین اسلام رسمیت داشته باشد. ابقای موقت یا دائم معاویه بر حکمرانی [[شام]]، به خودی خود می‌توانست دارای ابعاد گسترده و پیامدهای پیچیده‌ای باشد.  
 
امام به دلائل مختلف، معاویه را عزل کرد:
   
   
'''احتمال عدم پذیرفش خلافت امام علی(ع)'''
'''احتمال نپذیرفش خلافت امام علی(ع)'''
   
   
«ابن ابی الحدید» (۵۸۶- ۶۵۶ ق) عالم اهل‌سنت این احتمال را تقویت کرده که با ابقای معاویه، او همچنان از پذیرش خلافت علی(ع) سرباز می‌زد و حاضر نمی‌شد با علی(ع) بیعت کند. او به پیشینه روابط علی(ع) و معاویه اشاره کرده و با استناد به کشته شدن برادر، دایی و پدربزرگ مادری معاویه به دست علی(ع) به دشمنی و تضاد معاویه با علی(ع) ورداخته است.<ref>ابن ابی الحدید، همان، ج۱۰، ص۲۳۲- ۲۳۳.</ref>
«ابن ابی الحدید» (۵۸۶- ۶۵۶ ق) عالم اهل‌سنت این احتمال را تقویت کرده که با ابقای معاویه، او همچنان از پذیرش خلافت علی(ع) سرباز می‌زد و حاضر نمی‌شد با علی(ع) بیعت کند. او به پیشینه روابط علی(ع) و معاویه اشاره کرده و با استناد به کشته شدن برادر، دایی و پدربزرگ مادری معاویه به دست علی(ع) به دشمنی و تضاد معاویه با علی(ع) ورداخته است.<ref>ابن ابی الحدید، همان، ج۱۰، ص۲۳۲- ۲۳۳.</ref>
   
   
اگر امام علی(ع) ، معاویه را به شکل دائمی به حکومت شام می‌گماشت و مانند دو خلیفه پیشین، نسبت به عملکرد معاویه هیچ مخالفتی نمی‌ورزید، و نسبت به او تساهل و مدارا داشت، بی‌تردید معاویه نیز حاضر بود که با علی(ع) بیعت کند. اما علی(ع) هیچ گاه به خود اجازه نمی‌داد که معاویه را بر این کار بگمارد.<ref>اظهارات امام علی(ع) در یکی از نامه های خود، گواه بر این امر است. ر. ک: نصربن مزاحم منقری، همان، ص۸۱.</ref>
محققان معتقدند اگر امام علی(ع)، مانند دو خلیفه پیشین، نسبت به عملکرد معاویه هیچ مخالفتی نمی‌ورزید، و نسبت به او تساهل و مدارا داشت، بی‌تردید معاویه نیز حاضر بود که با علی(ع) بیعت کند. اما علی(ع) هیچ گاه به خود اجازه نمی‌داد که معاویه را بر این کار بگمارد.<ref>اظهارات امام علی(ع) در یکی از نامه های خود، گواه بر این امر است. ر. ک: نصربن مزاحم منقری، همان، ص۸۱.</ref>
   
   
'''درخواست قیام کنندگان بر عزل معاویه'''
'''درخواست قیام کنندگان بر عزل معاویه'''
   
   
بُعد دوم قضیه این بود که یکی از خواست های قیام کنندگان بر ضد عثمان، برکناری معاویه از امارت شام بود. ایشان بر این باور بودند که معاویه آشکارا ستم می کند و با احکام دین مخالفت می ورزد. همچنین مروان بن حکم در نامه به معاویه، از جمله اعتراض های قیام کنندگان بر عثمان را «اطعامِ» شام به معاویه بر شمرد.<ref>ابی الحدید، همان، ج۱۰، ص۲۳۴ و ۲۴۷ .</ref> بدین لحاظ، مجالی برای ابقای امارت معاویه نبود. همچنین علی(ع) هرگز معاویه را شایسته امارت نمی دید و اساساً معاویه در نگاه امام علی(ع) «فاسق» بود، و اساسی ترین مبنای حکومتیِ علی(ع) این بود که فاسقان را به کار نگمارد.<ref>همان.</ref>
یکی از درخواست‌های [[قیام بر ضد عثمان|قیام کنندگان بر ضد عثمان]]، برکناری معاویه از حکومت شام بود. قیام‌کنندگان معتقد بودند که معاویه آشکارا ستم می‌کند و با احکام دین مخالفت می‌ورزد. [[مروان بن حکم]] در نامه به معاویه، از جمله اعتراض‌های قیام کنندگان بر عثمان را سپردن شام به معاویه بر شمرد.<ref>ابن ابی‌الحدید، شرح ابن ابی‌الحدید، ج۱۰، ص۲۳۴ و ۲۴۷.</ref> به این جهت، مجالی برای ابقای معاویه نبود. همچنین علی(ع) هرگز معاویه را شایسته امارت نمی‌دید و معاویه در نگاه علی(ع) «فاسق» بود، و اساسی‌ترین مبنای حکومتیِ علی(ع) این بود که فاسقان را به کار نگمارد.<ref>همان.</ref>
   
   
'''قدرت فزاینده معاویه در شام'''
'''قدرت فزاینده معاویه در شام'''
   
   
سومین و مهم ترین جنبه این بود که معاویه در زمان دو خلیفه پیش از علی(ع) ، کمابیش به گونه ای «خودمختار» امارت می کرد. حتی در زمان عثمان، با آن که خلیفه، خود یک اموی بود، در همان زمان نیز این معاویه بود که زعیم امویان به شمار می آمد.<ref>ر. ک: عمر فرّوخ، تاریخ صدرالاسلام و الدوله الامویه، بیروت، دارالعلم للملایین، چاپ هفتم، ۱۹۸۶ م، ص۱۱۳</ref> اینک با گذشت زمانی دراز از امارت معاویه بر شام از سال ۱۸ تا ۳۶ ق او در اندیشه توسعه قلمرو خود بود و لذا در یکی از آخرین نامه هایش به علی(ع) (پیش از جنگ صفین) خواستار آن شد که به جُز شام، امارت مصر نیز از آنِ او باشد.<ref>ر. ک: ابن عساکر، همان، ج۶۲، ص۹۱</ref> بی گمان، این گونه فرمانروایی معاویه، در نهایت به «تجزیه» حاکمیت و قلمرو اسلام می انجامید.<ref>ر. ک: ابن ابی الحدید، همان، ج۱۰، ص۲۳۲.</ref>
مهم‌ترین علت عزل معاویه این بود که او در زمان دو خلیفه پیش از علی(ع) ، کمابیش به گونه‌ای «خودمختار» امارت می‌کرد. با گذشت زمانی طولانی از امارت معاویه بر شام از سال ۱۸ تا ۳۶ق او در اندیشه توسعه قلمرو خود بود و لذا در یکی از آخرین نامه‌هایش به علی(ع) (پیش از جنگ صفین) خواستار آن شد که به جُز شام، امارت مصر نیز از آنِ او باشد.<ref>ر. ک: ابن عساکر، همان، ج۶۲، ص۹۱</ref> بی گمان، این‌گونه فرمانروایی معاویه، در نهایت به «تجزیه» حاکمیت و قلمرو اسلام می‌انجامید.<ref>ر. ک: ابن ابی الحدید، همان، ج۱۰، ص۲۳۲.</ref>
   
   
همچنین این نگرانی وجود داشت که معاویه پس از استقرار کامل در امارت شام و نیز مصر به همان مناطق بسنده نکند، و هر از چند گاهی نسبت به اراضی دیگر دست اندازی نماید، و حتی نسبت به اصل «خلافت» مدعی شود؛ بنابراین، علی(ع) به دلایل مزبور نتوانست با معاویه کنار بیاید.<ref>قسمت دوم این نوشتار(عدم مدارای علی(ع) با معاویه) برگرفته ازمقاله آقای حامد منتظری مقدم است. فصلنامه معرفت، ش۵۲.</ref>
همچنین این نگرانی وجود داشت که معاویه پس از استقرار کامل در امارت شام و نیز مصر به همان مناطق بسنده نکند، و هر از چند گاهی نسبت به اراضی دیگر دست اندازی نماید، و حتی نسبت به اصل «خلافت» مدعی شود؛ بنابراین، علی(ع) به دلایل مزبور نتوانست با معاویه کنار بیاید.<ref>قسمت دوم این نوشتار(عدم مدارای علی(ع) با معاویه) برگرفته ازمقاله آقای حامد منتظری مقدم است. فصلنامه معرفت، ش۵۲.</ref>
۱۱٬۹۱۳

ویرایش