۱۱٬۹۱۳
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۵: | خط ۵: | ||
{{پایان سوال}} | {{پایان سوال}} | ||
{{پاسخ}} | {{پاسخ}} | ||
امام علی(ع) در روزهای نخستین خلافت خود، معاویه را از قدرت عزل و او را به مدینه فرا خواند. امام نمیخواست جریانی که معاویه سردمدار آن است، در اسلام و به نام دین اسلام رسمیت داشته باشد. ابقای موقت یا دائم معاویه بر حکمرانی | [[امام علی(ع)]] در روزهای نخستین خلافت خود، [[معاویه]] را از قدرت عزل و او را به [[مدینه]] فرا خواند. امام نمیخواست جریانی که معاویه سردمدار آن است، در اسلام و به نام دین اسلام رسمیت داشته باشد. ابقای موقت یا دائم معاویه بر حکمرانی [[شام]]، به خودی خود میتوانست دارای ابعاد گسترده و پیامدهای پیچیدهای باشد. | ||
امام به دلائل مختلف، معاویه را عزل کرد: | |||
'''احتمال | '''احتمال نپذیرفش خلافت امام علی(ع)''' | ||
«ابن ابی الحدید» (۵۸۶- ۶۵۶ ق) عالم اهلسنت این احتمال را تقویت کرده که با ابقای معاویه، او همچنان از پذیرش خلافت علی(ع) سرباز میزد و حاضر نمیشد با علی(ع) بیعت کند. او به پیشینه روابط علی(ع) و معاویه اشاره کرده و با استناد به کشته شدن برادر، دایی و پدربزرگ مادری معاویه به دست علی(ع) به دشمنی و تضاد معاویه با علی(ع) ورداخته است.<ref>ابن ابی الحدید، همان، ج۱۰، ص۲۳۲- ۲۳۳.</ref> | «ابن ابی الحدید» (۵۸۶- ۶۵۶ ق) عالم اهلسنت این احتمال را تقویت کرده که با ابقای معاویه، او همچنان از پذیرش خلافت علی(ع) سرباز میزد و حاضر نمیشد با علی(ع) بیعت کند. او به پیشینه روابط علی(ع) و معاویه اشاره کرده و با استناد به کشته شدن برادر، دایی و پدربزرگ مادری معاویه به دست علی(ع) به دشمنی و تضاد معاویه با علی(ع) ورداخته است.<ref>ابن ابی الحدید، همان، ج۱۰، ص۲۳۲- ۲۳۳.</ref> | ||
اگر امام علی(ع) ، | محققان معتقدند اگر امام علی(ع)، مانند دو خلیفه پیشین، نسبت به عملکرد معاویه هیچ مخالفتی نمیورزید، و نسبت به او تساهل و مدارا داشت، بیتردید معاویه نیز حاضر بود که با علی(ع) بیعت کند. اما علی(ع) هیچ گاه به خود اجازه نمیداد که معاویه را بر این کار بگمارد.<ref>اظهارات امام علی(ع) در یکی از نامه های خود، گواه بر این امر است. ر. ک: نصربن مزاحم منقری، همان، ص۸۱.</ref> | ||
'''درخواست قیام کنندگان بر عزل معاویه''' | '''درخواست قیام کنندگان بر عزل معاویه''' | ||
یکی از درخواستهای [[قیام بر ضد عثمان|قیام کنندگان بر ضد عثمان]]، برکناری معاویه از حکومت شام بود. قیامکنندگان معتقد بودند که معاویه آشکارا ستم میکند و با احکام دین مخالفت میورزد. [[مروان بن حکم]] در نامه به معاویه، از جمله اعتراضهای قیام کنندگان بر عثمان را سپردن شام به معاویه بر شمرد.<ref>ابن ابیالحدید، شرح ابن ابیالحدید، ج۱۰، ص۲۳۴ و ۲۴۷.</ref> به این جهت، مجالی برای ابقای معاویه نبود. همچنین علی(ع) هرگز معاویه را شایسته امارت نمیدید و معاویه در نگاه علی(ع) «فاسق» بود، و اساسیترین مبنای حکومتیِ علی(ع) این بود که فاسقان را به کار نگمارد.<ref>همان.</ref> | |||
'''قدرت فزاینده معاویه در شام''' | '''قدرت فزاینده معاویه در شام''' | ||
مهمترین علت عزل معاویه این بود که او در زمان دو خلیفه پیش از علی(ع) ، کمابیش به گونهای «خودمختار» امارت میکرد. با گذشت زمانی طولانی از امارت معاویه بر شام از سال ۱۸ تا ۳۶ق او در اندیشه توسعه قلمرو خود بود و لذا در یکی از آخرین نامههایش به علی(ع) (پیش از جنگ صفین) خواستار آن شد که به جُز شام، امارت مصر نیز از آنِ او باشد.<ref>ر. ک: ابن عساکر، همان، ج۶۲، ص۹۱</ref> بی گمان، اینگونه فرمانروایی معاویه، در نهایت به «تجزیه» حاکمیت و قلمرو اسلام میانجامید.<ref>ر. ک: ابن ابی الحدید، همان، ج۱۰، ص۲۳۲.</ref> | |||
همچنین این نگرانی وجود داشت که معاویه پس از استقرار کامل در امارت شام و نیز مصر به همان مناطق بسنده نکند، و هر از چند گاهی نسبت به اراضی دیگر دست اندازی نماید، و حتی نسبت به اصل «خلافت» مدعی شود؛ بنابراین، علی(ع) به دلایل مزبور نتوانست با معاویه کنار بیاید.<ref>قسمت دوم این نوشتار(عدم مدارای علی(ع) با معاویه) برگرفته ازمقاله آقای حامد منتظری مقدم است. فصلنامه معرفت، ش۵۲.</ref> | همچنین این نگرانی وجود داشت که معاویه پس از استقرار کامل در امارت شام و نیز مصر به همان مناطق بسنده نکند، و هر از چند گاهی نسبت به اراضی دیگر دست اندازی نماید، و حتی نسبت به اصل «خلافت» مدعی شود؛ بنابراین، علی(ع) به دلایل مزبور نتوانست با معاویه کنار بیاید.<ref>قسمت دوم این نوشتار(عدم مدارای علی(ع) با معاویه) برگرفته ازمقاله آقای حامد منتظری مقدم است. فصلنامه معرفت، ش۵۲.</ref> |