۱۱٬۹۱۳
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش برچسب: ویرایش مبدأ ۲۰۱۷ |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۹: | خط ۹: | ||
شیعیان معتقدند که برپایی نمازهای مستحبی به جز [[نماز استسقاء]] به صورت جماعت مشروع نیست و بدعت در دین [[خدا]] است. براساس روایات صحیح شیعه و [[اهلسنت]]، خواندن نمازهای نافله ماه مبارک رمضان به صورت جماعت بدعت است و [[پیامبر اسلام(ص)]] از انجام چنین کاری نهی فرموده است.<ref>وسائل الشیعه، الحر العاملی، شیخ محمد بن الحسن، ج۳، ابواب نافله شهر رمضان، باب ۱۰ ح ۱-۲-۴.</ref> | شیعیان معتقدند که برپایی نمازهای مستحبی به جز [[نماز استسقاء]] به صورت جماعت مشروع نیست و بدعت در دین [[خدا]] است. براساس روایات صحیح شیعه و [[اهلسنت]]، خواندن نمازهای نافله ماه مبارک رمضان به صورت جماعت بدعت است و [[پیامبر اسلام(ص)]] از انجام چنین کاری نهی فرموده است.<ref>وسائل الشیعه، الحر العاملی، شیخ محمد بن الحسن، ج۳، ابواب نافله شهر رمضان، باب ۱۰ ح ۱-۲-۴.</ref> | ||
برخی روایات موجود در کتاب [[صحیح بخاری]]، حاکی از آن است که چند شبی را مردم به دنبال پیامبر اسلام(ص) نماز نافله رمضان را به ایشان اقتداء | برخی روایات موجود در کتاب [[صحیح بخاری]]، حاکی از آن است که چند شبی را مردم به دنبال پیامبر اسلام(ص) نماز نافله رمضان را به ایشان اقتداء کردند، اما پیامبر(ص) از این کار امتناع کرد.<ref>بخاری، صحیح البخاری، ج۱، رقم، ۳۴۲، باب فضل من قام رمضان، نشر دارالمعرفه، بیروت، بیتا.</ref> اما [[عمر]] در زمان حکومت خود نافلههای ماه رمضان را که به صورت فرادا توسط [[مسلمانان]] اقامه میشد، به جماعت برگزار کرد. به دستور وی ابیبن کعب عهدهدار امامت جماعت برای نافلهها شد. وقتی عمر صفوف مردم را دید خوشحال شد و گفت: «اینگونه نماز مستحبی خواندن چه نیکو بدعتی است».<ref>بخاری، صحیح البخاری، ج۱، باب فضل من قام شهر رمضان، قم، ۳۴۲، نشر دارالمعرفه، بیروت.</ref> | ||
سیوطی نیز در تاریخ خلفا، یکی از بدعتهای عمر را برپایی نافلههای ماه رمضان به صورت جماعت بر شمرده است.<ref>نگاه کنید به الفقه علی مذاهب الاربعه و مذهب اهل البیت، الجزیری، عبدالرحمن، غروی، سیدمحمد مازح، شیخ یاسر، ج۱، ص۴۷۳، طبع اول، نشر دارالثقلین، بیروت.</ref> | سیوطی نیز در تاریخ خلفا، یکی از بدعتهای عمر را برپایی نافلههای ماه رمضان به صورت جماعت بر شمرده است.<ref>نگاه کنید به الفقه علی مذاهب الاربعه و مذهب اهل البیت، الجزیری، عبدالرحمن، غروی، سیدمحمد مازح، شیخ یاسر، ج۱، ص۴۷۳، طبع اول، نشر دارالثقلین، بیروت.</ref> |