automoderated
۶٬۳۴۱
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۲: | خط ۱۲: | ||
امام مهدی من را به نام خواند و فرمود: «برو به حسن بن مسلم بگو اینجا زمین شریفی است و خداوند این زمین را از زمینهای دیگر برگزیده و شریف کرده است. تو آن را گرفته به زمین خود ملحق کردهای…». گفتم: «سید و مولای من! من در این باره به یک نشانه نیاز دارم؛ زیرا مردم حرفم را بدون دلیل نمیپذیرند.» | امام مهدی من را به نام خواند و فرمود: «برو به حسن بن مسلم بگو اینجا زمین شریفی است و خداوند این زمین را از زمینهای دیگر برگزیده و شریف کرده است. تو آن را گرفته به زمین خود ملحق کردهای…». گفتم: «سید و مولای من! من در این باره به یک نشانه نیاز دارم؛ زیرا مردم حرفم را بدون دلیل نمیپذیرند.» | ||
امام فرمود: «تو برو رسالت خود را انجام بده، ما در اینجا، علامتی میگذاریم که دلیل گفتار تو باشد. برو به نزد سید ابوالحسن و بگو منفعت چندساله [زمین] را از او (حسن بن مسلم) بگیرد و به دیگران دهد، تا ساختمان مسجد را بسازند و باقی وجوه را از رهق<ref group="یادداشت">رهق از روستاهای آباد و معروف در ده فرسخی قم است. (کچویی قمی، انوارالمشعشعین، قم، انتشارات کتابخانه آیتالله مرعشی نجفی، ۱۳۸۱ش، ج۱، ص۴۷۰، پاورقی.)</ref> به ناحیه اردهال که ملک ما است، بیاورد و ساختمان مسجد را تمام کند. نصف رهق را نیز بر این مسجد وقف کردیم، که هر ساله وجوه آن را بیاورند و برای تعمیر ساختمان مسجد هزینه کنند. به مردم بگو به این [مکان روی بیاورند] و در آن چهار رکعت نماز بگذارند: دو رکعت تحیّت مسجد، در هر رکعتی یک بار سوره حمد و هفت بار سوره توحید [بخوانند] و ذکر رکوع و سجود را هفت بار تکرار کنند. [همچنین] دو رکعت نماز صاحب الزمان بخوانند. [به این ترتیب] که در هنگام خواندن سوره حمد، وقتی به {{قرآن| | امام فرمود: «تو برو رسالت خود را انجام بده، ما در اینجا، علامتی میگذاریم که دلیل گفتار تو باشد. برو به نزد سید ابوالحسن و بگو منفعت چندساله [زمین] را از او (حسن بن مسلم) بگیرد و به دیگران دهد، تا ساختمان مسجد را بسازند و باقی وجوه را از رهق<ref group="یادداشت">رهق از روستاهای آباد و معروف در ده فرسخی قم است. (کچویی قمی، انوارالمشعشعین، قم، انتشارات کتابخانه آیتالله مرعشی نجفی، ۱۳۸۱ش، ج۱، ص۴۷۰، پاورقی.)</ref> به ناحیه اردهال که ملک ما است، بیاورد و ساختمان مسجد را تمام کند. نصف رهق را نیز بر این مسجد وقف کردیم، که هر ساله وجوه آن را بیاورند و برای تعمیر ساختمان مسجد هزینه کنند. به مردم بگو به این [مکان روی بیاورند] و در آن چهار رکعت نماز بگذارند: دو رکعت تحیّت مسجد، در هر رکعتی یک بار سوره حمد و هفت بار سوره توحید [بخوانند] و ذکر رکوع و سجود را هفت بار تکرار کنند. [همچنین] دو رکعت نماز صاحب الزمان بخوانند. [به این ترتیب] که در هنگام خواندن سوره حمد، وقتی به {{قرآن|إِيّاكَ نَعبُدُ وَإِيّاكَ نَستَعين}} صد بار آن را تکرار کرده و بعد از آن، فاتحه را تا آخر بخوانند. رکعت دوم را نیز به همین شیوه انجام دهند. هنگامی که نماز تمام شد، لااله الاالله گفته و تسبیح حضرت فاطمه(س) را بگویند. آنگاه به سجده رفته، صد بار صلوات بر پیامبر و آلش بفرستند». | ||
پس از آن، امام(ع) به من اشاره کرد که برو! چون مقداری رفتم، مرا صدا زد و فرمود: «در گله جعفر کاشانی (چوپان) بُزی است، که باید آن را بخری. اگر مردم پولش را دادند با پول آنان خریداری کن؛ وگرنه پولش را خودت بپرداز. فردا شب آن بز را بیاور و در این (محل) قربانی کن و گوشت آن را به بیماران و کسانی که مرض درمانناپذیر دارند انفاق کن، که خداوند همه را شفا دهد. آن بز ابلق (به رنگ سیاه و سفید) است، موهای بسیار دارد و...». | پس از آن، امام(ع) به من اشاره کرد که برو! چون مقداری رفتم، مرا صدا زد و فرمود: «در گله جعفر کاشانی (چوپان) بُزی است، که باید آن را بخری. اگر مردم پولش را دادند با پول آنان خریداری کن؛ وگرنه پولش را خودت بپرداز. فردا شب آن بز را بیاور و در این (محل) قربانی کن و گوشت آن را به بیماران و کسانی که مرض درمانناپذیر دارند انفاق کن، که خداوند همه را شفا دهد. آن بز ابلق (به رنگ سیاه و سفید) است، موهای بسیار دارد و...». |