automoderated، ناظمان (CommentStreams)، trustworthy
۱۶٬۱۰۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش برچسب: ویرایش مبدأ ۲۰۱۷ |
A.rezapour (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{شروع متن}} | {{شروع متن}} | ||
{{سوال}} | {{سوال}} | ||
خط ۲۳: | خط ۲۱: | ||
'''چهارم''': گاهی انسان به برکت هزینههای علمی، عملی، جانی و عرضی انبیاء و ائمّه که متحمّل زحمات بیکران شدند، هدایت میشود و از مرحله اسلام، ایمان، تقوی، یقین، شهود، تا به مرتبه «بهشت لقاء» راه مییابد و این نعمت هدایت، بینهایت شکر خدای تبارک و تعالی را به همراه دارد. به عنوان نمونه اگر به برکت ولایت، انسان هدایت نمیشد، گاهی شک باعث کفر میشد و انسان برای همیشه به ائمّه الکفر میپیوست. | '''چهارم''': گاهی انسان به برکت هزینههای علمی، عملی، جانی و عرضی انبیاء و ائمّه که متحمّل زحمات بیکران شدند، هدایت میشود و از مرحله اسلام، ایمان، تقوی، یقین، شهود، تا به مرتبه «بهشت لقاء» راه مییابد و این نعمت هدایت، بینهایت شکر خدای تبارک و تعالی را به همراه دارد. به عنوان نمونه اگر به برکت ولایت، انسان هدایت نمیشد، گاهی شک باعث کفر میشد و انسان برای همیشه به ائمّه الکفر میپیوست. | ||
'''پنجم''': گاهی | '''پنجم''': گاهی خداوند، بندگان ویژه و مخلص را با بلایا امتحان و صیقلی میکند. مانند امتحان حضرت ابراهیم<ref>انبیاء/۶۹.</ref> و امتحان امام حسین در حادثه عاشورا. | ||
'''ششم''': شکر به خاطر زنده نگه ماندن اسلام با قیام ابا | '''ششم''': شکر به خاطر زنده نگه ماندن اسلام با قیام ابا عبدالله الحسین (ع) | ||
زنده ماندن اسلام با مصیبتی که بر حسین رسید، چیزی نیست که جای سپاس نداشته باشد؛ یعنی در واقع حسین به آرزوی قبلی خود رسید که همانا باقی ماندن اسلام بود؛ از این رو با ذکر سجده بر مصیبت وارد شده بر آن | زنده ماندن اسلام با مصیبتی که بر امام حسین(ع) رسید، چیزی نیست که جای سپاس نداشته باشد؛ یعنی در واقع حسین به آرزوی قبلی خود رسید که همانا باقی ماندن اسلام بود؛ از این رو با ذکر سجده بر مصیبت وارد شده بر آن شکرگزاری میشود، یعنی در واقع بر باقی ماندن اسلام، شکرگزاری میشود؛ حقیقتی که از آن مهلکهها با جانفشانی حسین جان به در برد.<ref>طباطبایی، محمّد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، بیروت، منشورات مؤسّسه الاعلمی للمطبوعات، چاپ سوم، ۱۳۳۹۳ق، ج۱، ص۴۲.</ref> | ||
== مصداق شاکرین == | == مصداق شاکرین == | ||
شکرگزاران کسانی هستند که به مقام «عارفًا بحقّه»<ref>در کتابهای روایی، حدود دویست و هشتاد (۲۸۰) روایت در خصوص «عارفاً بحقّه» آمده است که مقام و قلّه رفیع امامت و ولایت را به عاشقان معرّفی میکند.</ref>دست یافتهاند. اهل معرفت و شناخت میباشند که در حادثه عاشورا، به دشمنان پشت کردند و آگاهانه با امام همراه و همرزم شدند. شکر کنندگان واقعی و حقیقی کسانی میباشند که در ولایت مداری چیزی کم نگذاشتهاند. چون حمد شاکرین با حمد غیر شاکرین فرق میکند. | شکرگزاران کسانی هستند که به مقام «عارفًا بحقّه»<ref>در کتابهای روایی، حدود دویست و هشتاد (۲۸۰) روایت در خصوص «عارفاً بحقّه» آمده است که مقام و قلّه رفیع امامت و ولایت را به عاشقان معرّفی میکند.</ref>دست یافتهاند. همانانی که اهل معرفت و شناخت میباشند که در حادثه عاشورا، به دشمنان پشت کردند و آگاهانه با امام همراه و همرزم شدند. شکر کنندگان واقعی و حقیقی کسانی میباشند که در ولایت مداری چیزی کم نگذاشتهاند. چون حمد شاکرین با حمد غیر شاکرین فرق میکند. حمد شاکرین یعنی: همان حمد مخصوص که بر حمد غیر شاکرین برتری دارد. حمد بدون شکر: یعنی حمد بدون این که در مقابل نعمتی باشد، ناشی از غریزه و فطرت نهاده شده در انسان است و حامد ناخواسته محمود را از سر اشتیاق طبیعی بدون اراده و اختیار ستایش میکند که در اینجا ستایش همان تأثیر و میل و اعجاب انسان نسبت به چیزی است. این ستایش غیرارادی ناشی از ملایمت طبع انسان و غریزه خدادادی انسان با محمود است که عمومی است. مانند این که انسان بهطور فطری طالب زیبایی است. چنین عملی چه از حیوان و چه از انسان با کمی تفاوت سر میزند؛ لذا چیزی که بدون خواست انسان باشد، نمیتواند ارزش کمالی و عالی داشته باشد. امّا حمد برخاسته از شکر، ناشی از علم انسان نسبت به محمود که شناخت محمود نیز از لوازم لاینفک این حمد است. چرا که با عدم شناخت و معرفت به چیزی آن چیز هرگز ستایش نخواهد شد یا لااقل به نحو اکمال و اتمام حمد نخواهد شد. پس شاکرین کسانی میباشند که: نخست اصل نعمت و در ثانی نعیم را به نحو درست بشناسند و در این جهت به مقام «عارفاً بِحقِّهِ» راه یابند. این است مقام شاکرین و این است حمد الشّاکرین که کمتر کسی را نصیب میشود. حمد شاکرین در برابر زیباییها و صفات کمال الهی معنا دارد. پس معلوم میشود که شاکرین این مصیبت را یک ظهور کمال و نوعی «اکمال و اتمام» دین میدانند نه یک از دست دادن. | ||
== منابع == | == منابع == |