۲۵۰
ویرایش
A.rezapour (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
Whitenoah91 (بحث | مشارکتها) جز (اصلاح سؤال) |
||
(۱۷ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{شروع متن}} | {{شروع متن}} | ||
{{سوال}} | {{سوال}} | ||
با وجود اینکه ممکن است در حکومت دینی کارهای نادرستی انجام گردد که به نام و ضرر دین تمام شود، تشکیل حکومت دینی در عصرغیبت جایز است؟ | |||
{{پایان سوال}} | {{پایان سوال}} | ||
{{پاسخ}} | {{پاسخ}} | ||
{{درگاه|حکومت دینی}} | {{درگاه|حکومت دینی}} | ||
تشکیل حکومت اسلامی در زمان غیبت، محل مناقشه میان فقهای شیعه است. برخی تشکیل آن را از ضروریات اسلام میدانند به این علت که اجرای بسیاری از احکام و جامعیت و هویت قواعد اسلامی ایجاب میکند که حکومت اسلامی تشکیل شود. و نیز هدایت مردم منوط به داشتن و تشکیل حکومت است. طبق این نظریه، دینداری مردم متوقف بر وجود حکومت دینی است. در مقابل، برخی فقیهان قائل به سکوت در عصر غیبت هستند و باوری به تشکیل حکومت ندارند. | |||
== ضرورت حکومت دینی == | |||
طرفداران حکومت دینی، فلسفه حکومت دینی را دو چیز میدانند. یک اینکه انسان را به سوی «خلیفة الله» شدن رهنمون باشد و دوم اینکه کشور و جامعه را به «مدینه فاضله» تبدیل کند. طبق آیه یک [[سوره ابراهیم]] {{یادداشت|الف، لام، راء. كتابى است كه آن را به سوى تو فرود آورديم تا مردم را به اذن پروردگارشان از تاريكيها به سوى روشنايى بيرون آورى: به سوى راه آن شكست ناپذير ستوده.}} که هدف قرآن را خارج کردن مردم از تاریکی و رساندن آنان به نور میداند، غرض اصلی حکومت، همین مقصود قرآن است تا مردم را به سوی نور هدایت کند.<ref>جوادی آملی، عبدالله، ولایت فقیه ولایت فقاهت و عدالت، قم، مرکز نشر اسراء، ۱۳۸۱ش، ص۱۰۰.</ref> | |||
== هدایت مردم به وسیله حکومت دینی == | == هدایت مردم به وسیله حکومت دینی == | ||
با توجه به دلایل متقن و روشنی که ضرورت عقلی و نقلی تشکیل حکومت دینی در عصر غیبت را اثبات میکنند.<ref>امام خمینی، ولایت | با توجه به دلایل متقن و روشنی که ضرورت عقلی و نقلی تشکیل حکومت دینی در عصر غیبت را اثبات میکنند.<ref>امام خمینی، روحالله الموسوی، ولایت فقیه حکومت اسلامی، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (ره) | ||
جوادی آملی، عبد الله، ولایت فقیه، ولایت فقاهت و عدالت، قم: مرکز نشر اسرا، ۱۳۸۵ | |||
مصباح یزدی، محمد تقی، نظریه سیاسی اسلام، قم: مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره)، ج۱</ref> با کدام دلیل منطقی و مجوّز دینی از ترس بدبینی مردم نسبت به دین، بخش عمده و مهمی از احکام و تعالیم دین در عرصه سیاسی و اجتماعی را میتوان کنار گذاشت و در عین حال مدعی دینداری بود؟ آیا آنچه پس از کنار گذاشتن این بخش از احکام اسلام باقی خواهد ماند، تمام دین است یا تنها بخشی از آن؟ آیا دغدغه و احساس مسئولیت این افراد نسبت به دین، از خداوند متعال و امامان معصوم(ع) بیشتر است که در عصر غیبت مردم را به حال خود رها نکرده و برای اداره جامعه اسلامی برنامه مشخصی ارایه نمودهاند. مگر نه آنکه فلسفه وجودی دین، هدایت انسانهاست و انسان دارای ابعاد مادی، معنوی، فردی و اجتماعی است که ایجاب میکند، دین به عنوان برنامه الهی، تمام این ابعاد را دربرگرفته و مورد توجه قرار دهد و از هیچ عرصهای فرو گذار ننماید چه اینکه در این صورت، رسالت هدایت دین، ناقص خواهد ماند. | |||
نمیتوان پذیرفت که دین اسلام که داعیه جامعیت و خاتمیت دارد، مسئله حکومت و حاکمیت که اساسیترین نقش در هدایت انسانها را دارد، مورد توجه قرار نداده باشد یا این امر مهم را به خود مردم بسپارد تا با وجود جهل و نادانی آنان و تأثیرپذیری از امیال نفسانی به هر که بخواهند بسپارند. نتیجه چنین تفکری، چیزی جز حکم به فقدان جامعیت دین و نقصان در هدایت آن و رها نمودن انسانها در بخش اساسی زندگی آنان نخواهد بود. آیا تردیدی در زمانمند نبودن و نسخ نشدن احکام اسلام وجود دارد، اگر این چنین است، چگونه میتوان این بخش از احکام اسلام را نادیده گرفت. بله گاهی شرایط برای تشکیل حکومت دینی فراهم نیست و امکان آن وجود ندارد، اما این به معنای دست برداشتن اسلام از تشکیل حکومت نیست و این مسئله متفاوت است با زمانی که شرایط برای تشکیل حکومت فراهم است، در این صورت نمیتوان به بهانه بدبین شدن مردم نسبت به دین یا دین گریزی و مانند آنها، دست از انجام وظیفه و مسئولیت در این رابطه برداشت. | |||
== منابع == | حکومت دینی یک ضرورت غیرقابل انکار و ضروری است که هدفش حرکت در مسیر دین است. طبیعتاً در این راه با چالشهایی نیز مواجه است، اما این مسئله موجب نمیشود تا اصل حکومت دینی زیر سؤال رود. | ||
==جستارهای وابسته== | |||
* [[بررسی روایات نهی از قیام در دوران غیبت]] | |||
==منابع== | |||
{{پانویس|۲}} | {{پانویس|۲}} | ||
{{شاخه | {{شاخه |
ویرایش