automoderated، ناظمان (CommentStreams)، trustworthy
۱۶٬۱۰۵
ویرایش
A.rezapour (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
A.rezapour (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{شروع متن}} | {{شروع متن}} | ||
{{سوال}} | {{سوال}} | ||
خط ۵: | خط ۴: | ||
{{پایان سوال}} | {{پایان سوال}} | ||
{{پاسخ}} | {{پاسخ}} | ||
{{درگاه|حکومت دینی}}امام خمینی با طرح و | {{درگاه|حکومت دینی}}امام خمینی با طرح و گسترشِ طرح و اندیشه ولایت فقیه، سبب ایجاد حرکتی گسترده در میان مردم در زمان نظام ستمشاهی شده بود و از این جهت انقلاب اسلامی که وجوه مختلفی در حرکت و خاستگاه خود داشت، در سازماندهی و رشد و تداوم حرکت خود، مرهون اندیشههای امام خمینی بوده است. | ||
== حکومت اسلامی و ولایت فقیه == | == حکومت اسلامی و ولایت فقیه == | ||
خط ۱۵: | خط ۱۴: | ||
== نقش ولایت فقیه در روند شکلگیری انقلاب اسلامی == | == نقش ولایت فقیه در روند شکلگیری انقلاب اسلامی == | ||
در جریان شکلگیری انقلاب اسلامی طرح نظریه «حکومت اسلامی» از سوی | در جریان شکلگیری انقلاب اسلامی طرح نظریه «حکومت اسلامی» از سوی امام خمینی که در سال ۱۳۴۸ در نجف اشرف صورت گرفت، انگیزه مشخص و منسجم نوینی را در مردم ایجاد نمود و راه اصیل مبارزه مکتبی اسلام را گشود. امام خمینی مباحث تئوریک و نظریهپردازی ولایت فقیه را که پیشینه آن به آغاز عصر غیبت برمیگشت، به شکل نظریهای کارآمد برای اداره سیاسی اجتماعی جامعه تبدیل نمود و بر اساس آن، نظام سیاسی جدیدی را بر پایه احکام اسلام پی ریخت.<ref>جمعی از نویسندگان، انقلاب اسلامی ایران، قم: نشر معارف، ۱۳۸۴,ص۱۷۹</ref>امام خمینی کاری را که در محور فقه انجام دادند، این بود که دست «ولایت فقیه» را که در محدوده مسایل فرعی محبوس بود، گرفتند و از قلمرو فقه بیرون آوردند و در جایگاه اصلی خود یعنی علم کلام نشاندند و سپس این مسئله را با براهین عقلی و کلامی شکوفا ساختند به نحوی که بر همه مسایل فقه سایه افکند و نتایج فراوانی به بار آورد که یکی پس از دیگری شاهد آن بودیم. از نظر امام (ره) فقیه جامعالشرایط در عصر غیبت امام زمان(عج) همه پستهای اعتباری امام معصوم(ع) را داراست و آن هم نه در حد حق و سمت وضعی محض، بلکه همراه با تکلیف الزامی یعنی بر فقیه واجب است که نظام اسلامی را تأسیس کند و در برابر طغیانگران به مقابله برخیزد و حکومت اسلامی را بر اساس کتاب و سنت معصومین(ع) پیریزی کند.<ref>جوادی آملی، عبدالله، ولایت فقیه، ولایت فقاهت و عدالت، پیشین، ,ص۲۷۷و۲۷۸</ref>طرح حکومت اسلامی بر پایه ولایت فقیه از سوی امام (ره) انگیزه مشخص و هماهنگی و انسجام لازم را در میان مردم ایجاد نمود. در حقیقت اگر چه ایدئولوژی انقلاب بر پایه مکتب اسلام و بر اساس منابع اصلی آن یعنی قرآن و روایات مورد تردید نبود؛ ولی از آنجا که چهارده قرن از زمانی که حکومت اسلامی واقعی و به صورت عینی و عملی برقرار بوده است، میگذشت و به ویژه در غیبت امام زمان(عج) و با توجه به تحولات عظیم اجتماعی که در طول چهارده قرن رخ داده است بر مردم روشن نبوده که آن حکومت اسلامی که میبایست بر خرابههای رژیم سلطنتی پایهریزی شود چگونه حکومتی است و با مسایل مختلف و به خصوص پدیدههای نوین عصر حاضر، چگونه رفتار خواهد کرد. در چنین شرایطی بود که امام با طرح اصل ولایت فقیه چارچوب اصلی حکومت اسلامی را مشخص نموده و به مردم ارائه داد. | ||
بر این اساس نقش ولایت فقیه در جریان شکلگیری انقلاب اسلامی را میتوان، نقش معمار و ایدئولوگ انقلاب و رهبری و سازماندهی و انسجام روند انقلاب برشمرد که این نقش به زیباترین شکل توسط حضرت امام انجام گرفت. جایگاه ویژه ولایت فقیه در نظام اسلامی و نفوذ معنوی آن، رهبری نظام را از رهبری صرف به مراد و مأوای مردم تبدیل نمود که پیوند عمیق مردم و همراهی و همدلی آنان را به دنبال داشت و به تعبیر شهید مطهری (ره) «بیشک از جان گذشتگی و مبارزه خستگی ناپذیر با ظلم و ظالم و دفاع سرسختانه از مظلوم و صداقت و صراحت و شجاعت و سازشناپذیری این رهبر در انتخاب او به مقام رهبری نقش داشته است، اما مطلب اساسی چیز دیگری است و آن این که ندای امام خمینی (ره) از قلب فرهنگ و از اعماق تاریخ و از ژرفای روح این ملت برمیخاست. مردمی که در طول چهارده قرن حماسه محمد، علی، زهرا، حسین، زینب، سلمان، ابوذر … و صدها هزار زن و مرد دیگر را شنیده بودند و این حماسهها با روحشان عجین شده بود، بار دیگر همان ندای آشنا را از حلقوم این مرد شنیدند، علی را و حسین را در چهره او دیدند، او را آینه تمام نمای فرهنگ خود که تحقیر شده بود، تشخیص دادند»<ref>مطهری، مرتضی، پیرامون انقلاب اسلامی، تهران، انتشارات صدرا، ۱۳۶۸,ص۱۱۹</ref> | بر این اساس نقش ولایت فقیه در جریان شکلگیری انقلاب اسلامی را میتوان، نقش معمار و ایدئولوگ انقلاب و رهبری و سازماندهی و انسجام روند انقلاب برشمرد که این نقش به زیباترین شکل توسط حضرت امام انجام گرفت. جایگاه ویژه ولایت فقیه در نظام اسلامی و نفوذ معنوی آن، رهبری نظام را از رهبری صرف به مراد و مأوای مردم تبدیل نمود که پیوند عمیق مردم و همراهی و همدلی آنان را به دنبال داشت و به تعبیر شهید مطهری (ره) «بیشک از جان گذشتگی و مبارزه خستگی ناپذیر با ظلم و ظالم و دفاع سرسختانه از مظلوم و صداقت و صراحت و شجاعت و سازشناپذیری این رهبر در انتخاب او به مقام رهبری نقش داشته است، اما مطلب اساسی چیز دیگری است و آن این که ندای امام خمینی (ره) از قلب فرهنگ و از اعماق تاریخ و از ژرفای روح این ملت برمیخاست. مردمی که در طول چهارده قرن حماسه محمد، علی، زهرا، حسین، زینب، سلمان، ابوذر … و صدها هزار زن و مرد دیگر را شنیده بودند و این حماسهها با روحشان عجین شده بود، بار دیگر همان ندای آشنا را از حلقوم این مرد شنیدند، علی را و حسین را در چهره او دیدند، او را آینه تمام نمای فرهنگ خود که تحقیر شده بود، تشخیص دادند»<ref>مطهری، مرتضی، پیرامون انقلاب اسلامی، تهران، انتشارات صدرا، ۱۳۶۸,ص۱۱۹</ref> |