تفاوت معنای اثم، سیئه، ذنب و معصیت در قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۸: خط ۸:


== اثم ==
== اثم ==
کلمهٔ اثم با مشتقات مختلف، ۴۸ مرتبه در قرآن کریم به کار رفته است، اسمی است برای افعالی که مانع رسیدن به ثواب و پاداش است و نیز در معنای تأخیر و درنگ کردن و ممانعت است.<ref>راغب اصفهانی، المفردات، ماده اثم.</ref> مرحوم شعرانی می‌نویسد: اثم عبارت از گناه یا منقصت نفسانی است که از مخالفت امر پروردگار برای انسان حاصل می‌شود. و به نظر می‌رسد که چون گناه در فاعل آن نقصان به وجود می‌آورد، لذا آن را اثم گویند و از آن لحاظ که مخالفت امر خدا است، عصیان گفته می‌شود.<ref>شعرانی، ابو الحسن، نثر طوبی، تهران، کتاب فروشی اسلامی، ۱۳۹۸ش، ج۱، ص۷ و ۸.</ref> و به‌طور کلی با توجه به آیاتی که در آن‌ها واژهٔ اثم و مشتقات آن به کار رفته است، می‌توان دریافت که این واژه، مشعر به زیان و منقصت در اثر گناه است.
کلمهٔ اثم با مشتقات مختلف، ۴۸ مرتبه در قرآن کریم به کار رفته است. اسمی است برای افعالی که مانع رسیدن به ثواب و پاداش است و نیز در معنای تأخیر و درنگ کردن و ممانعت است.<ref>راغب اصفهانی، المفردات، ماده اثم.</ref> مرحوم شعرانی می‌نویسد: اثم عبارت از گناه یا مَنقَصَت نفسانی است که از مخالفت امر پروردگار برای انسان حاصل می‌شود. و به نظر می‌رسد که چون گناه در فاعل آن نقصان به وجود می‌آورد، لذا آن را اثم گویند و از آن لحاظ که مخالفت امر خدا است، عصیان گفته می‌شود.<ref>شعرانی، ابو الحسن، نثر طوبی، تهران، کتاب فروشی اسلامی، ۱۳۹۸ش، ج۱، ص۷ و ۸.</ref> و به‌طور کلی با توجه به آیاتی که در آن‌ها واژهٔ اثم و مشتقات آن به کار رفته است، می‌توان دریافت که این واژه، مشعر به زیان و منقصت در اثر گناه است.


در سورهٔ بقره می‌فرماید: زیان و منقصت شراب و قمار از سود و نفعشان بیشتر است.<ref>بقره / ۲۱۶.</ref>
در [[سوره بقره]] می‌فرماید: زیان و مَنقَصَت شراب و قمار از سود و نفعشان بیشتر است.<ref>بقره / ۲۱۶.</ref> اینجا اثم به معنای زیان به کار رفته است و نیز در [[سوره نساء]] اثم را کنار خطیئه به کار برده و به معنای گناه است.<ref>نساء / ۱۱۲.</ref> و در برخی آیات اثم به معنای زیان و منقصت نفسانی به کار رفته است: از بسیاری از گمان‌ها اجتناب کنید که بعضی گمان‌ها زیان نفسانی دارد.<ref>حجرات / ۱۲.</ref> باز در سورهٔ بقره می‌فرماید: آن کس که شهادت را نهان دارد، دلش زیان‌کار است.<ref>بقره / ۲۸۳.</ref> با توجه به این که این واژه در آیات مختلف و به لحاظ مفهوم آیه و محتوای آیه، معانی مختلفی پیدا می‌کند؛ ولی در کل بیان دارنده گناهی است که سبب زیان بدنی، روانی و روحی می‌شود.
 
این‌جا اثم به معنای زیان به کار رفته است و نیز در سورهٔ نساء اثم را کنار خطیئه به کار برده و به معنای گناه است.<ref>نساء / ۱۱۲.</ref> و در برخی آیات اثم به معنای زیان و منقصت نفسانی به کار رفته است: از بسیاری از گمان‌ها اجتناب کنید که بعضی گمان‌ها زیان نفسانی دارد.<ref>حجرات / ۱۲.</ref> باز در سورهٔ بقره می‌فرماید: آن کس که شهادت را نهان دارد، دلش زیان‌کار است.<ref>بقره / ۲۸۳.</ref> با توجه به این که این واژه در آیات مختلف و به لحاظ مفهوم آیه و محتوای آیه، معانی مختلفی پیدا می‌کند؛ ولی در کل بیان دارنده گناهی است که سبب زیان بدنی، روانی و روحی می‌شود.


== سیئه ==
== سیئه ==
در لغت به هر چیزی که انسان را از امور دنیوی یا اخروی و حالات نفسانی و بدنی و هم چنین به خاطر از دست رفتن مال و جاه و از دست رفتن دوست، اندوهگین سازد. اطلاق می‌شود. و سیئه که از سوء اخذ شده است به عمل زشت نیز گفته می‌شود که نقطه مقابل حسنه است.<ref>راغب، همان، ماده سیئه.</ref> این که به کار زشت سیئه گفته شده و آن را به برهم خوردن چهره‌ها نسبت می‌دهد، به این خاطر است که همواره در اثر گناه و کار زشت غم در چهره ظاهر می‌شود.
در لغت به هر چیزی که انسان را از امور دنیوی یا اخروی و حالات نفسانی و بدنی و همچنین به خاطر از دست رفتن مال و جاه و از دست رفتن دوست، اندوهگین سازد. اطلاق می‌شود. و سیئه که از سوء اخذ شده است به عمل زشت نیز گفته می‌شود که نقطه مقابل حسنه است.<ref>راغب، همان، ماده سیئه.</ref> این که به کار زشت سیئه گفته شده و آن را به برهم خوردن چهره‌ها نسبت می‌دهد، به این خاطر است که همواره در اثر گناه و کار زشت غم در چهره ظاهر می‌شود.


سیئه و با مشتقاتش، بیش از ۱۵۰ مرتبه در قرآن کریم به کار رفته است و هم چون دیگر عناوین اعمال ناپسند در آیات گوناگون با توجه به محتوای آیه، مفاهیم و معانی مختلف دارد. در کل می‌توان گفت سرباز زدن از انجام دستور مولا با توجه به ایمان قلبی و اعتقاد به مولا و امر و نهی کنندگی اش، سیئه است.
سیئه و با مشتقاتش، بیش از ۱۵۰ مرتبه در قرآن کریم به کار رفته است و همچون دیگر عناوین اعمال ناپسند در آیات گوناگون با توجه به محتوای آیه، مفاهیم و معانی مختلف دارد. در کل می‌توان گفت سرباز زدن از انجام دستور مولا با توجه به ایمان قلبی و اعتقاد به مولا و امر و نهی کنندگی‌اش، سیئه است.


مرحوم طبرسی در تفسیر آیه ی۸۱ سورهٔ بقره، می‌نویسد: سیئه در این‌جا به معنای شرک و شرک گرایی است و برخی نیز می‌گویند منظور از سیئه، گناه بزرگی است که کیفر آن آتش است؛ ولی نظر اول بهتر است. به این دلیل که آتش جاودانه ای که در آیه به آن اشاره شده با شرک و شرک گرایی هماهنگ است.<ref>طبرسی، مجمع البیان، بیروت، مؤسسه اعلمی، ۱۴۱۵ق، ج۱، ص۲۸۱.</ref> در جای دیگر سیئه را به قحطی، مرض، و بلاء و معصیه، مکاره و شداید و… معنی کرده است.<ref>همان، ج۳، ص۱۳۸.</ref> ولی آنچه در مورد سیئه قابل بیان است، این است که در اغلب موارد در قرآن کریم، سیئه در کنار حسنه به کار رفته است؛ یعنی کار زشتی که در مقابل کار نیک است.
[[مرحوم طبرسی]] در تفسیر آیه ۸۱ سوره بقره، می‌نویسد: سیئه در اینجا به معنای شرک و شرک‌گرایی است و برخی نیز می‌گویند منظور از سیئه، گناه بزرگی است که کیفر آن آتش است؛ ولی نظر اول بهتر است. به این دلیل که آتش جاودانه ای که در آیه به آن اشاره شده با شرک و شرک گرایی هماهنگ است.<ref>طبرسی، مجمع البیان، بیروت، مؤسسه اعلمی، ۱۴۱۵ق، ج۱، ص۲۸۱.</ref> در جای دیگر سیئه را به قحطی، مرض، و بلاء و معصیه، مکاره و شداید و… معنی کرده است.<ref>همان، ج۳، ص۱۳۸.</ref> ولی آنچه در مورد سیئه قابل بیان است، این است که در اغلب موارد در قرآن کریم، سیئه در کنار حسنه به کار رفته است؛ یعنی کار زشتی که در مقابل کار نیک است.


== ذنب ==
== ذنب ==
ذنب یعنی گناه و جمع آن ذنوب است که حدود ۳۹ بار در قرآن کریم به کار رفته است. در لغت عربی هر چیزی که خوار و عقب مانده باشد، ذنب گویند و به همین خاطر به دم اسب نیز ذنب گویند. و به‌طور استعاره در هر کاری که عاقبتش ناروا و ناگوار است و به اعتبار دنباله چیزی به کار برده شده است.
ذنب یعنی گناه و جمع آن ذنوب است که حدود ۳۹ بار در قرآن کریم به کار رفته است. در لغت عربی هر چیزی که خوار و عقب مانده باشد، ذنب گویند و به همین خاطر به دم اسب نیز ذنب گویند. و به‌طور استعاره در هر کاری که عاقبتش ناروا و ناگوار است و به اعتبار دنباله چیزی به کار برده شده است.


از این رو واژهٔ «ذنب» به اعتبار نتیجه ای که از گناه حاصل می‌شود بد فرجامی، تنبیه و سیاست نامیده شده است.<ref>راغب، همان، ماده ذنب.</ref>
از این رو واژهٔ «ذنب» به اعتبار نتیجه‌ای که از گناه حاصل می‌شود بد فرجامی، تنبیه و سیاست نامیده شده است.<ref>راغب، همان، ماده ذنب.</ref>


برخی از مفسرین نیز در معنای ذنب گفته‌اند: هر عمل نیکو که فوت آن پشیمانی آورد و توبه از آن معقول باشد نیز ذنب نامیده می‌شود. هر چند مرتکب آن مستحق عقاب نباشد، بلکه هر چه دنباله اش حسرت آورد. مانند آن که نماز صبح را برای آن که خواب مانده ترک کند.<ref>شعرانی، همان، ج۱، ص۲۷۹.</ref>
برخی از مفسرین نیز در معنای ذنب گفته‌اند: هر عمل نیکو که فوت آن پشیمانی آورد و توبه از آن معقول باشد نیز ذنب نامیده می‌شود. هر چند مرتکب آن مستحق عقاب نباشد، بلکه هر چه دنباله اش حسرت آورد. مانند آن که نماز صبح را برای آن که خواب مانده ترک کند.<ref>شعرانی، همان، ج۱، ص۲۷۹.</ref>
automoderated، ناظمان (CommentStreams)، trustworthy
۱۶٬۰۱۱

ویرایش