ارزیابی روایات تطبیق آیات بر اهل‌بیت(ع): تفاوت میان نسخه‌ها

ابرابزار
برچسب: ویرایش مبدأ ۲۰۱۷
(ابرابزار)
خط ۲: خط ۲:
{{شروع متن}}
{{شروع متن}}
{{سوال}}
{{سوال}}
ارزیابی روايات تطبيق آيات بر اهل‌بيت(ع)
ارزیابی روایات تطبیق آیات بر اهل‌بیت(ع)
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}
{{پاسخ}}
{{پاسخ}}
همان طور كه گفته شد، روايات بسيارى در خصوص انطباِ آيات قرآن بر اهل بيت و دشمنان اهل بيت(ع)وارد شده است و حتّى رواياتى وارد شده است كه بخشى از قرآن (ثلث يا ربع) را در باره ى اهل بيت مى داند. آيا اين روايات صحت دارد؟ به طور كلّى ارزيابى شما از اين روايات چيست؟
همان‌طور که گفته شد، روایات بسیاری در خصوص انطباِ آیات قرآن بر اهل بیت و دشمنان اهل بیت(ع) وارد شده است و حتّی روایاتی وارد شده است که بخشی از قرآن (ثلث یا ربع) را در بارهٔ اهل بیت می‌داند. آیا این روایات صحت دارد؟ به‌طور کلّی ارزیابی شما از این روایات چیست؟
 
n شاكر: در اين جا چند مسئله مطرح است: يكى اصل موضوع جرى و انطباِ آيات بر اهل بيت(ع)، صرف نظر از موارد صغروى آن، ديگرى واقعيت موجود در روايات جرى و انطباِ، كه بايد اين روايات را ارزيابى كرد و صحيح و سقيم آن را از هم جدا ساخت و نكته ى سوم، موضوع روايات ثلث و ربع كه شما به آن اشاره كرديد. از اين رو، بنده اين سؤال شما را در سه قسمت پاسخ مى دهم:
n شاکر: در این‌جا چند مسئله مطرح است: یکی اصل موضوع جری و انطباِ آیات بر اهل بیت(ع)، صرف نظر از موارد صغروی آن، دیگری واقعیت موجود در روایات جری و انطباِ، که باید این روایات را ارزیابی کرد و صحیح و سقیم آن را از هم جدا ساخت و نکتهٔ سوم، موضوع روایات ثلث و ربع که شما به آن اشاره کردید. از این رو، بنده این سؤال شما را در سه قسمت پاسخ می‌دهم:
 
۱ . اصل تطبيق آيات بر اهل بيت
۱. اصل تطبیق آیات بر اهل بیت
 
اين موضوع، به اصطلاح منطقى، يك موضوع كبروى است. بايد ديد صرف نظر از موارد جزئى و صغروى، آيا اساساً اگر آياتى از قرآن بر اهل بيت يا مخالفانشان تطبيق شود، اشكالى دارد؟ مثلا مستلزم تفسير به رأى است يا خير؟
این موضوع، به اصطلاح منطقی، یک موضوع کبروی است. باید دید صرف نظر از موارد جزئی و صغروی، آیا اساساً اگر آیاتی از قرآن بر اهل بیت یا مخالفانشان تطبیق شود، اشکالی دارد؟ مثلاً مستلزم تفسیر به رأی است یا خیر؟
 
پاسخ ما به اين پرسش آن است كه اصل تطبيق بر اهل بيت يا ديگران هيچ اشكالى ندارد. همان طور كه قبلا نيز اشاره شد، مبناى جرى و تطبيق، جاودانگى قرآن و لزوم هدايتگرى اين كتاب در همه ى زمان ها و براى همه ى افراد و جوامع است. علامه طباطبايى، در كتاب قرآن در اسلام با توجه به اين مبنا مى فرمايد:
پاسخ ما به این پرسش آن است که اصل تطبیق بر اهل بیت یا دیگران هیچ اشکالی ندارد. همان‌طور که قبلاً نیز اشاره شد، مبنای جری و تطبیق، جاودانگی قرآن و لزوم هدایتگری این کتاب در همهٔ زمان‌ها و برای همهٔ افراد و جوامع است. علامه طباطبایی، در کتاب قرآن در اسلام با توجه به این مبنا می‌فرماید:
 
نظر به اين كه قرآن مجيد كتابى است همگانى و هميشگى، در غايب مانند حاضر جارى است و به آينده و گذشته، مانند حال منطبق مى شود; بنا بر اين هرگز مورد نزول آيه اى مخصّص آن آيه نخواهد بود; يعنى آيه اى كه در باره ى شخص يا اشخاص معيّنى نازل شده، در مورد نزول خود منجمد نشده، به هر موردى كه صفات و خصوصيات با مورد نزول آيه شريك است، سرايت خواهد نمود و اين خاصه همان است كه در عرف روايات به نام «جرى» ناميده مى شود.
نظر به این که قرآن مجید کتابی است همگانی و همیشگی، در غایب مانند حاضر جاری است و به آینده و گذشته، مانند حال منطبق می‌شود؛ بنا بر این هرگز مورد نزول آیه ای مخصّص آن آیه نخواهد بود؛ یعنی آیه ای که در بارهٔ شخص یا اشخاص معیّنی نازل شده، در مورد نزول خود منجمد نشده، به هر موردی که صفات و خصوصیات با مورد نزول آیه شریک است، سرایت خواهد نمود و این خاصه همان است که در عرف روایات به نام «جری» نامیده می‌شود.
 
بايد بگوييم كه جرى و انطباِ از ويژگى هاى منحصر به فرد قرآن هم نيست; بلكه حتى قوانين اساسى كشورها هم اين ويژگى را دارند; به طور مثال، برخى از قوانين اساسى، ده ها سال از عمر آنها مى گذرد، ولى در مسير زمان، بر موضوعات مختلف منطبق مى شوند و قوانين عادى، كار اين انطباِ را سامان مى دهند. قرآن نيز كه در آن آيين الهى براى هدايت بشر تا ابد آمده است، بايد بتواند در هر زمان بر موضوعات و حوادث مختلف منطبق شود و مردم را هدايت كند. بنا بر اين اصل موضوع تطبيق، يك امر عقلايى است و كسى نمى تواند منكر اين موضوع باشد; مگر آن كه قرآن را كتابى بداند كه مخصوص زمان خاص بوده است و در زمان هاى ديگر نقش هدايتگرى ندارد.
باید بگوییم که جری و انطباِ از ویژگی‌های منحصر به فرد قرآن هم نیست؛ بلکه حتی قوانین اساسی کشورها هم این ویژگی را دارند؛ به‌طور مثال، برخی از قوانین اساسی، ده‌ها سال از عمر آنها می‌گذرد، ولی در مسیر زمان، بر موضوعات مختلف منطبق می‌شوند و قوانین عادی، کار این انطباِ را سامان می‌دهند. قرآن نیز که در آن آیین الهی برای هدایت بشر تا ابد آمده است، باید بتواند در هر زمان بر موضوعات و حوادث مختلف منطبق شود و مردم را هدایت کند. بنا بر این اصل موضوع تطبیق، یک امر عقلایی است و کسی نمی‌تواند منکر این موضوع باشد؛ مگر آن که قرآن را کتابی بداند که مخصوص زمان خاص بوده است و در زمان‌های دیگر نقش هدایتگری ندارد.
 
۲ . آيات انطباِ يافته بر اهل بيت(ع) در روايات تفسيرى
۲. آیات انطباِ یافته بر اهل بیت(ع) در روایات تفسیری
 
همان طور كه قبلا گفتيم و در كلام علامه طباطبايى هم آمده است، روايات بسيارى وجود دارد كه در آنها الفاظ و آيات قرآن يا بر اهل بيت و ولايت آنها منطبق شده و يا بر دشمنان اهل بيت و حكومت آنها. طبق تحقيقى<ref>. زهرا حسينى، جمع آورى روايات تطبيق در تفاسير روايى شيعه و...، (پايان نامه كارشناسى ارشد).</ref> كه در مورد روايات تطبيق به انجام رسيده است، مجموع اين دسته از روايات به دو هزار و يكصد و سى روايت مى رسد كه تعداد احاديث نقل شده از پيامبر(صلى الله عليه وآله) و هر يك از ائمه(ع) به تفكيك به اين شرح است:
همان‌طور که قبلاً گفتیم و در کلام علامه طباطبایی هم آمده است، روایات بسیاری وجود دارد که در آنها الفاظ و آیات قرآن یا بر اهل بیت و ولایت آنها منطبق شده یا بر دشمنان اهل بیت و حکومت آنها. طبق تحقیقی<ref>. زهرا حسینی، جمع‌آوری روایات تطبیق در تفاسیر روایی شیعه و…، (پایان‌نامه کارشناسی ارشد).</ref> که در مورد روایات تطبیق به انجام رسیده است، مجموع این دسته از روایات به دو هزار و یکصد و سی روایت می‌رسد که تعداد احادیث نقل شده از پیامبر (صلی الله علیه وآله) و هر یک از ائمه(ع) به تفکیک به این شرح است:
 
-- نام معصومتعداد روايات
-- نام معصومتعداد روایات
 
۱     پيامبراكرم ـ صلّى اللّه عليه و آله و سلّم.۱۹۰
۱ پیامبراکرم ـ صلّی اللّه علیه و آله و سلّم. ۱۹۰
 
۲     امام على ـ عَلَيهِ السّلام.۱۳۶
۲ امام علی ـ عَلَیهِ السّلام. ۱۳۶
 
۳     امام حسن مجتبى ـ عَلَيهِ السّلام.۲۱
۳ امام حسن مجتبی ـ عَلَیهِ السّلام. ۲۱
 
۴     امام حسين ـ عَلَيهِ السّلام.۶
۴ امام حسین ـ عَلَیهِ السّلام. ۶
 
۵     امام زين العابدين ـ عَلَيهِ السّلام.۴۰
۵ امام زین العابدین ـ عَلَیهِ السّلام. ۴۰
 
۶     امام محمد باقر ـ عَلَيهِ السّلام.۷۱۳
۶ امام محمد باقر ـ عَلَیهِ السّلام. ۷۱۳
 
۷     امام جعفر صادِ ـ عَلَيهِ السّلام.۸۲۰
۷ امام جعفر صادِ ـ عَلَیهِ السّلام. ۸۲۰
 
۸     امام موسى كاظم ـ عَلَيهِ السّلام.۶۹
۸ امام موسی کاظم ـ عَلَیهِ السّلام. ۶۹
 
۹     امام رضا ـ عَلَيهِ السّلام.۹۲
۹ امام رضا ـ عَلَیهِ السّلام. ۹۲
 
۱۰   امام جواد ـ عَلَيهِ السّلام.۴
۱۰ امام جواد ـ عَلَیهِ السّلام. ۴
 
۱۱   امام هادى ـ عَلَيهِ السّلام.۲
۱۱ امام هادی ـ عَلَیهِ السّلام. ۲
 
۱۲   امام حسن عسكرى ـ عَلَيهِ السّلام.۳۴
۱۲ امام حسن عسکری ـ عَلَیهِ السّلام. ۳۴
 
۱۳   امام مهدى ـ عَجَّلَ اللّهُ تعالى فرجه.۳
۱۳ امام مهدی ـ عَجَّلَ اللّهُ تعالی فرجه. ۳
 
ذكر اين نكته لازم است كه اين تعداد روايت، يك ششم از مجموع رواياتى است كه در مجموعه هاى بزرگ اثرى شيعه، نظير تفسير برهان و تفسير نورالثقلين جمع آورى شده است. مجموع روايات مربوط به تفسير سوره هاى قرآن در تفسير برهان به يازده هزار و هشتصد و شصت و چهار و در تفسير نورالثقلين به سيزده هزار و پانصد و هفتاد و دو روايت مى رسد. در اين جا اين پرسش مطرح است كه چرا بخش قابل توجهى از روايات مأثور ما، به موضوع انطباِ آيات بر اهل بيت يا دشمنانشان اختصاص يافته است؟ پاسخ آن است كه، گر چه به نظر ما تعدادى از اين روايات، جعلى است ـ كه بعداً در باره ى آن صحبت خواهيم كرد ـ امّا اصل اين موضوع يك امر طبيعى است.
ذکر این نکته لازم است که این تعداد روایت، یک ششم از مجموع روایاتی است که در مجموعه‌های بزرگ اثری شیعه، نظیر تفسیر برهان و تفسیر نورالثقلین جمع‌آوری شده است. مجموع روایات مربوط به تفسیر سوره‌های قرآن در تفسیر برهان به یازده هزار و هشتصد و شصت و چهار و در تفسیر نورالثقلین به سیزده هزار و پانصد و هفتاد و دو روایت می‌رسد. در این‌جا این پرسش مطرح است که چرا بخش قابل توجهی از روایات مأثور ما، به موضوع انطباِ آیات بر اهل بیت یا دشمنانشان اختصاص یافته است؟ پاسخ آن است که، گر چه به نظر ما تعدادی از این روایات، جعلی است ـ که بعداً در بارهٔ آن صحبت خواهیم کرد ـ امّا اصل این موضوع یک امر طبیعی است.
 
علت آن كه در روايات، آيات زيادى از قرآن بر امامان اهل بيت و امامت و ولايت آنها تأويل شده، آن است كه بعد از رحلت رسول اكرم(صلى الله عليه وآله) مسئله ى خلافت و ولايت، مهم ترين موضوع سياسى، اجتماعى و مذهبى بوده است و جريان حق و باطل، روشن ترين نمود خود را در جريان درگيرى بين طرف داران اهل بيت و مخالفان آنها داشته است. طبيعى است كه در چنين شرايطى، امامان شيعه كه از آگاه ترين افراد به تأويل و تفسير قرآن هستند، آياتى از قرآن را بر جريانات زمان خويش منطبق سازند. البته عده اى هم از اين موضوع سوء استفاده كرده و مطالب ناروايى را تحت اين عنوان به ائمه نسبت داده اند.
علت آن که در روایات، آیات زیادی از قرآن بر امامان اهل بیت و امامت و ولایت آنها تأویل شده، آن است که بعد از رحلت رسول اکرم (صلی الله علیه وآله) مسئلهٔ خلافت و ولایت، مهم‌ترین موضوع سیاسی، اجتماعی و مذهبی بوده است و جریان حق و باطل، روشن‌ترین نمود خود را در جریان درگیری بین طرف داران اهل بیت و مخالفان آنها داشته است. طبیعی است که در چنین شرایطی، امامان شیعه که از آگاه‌ترین افراد به تأویل و تفسیر قرآن هستند، آیاتی از قرآن را بر جریانات زمان خویش منطبق سازند. البته عده ای هم از این موضوع سوء استفاده کرده و مطالب ناروایی را تحت این عنوان به ائمه نسبت داده‌اند.
 
و امّا وضعيت سندى و محتوايى روايات تطبيق; در باره ى وضعيت سندى، طى تحقيقى كه به عمل آمده است،<ref>. همان.</ref> از مجموع دو هزار و صد و سى روايت، تعداد نهصد و پنجاه و يك روايت به صورت مقطوع السند و يا مرسل و يك هزار و يكصد و هفتاد و نه روايت به صورت مستند نقل شده است. در سند ششصد و چهل و نُه روايت از اين روايات، افرادى وجود دارند كه در كتاب هاى معتبر رجالى، متهم به غلوّ و فساد عقيده هستند.
و امّا وضعیت سندی و محتوایی روایات تطبیق؛ در بارهٔ وضعیت سندی، طی تحقیقی که به عمل آمده است،<ref>. همان.</ref> از مجموع دو هزار و صد و سی روایت، تعداد نهصد و پنجاه و یک روایت به صورت مقطوع السند یا مرسل و یک هزار و یکصد و هفتاد و نه روایت به صورت مستند نقل شده است. در سند ششصد و چهل و نُه روایت از این روایات، افرادی وجود دارند که در کتاب‌های معتبر رجالی، متهم به غلوّ و فساد عقیده هستند.
 
از نظر من بسيارى از اين روايات داراى مشكل هستند. برخى از آنها مخالف نصّ و ظاهر آيات است; برخى در واقع توهين به اهل بيت به شمار مى آيد. بعضى از آنها مخالف قواعد ادبى است و برخى مخالف واقعيت هاى تاريخى. در اين جا به ذكر چند نمونه از اين روايات و نقد آنها مى پردازيم:<ref>. براى مطالعه بيشتر ر.ك: محمد كاظم شاكر، روش هاى تأويل قرآن.</ref>
از نظر من بسیاری از این روایات دارای مشکل هستند. برخی از آنها مخالف نصّ و ظاهر آیات است؛ برخی در واقع توهین به اهل بیت به شمار می‌آید. بعضی از آنها مخالف قواعد ادبی است و برخی مخالف واقعیت‌های تاریخی. در این‌جا به ذکر چند نمونه از این روایات و نقد آنها می‌پردازیم:<ref>. برای مطالعه بیشتر ر.ک. محمد کاظم شاکر، روش‌های تأویل قرآن.</ref>
 
در رواياتى آمده است كه منظور از «انسان» در آيات (إِذا زُلْزِلَتِ الْأَرْضُ زِلْزالَها * وَ أَخْرَجَتِ الْأَرْضُ أَثْقالَها * وَ قالَ الْإِنْسانُ ما لَها)<ref>. سوره ى زلزال (۹۹)، آيات ۱ـ۳.</ref> امام على(عليه السلام)است و در برخى از آنها اين توضيح آمده است كه زمين لرزه اى در زمان خلافت ابوبكر واقع شده و بعد از آن كه مردم به ابوبكر، عمر و عثمان مراجعه كردند و آنها نتوانستند كارى بكنند، به على(عليه السلام)رجوع كردند، آن حضرت پاى خود را بر زمين كوبيدند و به زمين گفتند: (مَا لَكِ ما لَكِ); تو را چه شده است؟! و در اين زمان بود كه زمين ساكت شد!<ref>. ر. ك: تفسير برهان، ج۴، ص۴۹۳ و ۴۹۴.</ref>
در روایاتی آمده است که منظور از «انسان» در آیات (إِذا زُلْزِلَتِ الْأَرْضُ زِلْزالَها * وَ أَخْرَجَتِ الْأَرْضُ أَثْقالَها * وَ قالَ الْإِنْسانُ ما لَها)<ref>. سورهٔ زلزال (۹۹)، آیات ۱–۳.</ref> امام علی (علیه السلام) است و در برخی از آنها این توضیح آمده است که زمین لرزه ای در زمان خلافت ابوبکر واقع شده و بعد از آن که مردم به ابوبکر، عمر و عثمان مراجعه کردند و آنها نتوانستند کاری بکنند، به علی (علیه السلام) رجوع کردند، آن حضرت پای خود را بر زمین کوبیدند و به زمین گفتند: (مَا لَکِ ما لَکِ); تو را چه شده است؟! و در این زمان بود که زمین ساکت شد!<ref>. ر.ک. تفسیر برهان، ج۴، ص۴۹۳ و ۴۹۴.</ref>
 
در سند مربوط به اين تطبيق، غلات و ضعفايى چون ابوعبداللّه رازى، محمد بن سنان، ابراهيم بن اسحاِ نهاوندى و حسن بن محمد بن جمهور، همراه با تعدادى از راويان مجهول، وجود دارند.
در سند مربوط به این تطبیق، غلات و ضعفایی چون ابوعبداللّه رازی، محمد بن سنان، ابراهیم بن اسحاِ نهاوندی و حسن بن محمد بن جمهور، همراه با تعدادی از راویان مجهول، وجود دارند.
 
در روايات ديگرى آمده است كه مراد از (الثَّقَلانِ) در آيه ى (سَنَفْرُغُ لَكُمْ أَيُّهَ الثَّقَلانِ)<ref>. سوره ى الرحمن (۵۵)، آيه ى ۳۱.</ref> قرآن و اهل بيت است.<ref>. ر. ك: تفسير برهان، ج۴، ص۲۶۷.</ref>
در روایات دیگری آمده است که مراد از (الثَّقَلانِ) در آیهٔ (سَنَفْرُغُ لَکُمْ أَیُّهَ الثَّقَلانِ)<ref>. سورهٔ الرحمن (۵۵)، آیهٔ ۳۱.</ref> قرآن و اهل بیت است.<ref>. ر.ک. تفسیر برهان، ج۴، ص۲۶۷.</ref>
 
در سندِ رواياتى كه اين تفسير را عرضه كرده است، محمد بن عيسى يقطينى، غالى و ابان بن عثمان، فاسد المذهب اند.
در سندِ روایاتی که این تفسیر را عرضه کرده است، محمد بن عیسی یقطینی، غالی و آبان بن عثمان، فاسد المذهب اند.
 
در باره ى اين تفسير دو نكته قابل توجه است:  
در بارهٔ این تفسیر دو نکته قابل توجه است:
 
اوّل آن كه، با نگاه سطحى به آيات سوره ى الرحمن مى توان دريافت كه جن و انس مورد خطاب هستند و آياتى چون (خَلَقَ الْإِنْسانَ...) و (خَلَقَ الْجَانَّ...)، قبل از اين آيه و نيز آيه ى (يا مَعْشَرَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ...) بعد از اين آيه، بر اين امر صراحت دارد.  
اوّل آن که، با نگاه سطحی به آیات سورهٔ الرحمن می‌توان دریافت که جن و انس مورد خطاب هستند و آیاتی چون (خَلَقَ الْإِنْسانَ…) و (خَلَقَ الْجَانَّ…)، قبل از این آیه و نیز آیهٔ (یا مَعْشَرَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ…) بعد از این آیه، بر این امر صراحت دارد.
 
دوّم آن كه، اگر مراد از «الثَّقَلانِ»، قرآن و عترت است. بايد آيه ى بعد از اين آيه نيز خطاب به قرآن و اهل بيت(ع)باشد كه مى فرمايد: (فَبِأَيِّ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبانِ). آيا ممكن است قرآن و عترت نعمت هاى خدا را تكذيب كنند؟!
دوّم آن که، اگر مراد از «الثَّقَلانِ»، قرآن و عترت است. باید آیهٔ بعد از این آیه نیز خطاب به قرآن و اهل بیت(ع) باشد که می‌فرماید: (فَبِأَیِّ آلاءِ رَبِّکُما تُکَذِّبانِ). آیا ممکن است قرآن و عترت نعمت‌های خدا را تکذیب کنند؟!
 
در رواياتى آمده است كه مراد از بنى اسراييل در قرآن، اهل بيت پيامبر(صلى الله عليه وآله) هستند! و در آن، اين توضيح داده شده است كه چون اسراييل در لغت به معناى بنده ى خدا (عبداللّه) است و اهل بيت، فرزندان رسول خدا و آن حضرت فرزند عبداللّه است، پس اهل بيت ،بنى اسراييل هستند!
در روایاتی آمده است که مراد از بنی اسراییل در قرآن، اهل بیت پیامبر (صلی الله علیه وآله) هستند! و در آن، این توضیح داده شده است که چون اسراییل در لغت به معنای بندهٔ خدا (عبداللّه) است و اهل بیت، فرزندان رسول خدا و آن حضرت فرزند عبداللّه است، پس اهل بیت، بنی اسراییل هستند!
 
واقعيت آن است كه عده اى كه به غلات مشهورند با حمايت پشت پرده ى معاندان و دشمنان اهل بيت براى بدنام كردن اهل بيت اين گونه احاديث را جعل كرده اند و كارى كرده اند كه تا امروز هم مخالفان مكتب اهل بيت، با تمسّك به اين گونه روايات، تفسير شيعه را زير سؤال مى برند.  
واقعیت آن است که عده ای که به غلات مشهورند با حمایت پشت پردهٔ معاندان و دشمنان اهل بیت برای بدنام کردن اهل بیت این گونه احادیث را جعل کرده‌اند و کاری کرده‌اند که تا امروز هم مخالفان مکتب اهل بیت، با تمسّک به این گونه روایات، تفسیر شیعه را زیر سؤال می‌برند.
 
در كتاب عيون اخبار الرضا آمده است كه امام رضا(عليه السلام) فرمودند:  
در کتاب عیون اخبار الرضا آمده است که امام رضا (علیه السلام) فرمودند:
 
مخالفان ما اخبارى در فضايل ما و معايب دشمنان ما جعل كرده اند، تا مردم نسبت به ما بدبين شوند.<ref>. ر. ك: بحار الانوار، ج۲۶، ص۲۳۹ به نقل از عيون الاخبار، ص۱۶۸ و ۱۹۶.</ref>
مخالفان ما اخباری در فضایل ما و معایب دشمنان ما جعل کرده‌اند، تا مردم نسبت به ما بدبین شوند.<ref>. ر.ک. بحار الانوار، ج۲۶، ص۲۳۹ به نقل از عیون الاخبار، ص۱۶۸ و ۱۹۶.</ref>
 
شيخ صدوِ در عيون اخبار الرضا آورده است كه:  
شیخ صدوِ در عیون اخبار الرضا آورده است که:
 
يكى از اصحاب امام رضا(عليه السلام) به آن حضرت مى گويد: نزد ما از روايات مخالفان شما در فضايل امير مؤمنان و شما خاندان، رواياتى هست كه امثال آن را در بين رواياتِ خودِ شما نمى بينيم. آيا به آنها معتقد شويم؟ حضرت فرمودند: پدرم از پدرش و آن حضرت از جدّ خود برايم روايت كردند كه، حضرت رسول اكرم(صلى الله عليه وآله)فرمودند: هر كس به سخن گويى گوش فرا دهد، او را عبادت كرده است. اگر آن سخن گو از جانب خدا سخن مى گفت، او خدا را عبادت كرده است و اگر از جانب ابليس سخن مى گفت، او ابليس را عبادت كرده است. سپس فرمودند: مخالفان ما سه نوع خبر در فضايل ما جعل كرده اند: ۱ . غلوّ; ۲ . كوتاهى در حق ما; ۳ . تصريح به بدى هاى دشمنان ما و دشنام به آنها. وقتى مردم اخبار غلوّ را مى شنوند، شيعيان ما را تكفير مى كنند و مى گويند: شيعه قائل به ربوبيّت ائمه ى خود است و وقتى اخبار حاكى از كوتاهى در حق ما را مى شنوند به آن معتقد مى شوند و وقتى بدى هاى دشمنان ما و دشنام به آنان را مى شوند، ما را دشنام مى دهند.<ref>. عيون الاخبار، ج۱، ص۶۱۳ ـ ۶۱۴.</ref>
یکی از اصحاب امام رضا (علیه السلام) به آن حضرت می‌گوید: نزد ما از روایات مخالفان شما در فضایل امیر مؤمنان و شما خاندان، روایاتی هست که امثال آن را در بین روایاتِ خودِ شما نمی‌بینیم. آیا به آنها معتقد شویم؟ حضرت فرمودند: پدرم از پدرش و آن حضرت از جدّ خود برایم روایت کردند که، حضرت رسول اکرم (صلی الله علیه وآله) فرمودند: هر کس به سخن گویی گوش فرا دهد، او را عبادت کرده است. اگر آن سخن گو از جانب خدا سخن می‌گفت، او خدا را عبادت کرده است و اگر از جانب ابلیس سخن می‌گفت، او ابلیس را عبادت کرده است. سپس فرمودند: مخالفان ما سه نوع خبر در فضایل ما جعل کرده‌اند: ۱. غلوّ؛ ۲. کوتاهی در حق ما؛ ۳. تصریح به بدی‌های دشمنان ما و دشنام به آنها. وقتی مردم اخبار غلوّ را می‌شنوند، شیعیان ما را تکفیر می‌کنند و می‌گویند: شیعه قائل به ربوبیّت ائمهٔ خود است و وقتی اخبار حاکی از کوتاهی در حق ما را می‌شنوند به آن معتقد می‌شوند و وقتی بدی‌های دشمنان ما و دشنام به آنان را می‌شوند، ما را دشنام می‌دهند.<ref>. عیون الاخبار، ج۱، ص۶۱۳–۶۱۴.</ref>
 
بى ترديد، يكى از مواضعى كه مخالفان مكتب اهل بيت از آن سوء استفاده كرده اند، اخبار تطبيق آيات بر اهل بيت و دشمنان اهل بيت است. از اين رو، طبق رواياتى كه قبلا در بحث ظاهر و باطن نقل كرديم، ائمه ى اطهار اصحاب خود را از نقل اين گونه اخبار برحذر داشتند.
بی تردید، یکی از مواضعی که مخالفان مکتب اهل بیت از آن سوء استفاده کرده‌اند، اخبار تطبیق آیات بر اهل بیت و دشمنان اهل بیت است. از این رو، طبق روایاتی که قبلاً در بحث ظاهر و باطن نقل کردیم، ائمهٔ اطهار اصحاب خود را از نقل این گونه اخبار برحذر داشتند.
 
با اين توضيحات، بايد در روايات تطبيق دقت كرد تا اين كه خداى نكرده به دام غاليان و نيز مخالفان اهل بيت گرفتار نياييم و ناخواسته، اهداف آنها را تحقق نبخشيم.
با این توضیحات، باید در روایات تطبیق دقت کرد تا این که خدای نکرده به دام غالیان و نیز مخالفان اهل بیت گرفتار نیاییم و ناخواسته، اهداف آنها را تحقق نبخشیم.
 
== پیوند به بیرون ==
== پیوند به بیرون ==
* این مدخل برگرفته شده از کتاب «باطن و تأویل قرآن» گفتگو با علی‌اکبر بابایی و دکتر محمد کاظم شاکری، کارشناس و مجری: مصطفی کریمی، قم، مرکز مطالعات و پژوهش‌های فرهنگی حوزهٔ علمیه، ۱۳۸۱ش.
* این مدخل برگرفته شده از کتاب «باطن و تأویل قرآن» گفتگو با علی‌اکبر بابایی و دکتر محمد کاظم شاکری، کارشناس و مجری: مصطفی کریمی، قم، مرکز مطالعات و پژوهش‌های فرهنگی حوزهٔ علمیه، ۱۳۸۱ش.


==منابع==
== منابع ==
<references />
{{پانویس|۲}}
{{شاخه
{{شاخه
  | شاخه اصلی =  
  | شاخه اصلی =
  | شاخه فرعی۱ =  
  | شاخه فرعی۱ =
  | شاخه فرعی۲ =  
  | شاخه فرعی۲ =
  | شاخه فرعی۳ =  
  | شاخه فرعی۳ =
}}
}}
{{تکمیل مقاله
{{تکمیل مقاله
  | شناسه =  
  | شناسه =
  | تیترها =  
  | تیترها =
  | ویرایش =  
  | ویرایش =
  | لینک‌دهی =  
  | لینک‌دهی =
  | ناوبری =  
  | ناوبری =
  | نمایه =  
  | نمایه =
  | تغییر مسیر =  
  | تغییر مسیر =
  | ارجاعات =  
  | ارجاعات =
  | بازبینی =  
  | بازبینی =
  | تکمیل =  
  | تکمیل =
  | اولویت =  
  | اولویت =
  | کیفیت =  
  | کیفیت =
}}
}}
{{پایان متن}}
{{پایان متن}}
۱۱٬۹۱۳

ویرایش