پرش به محتوا

شرایط اعتبار حدیث از نظر شیعه: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
بدون خلاصۀ ویرایش
جزبدون خلاصۀ ویرایش
جزبدون خلاصۀ ویرایش
 
خط ۵: خط ۵:


{{پاسخ}}
{{پاسخ}}
ملاک‌های متعددی برای اعتبار سنجی احادیث به عنوان '''شرایط اعتبار حدیث از نظر شیعه''' مطرح شده است. رویکرد شیعیان به علوم مختلف حدیث در راستای شناخت احادیث، همچنین وجود شرایط سختگیرانه در پذیرش روایات در بررسی سند و متن روایات وجود خرافه‌گرایی را نفی می‌کند. محدثان شیعه علاوه بر بررسی سندی، متن روایات را با معیار قرآن، سنت اهل‌بیت، عقل و اجماع فقیهان مورد ارزیابی قرار می‌دهند.
ملاک‌های متعددی برای اعتبار سنجی احادیث به عنوان '''شرایط اعتبار حدیث از نظر شیعه''' مطرح شده است. رویکرد [[شیعیان]] به علوم مختلف حدیث در راستای شناخت احادیث، همچنین وجود شرایط سختگیرانه در پذیرش روایات در بررسی سند و متن روایات وجود خرافه‌گرایی را نفی می‌کند. [[محدثان شیعه]] علاوه بر بررسی سندی، متن روایات را با معیار [[قرآن]]، [[سنت اهل‌بیت]]، [[عقل]] و [[اجماع]] فقیهان مورد ارزیابی قرار می‌دهند.


==اهمیت به علوم شناخت حدیث در سنجش روایات==
==اهمیت به علوم شناخت حدیث در سنجش روایات==
احادیث اهل‌بیت پس از قرآن دومین منبع رجوع شیعیان برای بدست آوردن احکام دینی است. محدثان شیعه در راستای اهمیت سلامت و درستی احادیث به علوم مرتبط با این منبع روی آورده‌اند: علم الحدیث، درایة الحدیث و علم رجال از دانش‌هایی است که برای بررسی سند و محتوای روایات مورد استفاده قرار می گیرند. محدثان با بحث در این دانش‌ها روشن کرده‌اند کدام حدیث را می‌توان پذیرفت و کدام حدیث اعتبار ندارد.
احادیث اهل‌بیت پس از قرآن دومین منبع رجوع شیعیان برای بدست آوردن احکام دینی است. محدثان شیعه در راستای اهمیت سلامت و درستی احادیث به علوم مرتبط با این منبع روی آورده‌اند: [[علم الحدیث]]، [[درایة الحدیث]] و [[علم رجال]] از دانش‌هایی است که برای بررسی سند و محتوای روایات مورد استفاده قرار می گیرند. محدثان با بحث در این دانش‌ها روشن کرده‌اند کدام حدیث را می‌توان پذیرفت و کدام حدیث اعتبار ندارد.


==مبانی اعتبار سنجی احادیث==
==مبانی اعتبار سنجی احادیث==
خط ۱۹: خط ۱۹:
* مضمون و محتوای حدیث، برخلاف نص یا ظاهر قرآن نباشد:
* مضمون و محتوای حدیث، برخلاف نص یا ظاهر قرآن نباشد:


هیچ روایتی نباید با قرآن مخالف باشد. اگر روایتی بر خلاف قرآن مطلبی را بازگو کند حتی اگر راویان آن نیز ثقه باشند، این روایت مورد پذیرش قرار نمی‌گیرد. بر این اساس که قرآن وحی الهی و خدشه ناپذیر است. به عبارت دیگر در برخی روایات ممکن است راوی حدیث، نظر معصوم را متوجه نشده باشد یا معصوم(ع) در موقعیتی بوده باشد که نتواند حقیقت را بگوید و تقیه کرده باشد؛ بنابراین قرآن مطمئن‌ترین معیار برای اعتبارسنجی روایات است. مطابقت حدیث با قرآن می‌تواند با خرافه‌گرایی و راه یافتن آموزه‌های غلط در مبانی اعتقادی و عملی مسلمانان مبارزه کند.
هیچ روایتی نباید با قرآن مخالف باشد. اگر روایتی بر خلاف قرآن مطلبی را بازگو کند حتی اگر راویان آن نیز ثقه باشند، این روایت مورد پذیرش قرار نمی‌گیرد. بر این اساس که قرآن [[وحی الهی]] و خدشه ناپذیر است. به عبارت دیگر در برخی روایات ممکن است راوی حدیث، نظر [[معصوم]] را متوجه نشده باشد یا معصوم(ع) در موقعیتی بوده باشد که نتواند حقیقت را بگوید و تقیه کرده باشد؛ بنابراین قرآن مطمئن‌ترین معیار برای اعتبارسنجی روایات است. مطابقت حدیث با قرآن می‌تواند با خرافه‌گرایی و راه یافتن آموزه‌های غلط در مبانی اعتقادی و عملی مسلمانان مبارزه کند.


روایات فراوانی در کتاب‌های معتبر حدیث وجود دارد که از مضمون آنها استفاده می‌شود که احادیث مخالف قرآن حجیت ندارند و باید کنار گذاشته شوند. از این روایات با عبارت‌های مختلفی تعبیر شده است: یک) رها کردن روایات مخالف قرآن.<ref>حر عاملی، محمد، وسائل الشیعه، قم، مؤسسه آل البیت، چاپ اول، ۱۴۰۹ق، ج‏۲۷، ص۱۰۶، باب ۹: بَابُ وُجُوهِ الْجَمْعِ بَیْنَ الْأَحَادِیثِ الْمُخْتَلِفَه وَ کَیْفِیَّه الْعَمَلِ بِهَا، حدیث۱۰ و حدیث ۳۵. رک: المحاسن برقی، الامالی شیخ صدوق و….</ref> دو) زخرف بودن روایات مخالف قرآن.<ref>وسائل الشیعه، پیشین، حدیث۱۲ و حدیث۱۴. رک: کافی کلینی، المحاسن برقی و ….</ref> سخن نگفتن رسول الله بر خلاف قرآن.<ref>وسائل الشیعه، پیشین، حدیث۱۵. رک: کافی کلینی، المحاسن برقی و ….</ref> سه) توقف و عمل نکردن به روایتی که شاهد قرآنی ندارد.<ref>وسائل الشیعه، پیشین، حدیث۱۸. رک: کافی کلینی و ….</ref> چهار) رد کردن روایت مخالف قرآن.<ref>وسائل الشیعه، پیشین، حدیث۲۹ و حدیث۳۷. ورک: الامالی شیخ طوسی و ….</ref>
روایات فراوانی در کتاب‌های معتبر حدیث وجود دارد که از مضمون آنها استفاده می‌شود که احادیث مخالف قرآن حجیت ندارند و باید کنار گذاشته شوند. از این روایات با عبارت‌های مختلفی تعبیر شده است: یک) رها کردن روایات مخالف قرآن.<ref>حر عاملی، محمد، وسائل الشیعه، قم، مؤسسه آل البیت، چاپ اول، ۱۴۰۹ق، ج‏۲۷، ص۱۰۶، باب ۹: بَابُ وُجُوهِ الْجَمْعِ بَیْنَ الْأَحَادِیثِ الْمُخْتَلِفَه وَ کَیْفِیَّه الْعَمَلِ بِهَا، حدیث۱۰ و حدیث ۳۵. رک: المحاسن برقی، الامالی شیخ صدوق و….</ref> دو) زخرف بودن روایات مخالف قرآن.<ref>وسائل الشیعه، پیشین، حدیث۱۲ و حدیث۱۴. رک: کافی کلینی، المحاسن برقی و ….</ref> سخن نگفتن رسول الله بر خلاف قرآن.<ref>وسائل الشیعه، پیشین، حدیث۱۵. رک: کافی کلینی، المحاسن برقی و ….</ref> سه) توقف و عمل نکردن به روایتی که شاهد قرآنی ندارد.<ref>وسائل الشیعه، پیشین، حدیث۱۸. رک: کافی کلینی و ….</ref> چهار) رد کردن روایت مخالف قرآن.<ref>وسائل الشیعه، پیشین، حدیث۲۹ و حدیث۳۷. ورک: الامالی شیخ طوسی و ….</ref>


* حدیث نباید با سنت قطعی و خبر متواتر، مخالف باشد:
* حدیث نباید با سنت قطعی و خبر متواتر، مخالف باشد:
عرضه روایات به خود معصومان و یا مقایسه آن با سایر روایات، معیار دیگری است که برای اعتبار سنجی احادیث به کار می رود. در برخی روایات آمده است؛ احادیث را به صرف انتساب به ائمه نپذیرید؛ اگر روایتی در ظاهر مخالف روایات معتبر بود، باز آن را انکار نکنید و علمش را به اهلش واگذارید؛ زیرا ممکن است اهل بیت از روی تقیه یا چیز دیگری واقعاً چنین سخنی را گفته باشند؛ امام باقر(ع) فرمود: {{عربی|لَا تُکَذِّبُوا بِحَدِیثٍ أَتَاکُمْ أَحَدٌ فَإِنَّکُمْ لَا تَدْرُونَ لَعَلَّهُ مِنَ الْحَقِّ فَتُکَذِّبُوا اللَّهَ فَوْقَ عَرْشِهِ|ترجمه=روایاتی را که از ما به شما می‌رسد، انکار نکنید؛ زیرا نمی‌دانید شاید ما گفته باشیم و آن سخن حقی باشد و شما با انکار آن خدا را در فوق عرش انکار کرده باشید}}<ref>همان، ص۵۳۸، باب ۲۲ باب فیمن لا یعرف الحدیث فرده‏، حدیث۵.</ref>
عرضه روایات به خود معصومان و یا مقایسه آن با سایر روایات، معیار دیگری است که برای اعتبار سنجی احادیث به کار می رود. در برخی روایات آمده است؛ احادیث را به صرف انتساب به ائمه نپذیرید؛ اگر روایتی در ظاهر مخالف روایات معتبر بود، باز آن را انکار نکنید و علمش را به اهلش واگذارید؛ زیرا ممکن است اهل بیت از روی تقیه یا چیز دیگری واقعاً چنین سخنی را گفته باشند؛ [[امام باقر(ع)]] فرمود: {{عربی|لَا تُکَذِّبُوا بِحَدِیثٍ أَتَاکُمْ أَحَدٌ فَإِنَّکُمْ لَا تَدْرُونَ لَعَلَّهُ مِنَ الْحَقِّ فَتُکَذِّبُوا اللَّهَ فَوْقَ عَرْشِهِ|ترجمه=روایاتی را که از ما به شما می‌رسد، انکار نکنید؛ زیرا نمی‌دانید شاید ما گفته باشیم و آن سخن حقی باشد و شما با انکار آن خدا را در فوق عرش انکار کرده باشید}}<ref>همان، ص۵۳۸، باب ۲۲ باب فیمن لا یعرف الحدیث فرده‏، حدیث۵.</ref>


معیار سنجش اعتبار راویان را نه فقط ثقه بودن یا نبودن راوی و بلکه در کنار قرآن کریم، معیار دومی نیز مشخص می‌کند و آن عرضه روایت به خود معصوم است و به دیگر سخن در اینگونه موارد باید از خود امام پرسیده شود یا اینکه در کنار سایر روایات در موضوع مشترک، مورد بررسی قرار گیرد.  
معیار سنجش اعتبار راویان را نه فقط ثقه بودن یا نبودن راوی و بلکه در کنار قرآن کریم، معیار دومی نیز مشخص می‌کند و آن عرضه روایت به خود معصوم است و به دیگر سخن در اینگونه موارد باید از خود امام پرسیده شود یا اینکه در کنار سایر روایات در موضوع مشترک، مورد بررسی قرار گیرد.  
۷٬۲۳۰

ویرایش