automoderated، ناظمان (CommentStreams)، trustworthy
۱۶٬۱۰۵
ویرایش
A.rezapour (بحث | مشارکتها) |
A.rezapour (بحث | مشارکتها) (ابرابزار) |
||
خط ۳: | خط ۳: | ||
واژهٔ خشیّت به چه معناست؟ | واژهٔ خشیّت به چه معناست؟ | ||
{{پایان سوال}} | {{پایان سوال}} | ||
{{پاسخ}}[[خشیت]] در قرآن به معنای ترس آمده است و در بعضی آیات وصف [[ | {{پاسخ}}[[خشیت]] در قرآن به معنای ترس آمده است و در بعضی آیات وصف [[مؤمنان]] و [[متقین]] است که از خداوند خشیت دارند. خشیت یکی از ویژگیهای مهم مؤمنان و از اوصاف عالمان در قرآن است. کسانی میتوانند از قرآن پند بگیرند و انذار پروردگار بر آنان اثر داشته باشد که خشیت از خداوند در آنها وجود داشته باشد. | ||
== معنای خشیت == | == معنای خشیت == | ||
خط ۱۵: | خط ۱۵: | ||
'''ویژگی عالمان''' | '''ویژگی عالمان''' | ||
قرآن، خشیت از خداوند را ویژگی عالمان میداند: {{قرآن|إِنَّمَا یَخْشَی اللَّهَ مِنْ عِبَادِهِ الْعُلَمَاء|ترجمه=از بندگان خدا تنها | قرآن، خشیت از خداوند را ویژگی عالمان میداند: {{قرآن|إِنَّمَا یَخْشَی اللَّهَ مِنْ عِبَادِهِ الْعُلَمَاء|ترجمه=از بندگان خدا تنها دانایانند که از او میترسند.|سوره=فاطر|آیه=۲۸}} تنها، عالمان از خدا میترسند، علم خشیّت آور است؛ یعنی هر که علم دارد، خشیّت دارد و از آن سو در ادعیه تصریح شده است که هر کس خشیّت ندارد. عالم نیست.<ref>شیخ طوسی، مصباح المتهجد، بیروت، مؤسسه فقه الشیعه، ۱۴۱۱ق، ص۴۷۲، دعای روز چهارشنبه.</ref> یکی از شرایط خوف و خشیّت، معرفت و شناخت خداوند است و علم و آگاهی به صفات و افعال او است. | ||
هر کس عالمتر و آگاه تر به خدا و صفات و افعالش باشد. ترسش بیشتر است. [[پیامبر(ص)]] فرمود: من ترسانتر و خائفتر و پرهیزگارترین شما هستم.<ref>مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ترجمه موسوی همدانی، تهران، کتابخانه مسجد ولیعصر، چاپ اوّل، بی تا، ج۱، ص۳۵۰، باب ۵۹.</ref> از [[امام صادق(ع)]] نقل نمودهاند که منظور از علماء آن دانشمندی است که افعالش گواه گفتارش باشد و آن کسی که کردار او با گفتارش تطبیق نکند، عالم نیست و در جای دیگر آمده است که: داناترین شما آن کسی است که خوف و ترسش از خدا از همه بیشتر باشد.<ref>همان.</ref> | هر کس عالمتر و آگاه تر به خدا و صفات و افعالش باشد. ترسش بیشتر است. [[پیامبر(ص)]] فرمود: من ترسانتر و خائفتر و پرهیزگارترین شما هستم.<ref>مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ترجمه موسوی همدانی، تهران، کتابخانه مسجد ولیعصر، چاپ اوّل، بی تا، ج۱، ص۳۵۰، باب ۵۹.</ref> از [[امام صادق(ع)]] نقل نمودهاند که منظور از علماء آن دانشمندی است که افعالش گواه گفتارش باشد و آن کسی که کردار او با گفتارش تطبیق نکند، عالم نیست و در جای دیگر آمده است که: داناترین شما آن کسی است که خوف و ترسش از خدا از همه بیشتر باشد.<ref>همان.</ref> | ||
خط ۲۱: | خط ۲۱: | ||
'''متقین''' | '''متقین''' | ||
خشیت از ویژگیهای متقین در قرآن است: {{قرآن| | خشیت از ویژگیهای متقین در قرآن است: {{قرآن|الَّذِینَ یَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ بِالْغَیْبِ|ترجمه=[متقین] کسانی که از پروردگارشان در نهان میترسند…|سوره=انبیاء|آیه=۴۹}} ایزوتسو، اسلامشناس ژاپنی در بررسی خود در باب کاربردهای واژه خشیت، مخصوصآ در این آیه به این نتیجه رسیده که این واژه دقیقآ مترادف تقوا بهکار رفته است.<ref>دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، ج۱، ص ۷۰۸۶</ref> | ||
باب ورود در میدان تقوی هم، خشیّت است و خشیّت موجب تعظیم خداوند میباشد، اخلاص در طاعت از اوامر خداوند میباشد و ترس و احتیاط و توقف از محرمات میباشد، و دلیل آن هم علم میباشد. امام صادق(ع) فرمود: خوشا به حال بندهای که برای خداوند، با نفس خود مبارزه میکند و با هواهای آن مقاومت نماید، هر کس لشکریان هوی را شکست داد، به رضایت خداوند میرسد و با نفس اماره مبارزه میکند و خضوع و خشوع را با وی نزدیک سازد به رستگاری خواهد رسید.<ref>ایمان و کفر، ترجمه الایمان و الکفر، مجلسی، محمد باقر، بحارالأنوار، عطاردی، عزیز الله، تهران، انتشارات عطارد، چاپ اول، ۱۳۷۸ش، ج۱، ص۵۸۴.</ref> | باب ورود در میدان تقوی هم، خشیّت است و خشیّت موجب تعظیم خداوند میباشد، اخلاص در طاعت از اوامر خداوند میباشد و ترس و احتیاط و توقف از محرمات میباشد، و دلیل آن هم علم میباشد. امام صادق(ع) فرمود: خوشا به حال بندهای که برای خداوند، با نفس خود مبارزه میکند و با هواهای آن مقاومت نماید، هر کس لشکریان هوی را شکست داد، به رضایت خداوند میرسد و با نفس اماره مبارزه میکند و خضوع و خشوع را با وی نزدیک سازد به رستگاری خواهد رسید.<ref>ایمان و کفر، ترجمه الایمان و الکفر، مجلسی، محمد باقر، بحارالأنوار، عطاردی، عزیز الله، تهران، انتشارات عطارد، چاپ اول، ۱۳۷۸ش، ج۱، ص۵۸۴.</ref> | ||
کسانی میتوانند از انذار خداوند بهره بگیرند و از قرآن تابعیت کنند که در خلوت خود از خداوند خشیت داشته باشند: {{قرآن|إِنَّمَا تُنْذِرُ مَنِ اتَّبَعَ | کسانی میتوانند از انذار خداوند بهره بگیرند و از قرآن تابعیت کنند که در خلوت خود از خداوند خشیت داشته باشند: {{قرآن|إِنَّمَا تُنْذِرُ مَنِ اتَّبَعَ الذِّکْرَ وَخَشِیَ الرَّحْمٰنَ بِالْغَیْبِ|ترجمه=تنها، تو کسی را بیم میدهی که از قرآن پیروی کند و از خدای رحمان در نهان بترسد.|سوره=یس|آیه=۱۱}} | ||
'''مؤمنین و بهترین مخلوقات خدا''' | '''مؤمنین و بهترین مخلوقات خدا''' | ||
در [[سوره بینه]] آمده است که کسانی که ایمان آوردهاند و عمل صالح انجام دادهاند، بهترین مخلوقند: {{قرآن|هُمْ | در [[سوره بینه]] آمده است که کسانی که ایمان آوردهاند و عمل صالح انجام دادهاند، بهترین مخلوقند: {{قرآن|هُمْ خَیْرُ الْبَرِیَّةِ|ترجمه=بهترین مخلوقات هستند|سوره=بینه|آیه=۷}} خداوند پاداش آنها را میدهد و اینان همان کسانی هستند از خداوند میترسند و خداوند از آنان رضایت دارد و آنها هم از خداوند راضی هستند: {{قرآن|لِمَنْ خَشِیَ رَبَّهُ|ترجمه=این [پاداش] برای کسی است که از پروردگارش بترسد.|سوره=بینه|آیه=۸}} | ||
خشیت در مقابل تکبر است. | خشیت در مقابل تکبر است. تکبر، صفت و خصلت مقابل خشیت است لذا در قصصِ راجع به موسی و فرعون، موسی فرعون را به خشیت ورزیدن دعوت میکند<ref>آیه ۱۹ سوره نازعات</ref> و حتی خدا به موسی و برادرش هارون فرمان میدهد که با فرعون به نرمی سخن بگویند شاید وی تذکار پذیرد یا خشیت پیشه کند.<ref>آیه ۴۴ سوره طه</ref><ref>دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، ج۱، ص ۷۰۸۶</ref> | ||
== تفاوت خوف و خشیت == | == تفاوت خوف و خشیت == | ||
گرچه لفظ خوف و خشیّت به یک معناست؛ ولی لغویین بین این دو فرق میگذارند. به این ترتیب که ریشه و منشأ این دو از هم جداست، چون ریشهٔ خوف احساس ناراحتی از چیزی که ناپسند است و ترس از عقاب و عذابی که ارتکاب گناه یا ترک واجبات به دنبال دارد و چون احتمال میدهد که در واجبات خلل و کوتاهی رخ داده باشد یا احیاناً معصیت و گناهی انجام داده باشد، انتظار عذاب دارد و احتمال کیفر میدهد و این حالت را اکثر مردم میتوانند داشته باشند، امّا خشیّت، حق و ترس از محرومیت و محجوب شدن از مقام قرب الهی به دست میآید نه احتمال عذاب و کیفر، و این چنین حالتی منحصر است به آن بندگان پاکی که اطلاع و آگاهی کامل بر عصمت و جلال و کبریائی او داشته و لذت قرب به حق را درک نموده باشد.<ref>همان، ص۳۶۸.</ref> | گرچه لفظ خوف و خشیّت به یک معناست؛ ولی لغویین بین این دو فرق میگذارند. به این ترتیب که ریشه و منشأ این دو از هم جداست، چون ریشهٔ خوف احساس ناراحتی از چیزی که ناپسند است و ترس از عقاب و عذابی که ارتکاب گناه یا ترک واجبات به دنبال دارد و چون احتمال میدهد که در واجبات خلل و کوتاهی رخ داده باشد یا احیاناً معصیت و گناهی انجام داده باشد، انتظار عذاب دارد و احتمال کیفر میدهد و این حالت را اکثر مردم میتوانند داشته باشند، امّا خشیّت، حق و ترس از محرومیت و محجوب شدن از مقام قرب الهی به دست میآید نه احتمال عذاب و کیفر، و این چنین حالتی منحصر است به آن بندگان پاکی که اطلاع و آگاهی کامل بر عصمت و جلال و کبریائی او داشته و لذت قرب به حق را درک نموده باشد.<ref>همان، ص۳۶۸.</ref> | ||
در نتیجه خشیّت و خدا ترسی، از عناصر ارزشمند روحی است که در ارتباط انسان با جلال و جبروت الهی ظهور مییابد: {{قرآن|مَنْ خَشِیَ الرَّحْمَن بِالْغَیْبِ وَجَاء بِقَلْبٍ مُّنِیبٍ|ترجمه=آن کس که از خدای مهربان در باطن ترسید و با قلب خاشع و نالان به درگاه او | در نتیجه خشیّت و خدا ترسی، از عناصر ارزشمند روحی است که در ارتباط انسان با جلال و جبروت الهی ظهور مییابد: {{قرآن|مَنْ خَشِیَ الرَّحْمَن بِالْغَیْبِ وَجَاء بِقَلْبٍ مُّنِیبٍ|ترجمه=آن کس که از خدای مهربان در باطن ترسید و با قلب خاشع و نالان به درگاه او بازآمد.|سوره=ق|آیه=۳۳}} هر کس از خشیّت الهی از دیدگانش اشک ریزد و هر قطرهای که از دیده او بچکد، هموزن کوه احد ثواب در میزان عملش بنهند و نیز هر قطرهای، او را در بهشت چشمهای دهند که در کنارش شهرها و قصرهائی باشد که هیچ چشمی ندیده و هیچ گوشی نشنیده و بر دل هیچ بندهای خطور نکرده باشد.<ref>شیخ صدوق، ثواب الاعمال، ترجمه غفاری، تهران، کتابفروشی صدوق، چاپ اول، بی تا، ج۱، ص۶۸۰.</ref> | ||
== ترس == | == ترس == | ||
خشیت در جاهایی از قرآن معنای غیر دینی دارد و به معنای لغوی ترسیدن است <ref>آیه ۲۵ سوره نساء. آیه ۲۴ سوره توبه. آیه ۸۰ سوره کهف</ref>و بار دینی ندارد: {{قرآن|قَالَ یَا ابْنَ أُمَّ لَا تَأْخُذْ بِلِحْیَتِی وَلَا بِرَأْسِی إِنِّی خَشِیتُ أَن تَقُولَ فَرَّقْتَ بَیْنَ بَنِی إِسْرَائِیلَ وَلَمْ تَرْقُبْ قَوْلِی|ترجمه=(هارون) گفت: ای برادر «بر من قهر و عتاب مکن» سرو ریش من مگیر، ترسیدم بگویی تو میان بنی اسرائیل تفرقه انداختی|سوره=طه|آیه=۹۴}}{{پایان پاسخ}} | خشیت در جاهایی از قرآن معنای غیر دینی دارد و به معنای لغوی ترسیدن است<ref>آیه ۲۵ سوره نساء. آیه ۲۴ سوره توبه. آیه ۸۰ سوره کهف</ref>و بار دینی ندارد: {{قرآن|قَالَ یَا ابْنَ أُمَّ لَا تَأْخُذْ بِلِحْیَتِی وَلَا بِرَأْسِی إِنِّی خَشِیتُ أَن تَقُولَ فَرَّقْتَ بَیْنَ بَنِی إِسْرَائِیلَ وَلَمْ تَرْقُبْ قَوْلِی|ترجمه=(هارون) گفت: ای برادر «بر من قهر و عتاب مکن» سرو ریش من مگیر، ترسیدم بگویی تو میان بنی اسرائیل تفرقه انداختی|سوره=طه|آیه=۹۴}}{{پایان پاسخ}} | ||
{{مطالعه بیشتر}} | {{مطالعه بیشتر}} | ||
خط ۵۹: | خط ۵۹: | ||
}} | }} | ||
{{تکمیل مقاله | {{تکمیل مقاله | ||
| شناسه = | | شناسه =شد | ||
| تیترها = | | تیترها =شد | ||
| ویرایش = | | ویرایش =شد | ||
| لینکدهی = | | لینکدهی =شد | ||
| ناوبری = | | ناوبری = | ||
| نمایه = | | نمایه = | ||
خط ۶۹: | خط ۶۹: | ||
| بازبینی = | | بازبینی = | ||
| تکمیل = | | تکمیل = | ||
| اولویت = | | اولویت =ج | ||
| کیفیت = | | کیفیت =ج | ||
}} | }} | ||
{{پایان متن}} | {{پایان متن}} |