automoderated، ناظمان (CommentStreams)، trustworthy
۱۶٬۱۰۵
ویرایش
A.rezapour (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
A.rezapour (بحث | مشارکتها) (ابرابزار) |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{در دست ویرایش|کاربر=A.rezapour }} | {{در دست ویرایش|کاربر=A.rezapour}} | ||
{{شروع متن}} | {{شروع متن}} | ||
{{سوال}} | {{سوال}} | ||
واژهٔ خشیّت به چه معناست؟ | |||
{{پایان سوال}} | {{پایان سوال}} | ||
{{پاسخ}} | {{پاسخ}} | ||
واژهٔ «خشیّت» که ریشه آن از «خشی» است به ترسو و بیمناک، معنا شده است.<ref>فرهنگ ابجدی عربی فارسی، مهیار، رضا، بی نا، بی جا، بی تا، ج۱، ص۲۱۶.</ref> واژهٔ «خشیت» به معنای «ترس» است. این واژه یک بار در قرآن کریم آمده است که خداوند متعال میفرمایند: {{قرآن|قَالَ یَا ابْنَ أُمَّ لَا تَأْخُذْ بِلِحْیَتِی وَلَا بِرَأْسِی إِنِّی خَشِیتُ أَن تَقُولَ فَرَّقْتَ بَیْنَ بَنِی إِسْرَائِیلَ وَلَمْ تَرْقُبْ قَوْلِی}}<ref>طه / ۹۴.</ref>؛ «یعنی هارون گفت: ای برادر «بر من قهر و عتاب مکن» سرو ریش من مگیر، ترسیدم بگویی تو میان بنی اسرائیل تفرقه انداختی…». | |||
مشتقات | مشتقات خشیّت ۴۸ بار در قرآن کریم تکرار شده است. | ||
خشیت در قرآن کریم به معنای ترس و بیمی است که با تعظیم و بزرگداشت چیزی همراه است. و بیشتر این حالت از راه علم و آگاهی نسبت به چیزی که از آن خشیّت و بیم هست، حاصل میشود. | |||
لذا دانشمندان مصداق | لذا دانشمندان مصداق چنین حالتی هستند.<ref>راغب اصفهانی، ترجمه و تحقیق مفردات الفاظ قرآن کریم، تهران، انتشارات مرتضوی، ج۱، ص۶۰۴.</ref> که خداوند تبارک و تعالی میفرمایند: {{قرآن|... إِنَّمَا یَخْشَی اللَّهَ مِنْ عِبَادِهِ الْعُلَمَاء}}.<ref>فاطر / ۲۸.</ref>..}}؛ «از میان اصناف بندگان تنها، مردمان عالم و دانا، مطیع و خدا ترسند». | ||
تنها و تنها، عالمان از خدا | تنها و تنها، عالمان از خدا میترسند، علم خشیّت آور است؛ یعنی هر که علم دارد، خشیّت دارد و از آن سو در ادعیه تصریح شده است که هر کس خشیّت ندارد. عالم نیست.<ref>شیخ طوسی، مصباح المتهجد، بیروت، مؤسسه فقه الشیعه، ۱۴۱۱ق، ص۴۷۲، دعای روز چهارشنبه.</ref> | ||
باب ورود در میدان | باب ورود در میدان تقوی هم، خشیّت است و خشیّت موجب تعظیم خداوند میباشد، اخلاص در طاعت از اوامر خداوند میباشد و ترس و احتیاط و توقف از محرمات میباشد، و دلیل آن هم علم میباشد. امام صادق(ع) فرمود: خوشا به حال بنده ای که برای خداوند، با نفس خود مبارزه میکند و با هواهای آن مقاومت نماید، هر کس لشکریان هوی را شکست داد، به رضایت خداوند میرسد و با نفس اماره مبارزه میکند و خضوع و خشوع را با وی نزدیک سازد به رستگاری خواهد رسید.<ref>ایمان و کفر، ترجمه الایمان و الکفر، مجلسی، محمد باقر، بحارالأنوار، عطاردی، عزیز الله، تهران، انتشارات عطارد، چاپ اول، ۱۳۷۸ش، ج۱، ص۵۸۴.</ref> | ||
یکی از شرایط خوف و خشیّت، معرفت و شناخت خداوند است و علم و آگاهی به صفات و افعال او است. | |||
پس هر کس | پس هر کس عالمتر و آگاه تر به خدا و صفات و افعالش باشد. ترسش بیشتر است. و لذا پیغمبر اسلام فرمود: من ترسان تر و خائف تر و پرهیزگارترین شما هستم.<ref>مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ترجمه موسوی همدانی، تهران، کتابخانه مسجد ولیعصر، چاپ اوّل، بی تا، ج۱، ص۳۵۰، باب ۵۹.</ref> از حضرت صادق(ع) نقل نمودهاند که منظور از علماء آن دانشمندی است که افعالش گواه گفتارش باشد و آن کسی که کردار او با گفتارش تطبیق نکند، عالم نیست و در جای دیگر آمده است که: داناترین شما آن کسی است که خوف و ترسش از خدا از همه بیشتر باشد.<ref>همان.</ref> | ||
از | از این جهت است که وقتی انسان به عظمت و سلطه و غلبه و قدرت خداوند بر تمام اشیاء و ممکنات پی برد و معرفت پیدا کرد و فهمید که پدید آورنده و نابود کننده اوست. خلاصه معرفت پیدا کرد که هر چه هست از اوست و با اوست، قهراً حالت خوف و خشیّتی در او موجود میشود و هر آن احتمال سلب نعمت و کمال را میدهد و روشن است که این حالت ترس، موجب میشود که لذائذ و شهوات نامشروع دنیوی را که موجب خشم الهی میگردد، بهطور کلی رها نموده و به وظائف عبودیت و بندگی مراقبت نماید.<ref>بحارالأنوار، همان، ج۱، ص۳۶۴.</ref> | ||
گرچه لفظ خوف و | گرچه لفظ خوف و خشیّت به یک معناست؛ ولی اهل دل بین این دو فرق میگذارند. به این ترتیب که ریشه و منشأ این دو از هم جداست، چون ریشهٔ خوف احساس ناراحتی از چیزی که ناپسند است و ترس از عقاب و عذابی که ارتکاب گناه یا ترک واجبات به دنبال دارد و چون احتمال میدهد که در واجبات خلل و کوتاهی رخ داده باشد یا احیاناً معصیت و گناهی انجام داده باشد، انتظار عذاب دارد و احتمال کیفر میدهد و این حالت را اکثر مردم میتوانند داشته باشند، امّا خشیّت، حق و ترس از محرومیت و محجوب شدن از مقام قرب الهی به دست میآید نه احتمال عذاب و کیفر، و این چنین حالتی منحصر است به آن بندگان پاکی که اطلاع و آگاهی کامل بر عصمت و جلال و کبریائی او داشته و لذت قرب به حق را درک نموده باشد.<ref>همان، ص۳۶۸.</ref> | ||
پس در | پس در نتیجه خشیّت و خدا ترسی، از عناصر ارزشمند روحی است که در ارتباط انسان با جلال و جبروت الهی ظهور مییابد: {{قرآن|مَنْ خَشِیَ الرَّحْمَن بِالْغَیْبِ وَجَاء بِقَلْبٍ مُّنِیبٍ.<ref>ق / ۳۳.</ref> آن کس که از خدای مهربان در باطن ترسید و با قلب خاشع و نالان به درگاه او بازآمد. هر کس از خشیّت الهی از دیدگانش اشک ریزد و هر قطره ای که از دیده او بچکد، هموزن کوه احد ثواب در میزان عملش بنهند و نیز هر قطره ای، او را در بهشت چشمه ای دهند که در کنارش شهرها و قصرهائی باشد که هیچ چشمی ندیده و هیچ گوشی نشنیده و بر دل هیچ بنده ای خطور نکرده باشد».<ref>شیخ صدوق، ثواب الاعمال، ترجمه غفاری، تهران، کتابفروشی صدوق، چاپ اول، بی تا، ج۱، ص۶۸۰.</ref> | ||
{{پایان پاسخ}} | {{پایان پاسخ}} | ||
{{مطالعه بیشتر}} | {{مطالعه بیشتر}} | ||
۱ـ احتجاج، ترجمه | == معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر == | ||
۱ـ احتجاج، ترجمه جعفری، بهرداد جعفری، انتشارات اسلامیه، تهران، ۱۳۸۱، اول، ص۴۹۶. | |||
۲ـ ارشاد القلوب، | ۲ـ ارشاد القلوب، سید هدایت الله مسترحمی، انتشارات مصطفوی، تهران، ۱۳۴۹، سوم، ج۲، ص۵۴. | ||
۳ـ آداب سفر در فرهنگ | ۳ـ آداب سفر در فرهنگ نیایش، عبدالعلی محمدی شاهرودی، نشر آفاق، تهران، ۱۳۸۱ش، اول، ص۳۰۷. | ||
{{پایان مطالعه بیشتر}} | {{پایان مطالعه بیشتر}} | ||
==منابع== | == منابع == | ||
{{پانویس|۲}} | |||
{{شاخه | {{شاخه | ||
| شاخه اصلی = علوم و معارف قرآن | | شاخه اصلی = علوم و معارف قرآن | ||
| شاخه فرعی۱ = مفردات قرآن | | شاخه فرعی۱ = مفردات قرآن | ||
| شاخه فرعی۲ = | | شاخه فرعی۲ = | ||
| شاخه فرعی۳ = | | شاخه فرعی۳ = | ||
}} | }} | ||
{{تکمیل مقاله | {{تکمیل مقاله | ||
| شناسه = | | شناسه = | ||
| تیترها = | | تیترها = | ||
| ویرایش = | | ویرایش = | ||
| لینکدهی = | | لینکدهی = | ||
| ناوبری = | | ناوبری = | ||
| نمایه = | | نمایه = | ||
| تغییر مسیر = | | تغییر مسیر = | ||
| ارجاعات = | | ارجاعات = | ||
| بازبینی = | | بازبینی = | ||
| تکمیل = | | تکمیل = | ||
| اولویت = | | اولویت = | ||
| کیفیت = | | کیفیت = | ||
}} | }} | ||
{{پایان متن}} | {{پایان متن}} |