|
|
(۲۴۳ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد) |
خط ۱: |
خط ۱: |
| == روشهای سخن گفتنِ خداوند ==
| | مدخل: نام روضه بر مراسم روضهخوانی |
| [[خداوند]] در [[سوره شوری]] سه روش برای سخن گفتن خود با بندگان، آورده است: «براى هيچ انسانى ممكن نيست كه با خدا (با ديد مستقيم و آشكارا) سخن گويد، مگر بوسيله وحى يا از پس پرده (مِنْ وَراءِ حِجابٍ) يا اينكه فرستادهاى از فرشتگان مأمور شود»<ref>سوره شوری، آیه۵۱.</ref>
| |
|
| |
|
| مفسران گفتگوی خداوند با [[حضرت موسی(ع)]] را از نوع دوم دانستهاند.<ref name=":3" /> این گفتگو را مستقیم، بدون واسطه دانستهاند.<ref name=":3"> تفسير الكاشف، ج2، ص: 495</ref> در این نوع گفتگو، کلام به مخاطب میرسد اما گوینده کلام دیده نمیشود؛ زیرا یک حجاب و مانعی وجود دارد که از دیدن متکلم جلوگیری میکند.<ref>تفسير من وحي القرآن، ج20، ص: ۲۰۲</ref>
| |
|
| |
|
| [[امام علی(ع)]] در ذیل گفتاری، سخن گفتن خداوند با حضرت موسی(ع) را گفتاری بدون نیاز به اعضا و جوارح مادی مثل دهان دانسته است.<ref>التوحيد (للصدوق)، ص: 79</ref> [[امام رضا(ع)]] نیز سخن گفتن خداوند با مخلوقات را غیر از سخن گفتن مخلوقات با یکدیگر دانسته و سخن گفتن خداوند را بدون استفاده از دهان و زبان دانسته است.<ref>بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج4، ص: 152</ref>
| | عدة الداعی و نجاح الساعی |
| == سخن گفتن خداوند با حضرت موسی ==
| |
| خداوند در [[سوره نساء]] آورده که با موسی(ع) سخن گفته است: «كَلَّمَ اللَّهُ مُوسى تَكْليماً؛ خداوند با موسى سخن گفت».<ref>سوره نساء، آیه ۱۶۴.</ref> همچنین در [[سوره اعراف]] خطاب به موسی(ع) فرموده که او را به جهت رسالتها و سخن گفتن با خداوند، بر مردم برتری داده است.<ref>سوره اعراف، آیه۱۴۴.</ref>
| |
|
| |
|
| خداوند در [[سوره بقره]] برتری دادن برخی [[پیامبران]] بر برخی دیگر را ذکر میکند که گاه این برتری بوسیله سخن گفتن با خدواند بوده است.<ref>بقره، ۲۵۳.</ref> مشهور مفسران این فضیلت گفتگو را برای حضرت موسی دانستهاند.<ref>المنار، ج۳، ص۴.</ref> اختصاص گفتگو با خداوند به حضرت موسی را نشانه این دانستهاند که این سخن گفتن، غیر وحی رایج بوده است.<ref>المنار، ج۳، ص۴.</ref>
| | از تألیفات نفیس و مهم است. مولف در این نوشتار از روشی استفاده کرده که میان نویسندگان آن زمان رواج نداشته است.<ref>میر زوین، حیدر عبدالحسین، «منهج ابن فهد الحلّي في كتاب ''عدّة'' ''الداعي'' ونجاح الساعي»، ص۹۳.</ref> |
|
| |
|
| این سخن گفتن را فضیلتی برای حضرت موسی دانستهاند<ref name=":0"> تفسير اثنا عشري، ج2، ص: 653</ref> که البته نبود آن، نقص و مشکلی در نبوت دیگر پیامبران نیست.<ref>مفاتيح الغيب، ج11، ص ۲۶۷</ref> صفت «کلیم الله» به معنای کسی که خدا با او سخن گفت، اختصاص به حضرت موسی دارد؛ زیرا او تنها پیامبری بود که بدون واسطه با خداوند، سخن گفت.<ref name=":1">تفسير من وحي القرآن، ج20، ص: ۲۰۲</ref>
| | ابوالعباس احمد بن محمد بن فهد الاسدی الحلی الکربلایی که در شهر حله در عراق متولد شد. او را از بزرگترین مراجع شیعه دانستند که در شهر کربلا بروز پیدا کرد.<ref>میر زوین، حیدر عبدالحسین، «منهج ابن فهد الحلّي في كتاب ''عدّة'' ''الداعي'' ونجاح الساعي»، ص۹۵.</ref> او از اساتیدی مانند شهید اول درس خواند و شاگردانی را نیز تربیت کرد. بیش از بیست اثر به تألیف او وجود دارد که کتاب عدة الداعی و نجاح الساعی از جمله آنها است.<ref>میر زوین، حیدر عبدالحسین، «منهج ابن فهد الحلّي في كتاب ''عدّة'' ''الداعي'' ونجاح الساعي»، ص۹۸.</ref> |
|
| |
|
| در مقابل، برخی با اینکه صفت کلیم الله را مختص به موسی(ع) میدانند، اما معتقدند خداوند در [[معراج]] با [[پیامبر اسلام]] نیز سخن گفت و روایات بر این سخن گفتن، دلالت دارد.<ref name=":2">مخزن العرفان در تفسير قرآن، ج2، ص: ۳۷۹</ref> به همین جهت سخن گفتن بدون واسطه با خداوند را مخصوص پیامبر اسلام(ص) و موسی(ع) دانستهاند.<ref>تفسير جامع، ج2، ص: ۴۶۲.</ref> | | او در سال ۸۴۱ قمری در شهر کربلا وفات یافت.<ref>میر زوین، حیدر عبدالحسین، «منهج ابن فهد الحلّي في كتاب ''عدّة'' ''الداعي'' ونجاح الساعي»، ص۹۹.</ref> |
|
| |
|
| صفت کلیم الله برای حضرت موسی سبب شد، یهودیان، «کلیمی» خوانده شوند.<ref>«[http://www.iranjewish.com/FAQ/FAQ29_Laghab.htm لقب جضرت موسی به فارسی چه می باشد و نبوت ایشان چگونه بود؟]»، انجمن کلیمیان تهران.</ref>
| | و لما كان المقصود من وضع هذا الكتاب الترغيب في الدعاء و الحث عليه و حسن الظن بالله و طلب ما لديه فاعلم أنه قد ورد في الأخبار عن الأئمة الأطهار ما يؤكد ذلك و يدل عليه و يرغب فيه و يهدي إليه.<ref>عدة الداعي و نجاح الساعي، ص: 12</ref> |
| == چگونگی سخن خداوند با موسی(ع) ==
| |
| همه مسلمانان، خداوند را دارای صفت کلام و سخن گفتن دانستهاند، اما در چگونگی کلام خداوند اختلاف دارند.<ref>لب الأثر في الجبر و القدر-الأمر بين الأمرين، ص: 20</ref> گروهها و فرقههای مختلف، از جمله [[اشاعره]] و [[معتزله]] در مورد این صفت خداوند و چگونگی آن، اختلاف نظر دارند.<ref> تفسير القرآن العظيم (ابن كثير)، ج2، ص: 421</ref> [[شیخ طوسی]] به حقیقی بودن سخن گفتن خدواند با موسی(ع) اشاره کرده است.<ref>التبيان في تفسير القرآن، ج3، ص: 240</ref> [[علامه طباطبایی]] نویسنده [[تفسیر المیزان]] معتقد است سخن گفتن خداوند امر حقیقی بوده که آثاری مانند سخن گفتنهای عادی برای آن وجود دارد، اما شکل خاصی از سخن گفتن بود.<ref>الميزان في تفسير القرآن، ج2، ص: 315</ref>
| |
|
| |
|
| همچنین برخی مفسران تأکید با کلمه «تَكْليماً» در آیه «وَ كَلَّمَ اللَّهُ مُوسى تَكْليماً<ref>سوره نساء، آیه۱۶۴.</ref>» را شاهد بر حقیقت بودن سخن گفتن خداوند دانستهاند و معتقدند نمیتوان سخن گفتن را به معنای مجازی آن دانست.<ref> الجامع لأحكام القرآن، ج6، ص: 18</ref>
| | و فيها مقدمة و ستة أبواب. أما المقدمة ففي تعريف الدعاء و الترغيب فيه<ref>عدة الداعي و نجاح الساعي، ص: 12</ref> |
|
| |
|
| === خلق کلام ===
| | و لما كان المقصود من وضع هذا الكتاب الترغيب في الدعاء و الحث عليه و حسن الظن بالله و طلب ما لديه فاعلم أنه قد ورد في الأخبار عن الأئمة الأطهار ما يؤكد ذلك و يدل عليه و يرغب فيه و يهدي إليه.<ref>عدة الداعي و نجاح الساعي، ص: 12</ref> |
| [[آیت الله مکارم شیرازی]] از مفسران شیعه معتقد است سخن گفتن خدا با موسى(ع) چنین بوده كه امواج صوتى را در فضا يا اجسام میآفريد؛ اين امواج صوتى از میان «شجره وادى ايمن»، و گاه در [[طور سیناء|طور]] به گوش موسى(ع) میرسيد.<ref>تفسير نمونه، ج6، ص: 363</ref> شیخ طوسی در [[کتاب الرسائل العشر]] آورده که خداوند کلام را در جسمی از اجسام ایجاد میکند تا هدفش را به مخلوقات برساند.<ref>الرسائل العشر، ص: 95</ref> برخی دیگر از مفسران نیز نقل کردهاند که خداوند صوت و کلام را آفرید و موسی(ع) آنرا شنید.<ref>تبيين القرآن، ص: 115</ref>
| |
| === نامعلوم بودن نوع سخن ===
| |
| علامه طباطبایی معتقد است خداوند برای ما چگونگی سخن گفتن را ذکر نکرده است و ما نیز از تعابیر قرآن چگونگی این سخن گفتن را بهدست نمیآوریم و تنها میدانیم کلام حقیقی بوده که آثار عادی سخن گفتن را داشته است.<ref>الميزان في تفسير القرآن، ج2، ص: ۳۱۶.</ref> [[محمد جواد مغنیه]] از مفسران شیعه نیز معتقد است خداوند از چگونگی سخن گفتن خود، ساکت بوده و آنرا توضیح نداده است و ما نیز از آن ساکت بوده و سخنی از ماهیت آن نمیکنیم.<ref name=":3" />
| |
|
| |
|
| ==پانویس== | | عدة الداعي و نجاح الساعي، ص: 341 |
| | |
| | الباب الأول في الحث على الدعاء و يبعث عليه العقل و النقل |
| | |
| | الباب الثاني في أسباب الإجابة |
| | |
| | الباب الثاني في أسباب الإجابة |
| | |
| | الباب الرابع في كيفية الدعاء |
| | |
| | الباب الخامس فيما ألحق بالدعاء و هو الذكر |
| | |
| | الباب السادس في تلاوة القرآن |
| | |
| | خاتمة الكتاب في أسماء الله الحسنى |
| | |
| | == دریدن لباس در عزاداری == |
| | من در اینجا بهعنوان نمونه چند روایتی از کتابهای شیعه نقل میکنم: |
| | #ابیعبدالله میفرماید: دادوفریاد و نوحهخوانی برای میت جایز نیست و لازم ندارد اما مردم نمیدانند. |
| | #ابیعبدالله میفرماید: دادوفریاد و گریه و نوحه بر مرده لازم نیست و نباید صاحبعزا لباس پاره کند (سینهچاک کند). |
| | #امام صادق هنگام مرگش وصیت کرد: به خاطر مرگ من صورت خود را نزده و لباسهایتان را پاره نکنید. |
| | منبع شبهه: سایت اسلام هاوس: http://www.islamhouse.com |