automoderated، دیوانسالاران، مدیران
۷٬۲۳۰
ویرایش
جزبدون خلاصۀ ویرایش |
جزبدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{در دست ویرایش|کاربر=Rezvani }} | {{در دست ویرایش|کاربر=Rezvani}} | ||
{{شروع متن}} | {{شروع متن}} | ||
خط ۵: | خط ۵: | ||
{{شبهه}} | {{شبهه}} | ||
در | در آیه دوم سوره بقره آمده است که اولین شرط دینداری و تقوا، ایمان به غیب است: ... (پرهیزکاران) کسانی هستند که به غیب ایمان آورند و ... ؛<ref>الذین يؤمنون بالغيب و ... (بقره: ۲) | ||
</ref> پرسش این است که چگونه میتوان دینداری را بر مبنای ایمان به چیزهای پنهان بنا کرد؟! چگونه میتوان به چیزی که از آن بیخبریم و حقیقت آن را نمی دانیم و به هیچ نحوی برای ما روشن و معلوم نیست، ايمان آوريم؟! این امر خلاف عقلانیت است. عقل میگوید: تا چیزی را نفهمیدی و از آن آگاه نشدهای به آن ایمان نیاور! ولی قرآن میگوید: به چیزی ایمان بیاور که به آن آگاهی نداری! | </ref> پرسش این است که چگونه میتوان دینداری را بر مبنای ایمان به چیزهای پنهان بنا کرد؟! چگونه میتوان به چیزی که از آن بیخبریم و حقیقت آن را نمی دانیم و به هیچ نحوی برای ما روشن و معلوم نیست، ايمان آوريم؟! این امر خلاف عقلانیت است. عقل میگوید: تا چیزی را نفهمیدی و از آن آگاه نشدهای به آن ایمان نیاور! ولی قرآن میگوید: به چیزی ایمان بیاور که به آن آگاهی نداری! | ||
{{پایان شبهه}} | {{پایان شبهه}} | ||
هویت دین از سه بخش | ==حقیقت دینداری== | ||
هویت دین از سه بخش تشکیل شده است: | |||
# '''جهانبینی و نظام باورمندی:''' که از شناختها، نگرشها و تفسیرهای دین نسبت به مجموعهی عالم هستی، مبدأ، معاد، نبوت، ... و دیگر مسائل مربوط به این اصول تشکیل میشود. | |||
# '''نظام ارزشی و اخلاقی:''' که نظام اخلاقی خاصی را تبیین کرده، خصلتهای نیک و بد را توصیف و از رفتارهای اخلاقی مقبول دین سخن میگوید و به آن توصیه میکند. | |||
# '''احکام و قوانین فقهی و حقوقی:''' که تنظیم رفتاری مؤمنان در سلوک فردی و اجتماعی را سامان میدهد.<ref>البته پوشیده نیست که نظام حقوقی و فقهی دین اسلام، در طول نظام اخلاقی و برای تعمیق و گسترش نظام اخلاقی، و مبتنی بر باورهای بنیادین اعتقادی قرار دارد. به عبارت دیگر کارکرد نظام عملی دین، در حقیقت، به ریشهگرفتن خصلتهای نیک و زدودن خصلتهای بد و در نهایت، تقویت نظام باورمندی (ایمان) انسان میانجامد.</ref> | |||
دینداری، به معنای حقیقی و جامع، هنگامی تحقق مییابد که همه این بخشها در نظام شخصیتی و رفتاری مؤمن جایگاه خود را بیابد و در سبک زندگی و اهداف حیات او نقش خود را ایفا کند. بخش اول که عبارت است از جهانبینی و نظام باورمندی، از چنان اهمیتی برخورار است که اگر نقصی در آن پدید آید، ممکن است اساس دینداری را دچار اختلال کرده و اصلا مانع تحقق آن شود؛ ولی بخش دوم و سوم، هرچند در جای خود مهم و تأثیرگذارند، اما نقص در آنها دینداری را ناقص و کماثر میکند نه اینکه از اساس آن را از بین ببرد. در بخش اول، مهمترین و ریشهای ترین حقایقی که فرد مؤمن باید به آن باورمند باشد، حقایقی هستند که یا غیب مطلقاند (مانند وجود خداوند)، یا در زندگی دنیا و با حواس ظاهری قابل رؤیت نیستند (مانند بهشت و جهنم) و یا اگر ذاتا قابل مشاهده و تجربه با حواساند (مثل درک حضور پیامبر یا امامان)، به سبب برخی موانع (مانند فاصله زمانی،...)، چنین تجربهای برای مؤمنان ممکن نیست. | |||
مفهومشناسی و گونهشناسی آموزهی غیب | مفهومشناسی و گونهشناسی آموزهی غیب |