|
|
خط ۱: |
خط ۱: |
| {{شروع متن}} | | {{شروع متن}} |
| {{سوال}}خواهشمند است روایت صحیح از داستان جا ماندن حضرت رقیه از کاروان اسرا و پیدا شدن توسط جهت سر امام حسین که بر نیزه بوده را بیان نمایید زیرا روایات مختلفی از این داستان شده است، در صورتی که چنین داستانی معتبر و مستند میباشد سند آن را قید فرمایید. | | {{سوال}}آیا ماجرای جا ماندن حضرت رقیه از کاروان اسرای کربلا صحیح است؟ آیا اینکه سر امام حسین(ع) جهت درست را به کاروانیان نشان داد تا رقیه را پیدا کنند صحیح است؟{{پایان سوال}} |
| {{پایان سوال}} | |
| {{پاسخ}} | | {{پاسخ}} |
| چنین مطلبی نه تنها در منابع قدیم و معتبر مربوط به واقعه عاشورا ثبت نشده است؛ بلکه در منابع متاخر و پژوهشی عصر جدید با توجه به اینکه اکثر منابع خوارق عادات و کراماتی از سر مبارک امام حسین «ع» در طول مسیر حرکت کاروان نقل کردهاند ولی در رابطه با مورد سؤال چیزی نقل نشده است. بغیر از یک کتاب که از لحاظ اعتبار و علمی بودن خیلی ضعیف بشمار میآید و همچنین مطالب تحریفی فراوانی در آن هست همچنین از منابع ضعیف نقل مطلب کرده است. این کتاب با عنوان معالی السبطین از نویسنده ای بنام محمد مهدی حائری متوفای ۱۳۸۵ هجری قمری است،<ref>پیشوایی مهدی، مقتل جامع سید الشهداء، قم، مؤسسه امام خمینی، ۱۳۹۰، ج۱، ص۱۳۴.</ref> حدود پنجاه سال قبل،
| | '''داستان جاماندن رقیه دختر امام حسین(ع) از کاروان اسرا''' در هیچ منبعی ذکر نشده است. جاماندن [[سکینه دختر امام حسین(ع)]] و نه [[رقیه]]، در کتاب [[معالی السبطین (کتاب)|مَعالِی السِّبْطَیْن]] نوشته محمدمهدی حائری (درگذشت ۱۳۸۵ق) ذکر شده،<ref name=":0" /> که از نظر اعتبار ضعیف شمرده شده است.<ref>پیشوایی مهدی، مقتل جامع سید الشهداء، قم، مؤسسه امام خمینی، ۱۳۹۰، ج۱، ص۱۳۴.</ref> ماجرایی که در این کتاب ذکر شده چنین است: |
|
| |
|
| اما مطلبی در کتاب معالی السبطین آمده بدین ترتیب میباشد، در مسیر حرکت کاروان اسرای کربلا از کوفه به سوی شام در یکی از منازل یکی از دختران امام حسین «ع» از کاروان عقب میماند و در در تاریکی شب با حالت خوف و ترس گاهی راه میرود و گاه توقف میکند و به شدت هم گریه و ناله میکرد این در صورتی بود که هیچیک از کاروانیان از گم شدن آن دختر خبر نداشتند تا اینکه بعد از توقف که خواستند حرکت کنند، سپاهیان و نگهبانان کاروان دیدند که نیزه ای که سر مبارک امام حسین «ع» بالای آن بود تا نیمه در زمین فرورفته هر چه قدر تلاش کردند نتوانستند آن را از زمین بیرون بکشند تا اینکه پیش عمر سعد رفته ماجرا را به وی گفتند، او گفت بروید از علی بن الحسین علت را جویا شوید، نگهبانان آمدند سراغ امام سجاد «ع» و قضیه را به امام گفتند حضرت فرمود به عمه ام زینب بگویید آماری از اسرا بگیرد. حضرت زینب همه اسرا را با اسم صدا کرد تا اینکه اسم سکینه را هم گفت ولی از سکینه دختر امام حسین «ع» خبری نبود وقتی حضرت زینب به محمل و کجاوه سکینه نگاه کرد و او را ندید خیلی بی تابی کرد تا اینکه رفتند و سکینه را پیدا کردند.<ref>حائری محمد مهدی، معالی السبطین، بیروت، مؤسسه نعمان، ۱۴۱۲ه. ق، ج۲، ص۱۳۵–۱۳۷.</ref> همانطور که گفته شد این مطلب فقط در این کتاب آمده و روضه خوانان و مداحان از این منبع نقل میکنند، آنچنان که این نویسنده گفته دختر گم شده سکینه بوده نه رقیه. علاوه بر این سخنوران و واعظین مشهور و معروف از این منبع نقل نمیکنند <ref>مجلسی، بحارالانوار ج۳۹ص ۲۶۷</ref>
| | در مسیر حرکت [[کاروان اسرای کربلا]] از [[کوفه]] به سوی [[شام]] در یکی از منازل، یکی از دختران [[امام حسین(ع)]] از کاروان عقب ماند. هیچ کدام از اهل کاروان از جاماندن آن دختر خبر نداشتند، تا اینکه بعد از توقف وقتی خواستند حرکت کنند، دیدند نیزهای که سر امام حسین(ع) بالای آن بود تا نیمه در زمین فرو رفته و از زمین بیرون نمیآید. نگهبانان ماجرا را به [[عمر بن سعد]] گفتند. او گفت از [[امام سجاد(ع)|علی بن حسین(ع)]] بپرسید. امام سجاد(ع) فرمود به عمهام [[حضرت زینب(س)|زینب]] بگویید آماری از اسرا بگیرد. حضرت زینب همه اسیران را با اسم صدا کرد تا اینکه مشخص شد سکینه دختر امام حسین(ع) از کاروان جا مانده است. رفتند و سکینه را پیدا کردند.<ref name=":0">حائری محمد مهدی، معالی السبطین، بیروت، مؤسسه نعمان، ۱۴۱۲ه. ق، ج۲، ص۱۳۵–۱۳۷.</ref> |
|
| |
|
| {{پایان پاسخ}} | | {{پایان پاسخ}} |