ازدواج با خواهرزن: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۵: خط ۵:
{{پاسخ}}
{{پاسخ}}


'''ازدواج مرد با خواهرزن خود'''، تا زمانی که در [[نکاح|عقد دائم]] یا [[ازدواج موقت|موقت]] با زن خود باشد، حرام و باطل دانسته شده است. اگر زنِ او در [[عده|عده طلاق رجعی]] باشد نیز، ازدواج با خواهرزن حرام و باطل شمرده شده است.<ref>برای نمونه نگاه کنید به «[https://farsi.khamenei.ir/treatise-imam-content?id=532&tid=99 عده‌‏اى از زنها كه ازدواج با آنان حرام است]»، دفتر حفظ و نشر آثار آیت‌الله سید علی خامنه ای، تاریخ بازدید: ۱۳ مهر ۱۴۰۰ش؛ «[https://www.sistani.org/persian/qa/0971/ عده]»، پایگاه اطلاع‌رسانی دفتر آیت‌الله سید علی سیستانی، تاریخ بازدید:‌۱۳ مهر ۱۴۰۰ش.</ref> در آیه ۲۳ سوره [[سوره نساء|نساء]]، به حکم حرمت جمع کردن بین دو خواهر تصریح شده است.


ازدواج با دو خواهر به طور همزمان از دیدگاه اسلام و بر اساس آیۀشریف ۲۳ سورۀ نساء باطل و حرام است، اما ازدواج با دو خواهر اگر در دو زمان باشد اشکال ندارد. البته در آیه فوق خداوند می فرماید «جمع بین دو خواهر حرام است، مگر آنچه در قبل اتفاق افتاده که خداوند غفور و رحیم است. »
حضرت یعقوب بر اساس منابع روایی شیعه، به طور همزمان با دو خواهر ازدواج نکرد؛ بلکه پس از درگذشت همسرش لیا، با خواهرش راحیل ازدواج کرد. آنچه درباره ازدواج همزمان یعقوب با دو دختر دایی خود آمده از منابع روایی اهل سنت است.  


در مورد حضرت یعقوب این که گفته شده است حضرت یعقوب نبی (علیه‌السلام) با دو خواهر از دختران دائی خود ازدواج نموده است بیشتر در منابع اهل سنت آمده و در منابع شیعه ازجمله بحار الانوار (ج۲)، در تفسیر مجمع البیان طبرسی(ره) و در تفاسیر دیگر گفته شده : «یعقوب، راحیل را پس از این که لیا خواهرش (همسر یعقوب) ازدنیا رفت؛ گرفت و جمع بین دو خواهر نکرد». اختلاف سن فرزندان حضرت یعقوب با یوسف(علیه‌السلام)، از جمله فرزند بزرگ حضرت، حدود ۵۰ سال است و خداوند به حضرت یعقوب در۸۰ سالگی یوسف و بنیامین را عطا می کند، و در سن بالای ۹۰ سالگی یوسف را از دست می دهد و سن حدود۱۳۰ سالگی به مصر می رود و یوسف را می بیند و در سن حدود ۱۴۷ سالگی در مصر فوت می کند، موید همین مطلب است. زیرا، اگر سن فرزندان حضرت یعقوب را کنار هم بگذاریم خواهیم دید لیا همسر اول حضرت یعقوب فوت کرده، سپس با راحیل ازدواج می کند و راحیل زنده می ماند و یوسف و بنیامین پس از۱۰ اولاد دیگر به دنیا آمده اند و یکی از عامل های حسادت به خصوص شش بردار یعنی فرزندان لیا نسبت به یوسف، فوت کردن مادرشان و زنده بودن راحیل است و همچنین در تفسیر برهان <ref>هاشم بن سليمان بحرانی، البرهان في تفسير القرآن‏، تعداد جلد: ۵، قم: موسسه البعثه، قسم الدراسات الإسلاميه، ۱۴۱۵ ه. ق‏، ج۳، ص۱۵۶.</ref> و برخی تفاسیر دیگر گفته شده راحیل زنده بوده و با یعقوب و۱۱فرزند به مصر وارد می شوند.  
در مورد حضرت یعقوب این که گفته شده است حضرت یعقوب نبی (علیه‌السلام) با دو خواهر از دختران دائی خود ازدواج نموده است بیشتر در منابع اهل سنت آمده و در منابع شیعه ازجمله بحار الانوار (ج۲)، در تفسیر مجمع البیان طبرسی(ره) و در تفاسیر دیگر گفته شده : «یعقوب، راحیل را پس از این که لیا خواهرش (همسر یعقوب) ازدنیا رفت؛ گرفت و جمع بین دو خواهر نکرد». اختلاف سن فرزندان حضرت یعقوب با یوسف(علیه‌السلام)، از جمله فرزند بزرگ حضرت، حدود ۵۰ سال است و خداوند به حضرت یعقوب در۸۰ سالگی یوسف و بنیامین را عطا می کند، و در سن بالای ۹۰ سالگی یوسف را از دست می دهد و سن حدود۱۳۰ سالگی به مصر می رود و یوسف را می بیند و در سن حدود ۱۴۷ سالگی در مصر فوت می کند، موید همین مطلب است. زیرا، اگر سن فرزندان حضرت یعقوب را کنار هم بگذاریم خواهیم دید لیا همسر اول حضرت یعقوب فوت کرده، سپس با راحیل ازدواج می کند و راحیل زنده می ماند و یوسف و بنیامین پس از۱۰ اولاد دیگر به دنیا آمده اند و یکی از عامل های حسادت به خصوص شش بردار یعنی فرزندان لیا نسبت به یوسف، فوت کردن مادرشان و زنده بودن راحیل است و همچنین در تفسیر برهان <ref>هاشم بن سليمان بحرانی، البرهان في تفسير القرآن‏، تعداد جلد: ۵، قم: موسسه البعثه، قسم الدراسات الإسلاميه، ۱۴۱۵ ه. ق‏، ج۳، ص۱۵۶.</ref> و برخی تفاسیر دیگر گفته شده راحیل زنده بوده و با یعقوب و۱۱فرزند به مصر وارد می شوند. {{پایان پاسخ}}
 
بر فرض اگر روایت فوق را نیز نپذیریم، باید بگوییم که این گونه موارد، اعتباری و متغیر هستند و از ابتدای آفرینش انسان ها، نمونه هایی وجود داشته، همان طور که درباره ی ازدواج هابیل و قابیل، مرحوم طبرسي حديثي از امام سجاد(علیه‌السلام) نقل مي كند كه آن حضرت در ضمن گفتاري كه به مردي قريشي بيان داشت جريان ازدواج هابيل را با بلوزا خواهر قابيل، هم چنين ازدواج قابيل را با اقليما خواهر هابيل شرح مي داد. فرمود: اين مطلب را انكار مكن چه آن كه روش الهي بر اين جاري شده است مگر نه اين است كه خداوند زوجه ی آدم را از خود او آفريد و سپس براي او حلالش كرد .<ref>احتجاج طبرسى، ج۲، ص۴۴، طبع نجف. نقل از: محمدحسين‏ طباطبايى، تفسير الميزان‏، ترجمه محمد باقر موسوى، قم: جامعه مدرسين حوزه علميه قم، دفتر انتشارات اسلامى‏، ۱۳۷۴ ه. ش،‏ تعداد جلد: ۲۰، ج۴، ص۲۳۳.</ref> علامه طباطبائي در توجيه اين نظريه مي فرمايد حكم ازدواج يك حكم تشريعي و تابع مصالح و مفاسد است و حكم تكويني نيست كه قابل تغيير نباشد. زمام چنين حكمي به دست خداست؛ از اين رو ممكن است روزي به خاطر ضرورت از جانب خدا حلال گردد. در جامعه آن روز كه فقط چند خواهر و برادر بوده اند با در نظر گرفتن مشيت خداوند عنوان فحشا صدق نخواهد كرد. حال چه اشكالي دارد كه به طور موقت براي گروهي به خاطر ضرورت اين گونه ازدواج مباح باشد. <ref>محمد حسین طباطبایی، همان، ص۲۲۹.</ref>
 
البته لازم به ذکر است که حتی در مورد فرزندان آدم نیز روایت متفاوتی وجود دارد. نقل است که امام صادق(ع) فرمودند هابیل و قابیل با فرشتگان دیگری که به شکل انسان بودند و یا انسان های ماقبل از آدم که باقی مانده بودند ازدواج کردند.<ref>براي مطالعه بيشتر ر.ك: همان، ص۲۳۳.</ref>
{{پایان پاسخ}}


== منابع ==
== منابع ==
automoderated
۶٬۳۴۱

ویرایش