باطن قرآن از دیدگاه فلاسفه اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - '|شاخه فرعی' به '| شاخه فرعی')
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۹: خط ۹:


== در روایات ==
== در روایات ==
براساس روایات اسلامی از رسول اکرم(ص) و امامان معصوم(ع) قرآن کریم دارای یک چهره ظاهری و یک چهره باطنی است، چنان‌که پیامبر اکرم(ص) می‌فرماید: «قرآن کریم را ظاهری است و باطنی، ظاهر آن حکم است و باطن آن علم، ظاهرش شگفت‌انگیز و خرم و باطن آن ژرف است»<ref>حر عاملی، محمد، وسائل الشیعه، قم، مؤسسه آل البیت، ج۲۷، ص۱۹۶.</ref>
بر اساس روایات، قرآن دارای ظاهر و باطن است. در روایتی، پیامبر(ص) ظاهر قرآن را شگفت‌انگیز و باطن آن را ژرف دانسته است.<ref>حر عاملی، محمد، وسائل الشیعه، قم، مؤسسه آل البیت، ج۲۷، ص۱۹۶.</ref> در برخی روایات نیز، ظاهر قرآن [[تنزیل]] و باطن آن [[تأویل قرآن|تأویل]] دانسته شده است.<ref>مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، بیروت، مؤسسه الوفاء، ج۸۹، ص۸۳.</ref>
 
فضیل بن یسار می‌گوید: از امام صادق(ع) درباره روایت «… هیچ آیه‌ای از قرآن نیست مگر آن که برای آن ظاهری و باطنی است» سؤال کردم، پاسخ فرمودند: «ظاهرش تنزیل آن و باطنش تأویل آن می‌باشد»<ref>مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، بیروت، مؤسسه الوفاء، ج۸۹، ص۸۳.</ref>


== بطن قرآن ==
== بطن قرآن ==
خط ۲۳: خط ۲۱:


== دیدگاه امام خمینی ==
== دیدگاه امام خمینی ==
گرچه ظواهر قرآن در حد لازم قابل فهم برای عموم مردم آشنا با زبان عربی است چون خدا آن را به «عربی مبین» توصیف کرده است<ref>شعرا/۱۹.</ref> ولی این واقعیت مانع از آن نیست که در قرآن مفاهیمی عالی به زبان رمز و در لایه‌های صعب الوصول گذاشته شده باشد زیرا هیچ ملازمه ای نیست که عموم مردم تمام مفاهیم قرآن یا یک متن عمیق دیگر را بفهمند و رسم حکما، عرفا، شعرا و… نیر این بوده که معانی و مقاصد پنهانی خو د را در زیر ظاهر الفاظ پنهان می‌کنند. مثلاً در محاورات چه بسا کسی که می‌گوید «به من آب بده» می‌تواند منظورش تکلیف به آوردن آب باشد و می‌تواند این معنی را اراده کرده باشد که با آب رفع عطش صورت می‌گیرد و . . . خدای تعالی نیز از این قاعده که هر متکلمی حق دارد از کلام خود معانی ظاهر و عمیق را مد نظر بگیرد، مستثنی نمی‌باشد.
[[امام خمینی]] فقیه و فیلسوف شیعه، معتقد است قرآن بر اساس قاعده «وضع الفاظ برای معانی عامه»، نازل شده است. به اعتقاد وی، با این قاعده باطن داشتن قرآن نیز اثبات می‌شود؛ برای نمونه طبق این قاعده،‌ وقتی در قرآن گفته می‌شود «نور» شامل معنای عام آن از [[واجب الوجود]] تا این نور خورشید می‌شود. برخی از مخاطبان قرآن، از واژه نور تنها نور حسی را می‌فهمند که معنای ظاهری قرآن است. برخی نیز غیر از معنای ظاهری، باطن واژه نور که واجب الوجود است را درک می‌کنند. امام خمینی شاهد کلام خود را آیه ۳۵ سوره نور قرار داده که در آن نور بودنِ خدا به نور چراغ تشبیه شده است.<ref>امام خمینی، روح الله، تقریرات فلسفه، ج‏۲، ص۳۵۶، مؤسسه نشر آثار امام خمینی، چاپ دوم، ۱۳۸۵ش.</ref>
 
امام خمینی مفسر، فقیه و فیلسوف نامدار در این رابطه می‌گوید: قرآن بر اساس قاعده وضع الفاظ برای معانی عامه، نازل شده است و این قاعده بطون داشتن قرآن را تصحیح می‌نماید؛ زیرا قرآن از همه مراتب عالم حکایت می‌کند مثلًا وقتی می‌گوید «نور» به معنای عام آن از واجب الوجود تا این نور شمس را شامل می‌شود اما کسی که از نور فقط نور حسی را می‌فهمد، او فقط قشر قرآن را می‌داند و آنکه سعه لفظ و موضوع له آن را دید، بطن قرآن را هم می‌داند لذا اگر حکیمی با بچه کوچکی بخواهد کلامی را به او القا کند باید به حد مثال آن را تنزل دهد و لذا قرآن فرموده است:‏ «اللَّهُ نُورُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ مَثَلُ نُورِهِ کَمِشْکاه فیها مِصْباحٌ الْمِصْباحُ فی زُجاجَه الزُّجاجَه کَأَنَّها کَوْکَبٌ دُرِّیٌّ یُوقَدُ مِنْ شَجَرَه مُبارَکَه زَیْتُونَه لا شَرْقِیَّه وَ لا غَرْبِیَّه یَکادُ زَیْتُها یُضیءُ وَ لَوْ لَمْ تَمْسَسْهُ نارٌ نُورٌ عَلی نُورٍ یَهْدِی اللَّهُ لِنُورِهِ مَنْ یَشاءُ وَ یَضْرِبُ اللَّهُ الْأَمْثالَ لِلنَّاسِ وَ اللَّهُ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلیمٌ»<ref>نور/ ۳۵.</ref>؛ «خداوند نور آسمانها و زمین است؛ مثل نور خداوند همانند چراغدانی است که در آن چراغی (پر فروغ) باشد، آن چراغ در حبابی قرار گیرد، حبابی شفاف و درخشنده همچون یک ستاره فروزان، این چراغ با روغنی افروخته می‌شود که از درخت پربرکت زیتونی گرفته شده که نه شرقی است و نه غربی؛ (روغنش آن چنان صاف و خالص است که) نزدیک است بدون تماس با آتش شعله‌ور شود؛ نوری است بر فراز نوری؛ و خدا هر کس را بخواهد به نور خود هدایت می‌کند، و خداوند به هر چیزی داناست».<ref>امام خمینی، روح الله، تقریرات فلسفه، ج‏۲، ص۳۵۶، مؤسسه نشر آثار امام خمینی، چاپ دوم، ۱۳۸۵ش.</ref>


== دیدگاه علامه طباطبایی ==
== دیدگاه علامه طباطبایی ==
علامه طباطبایی هم که علاوه بر مفسر قرآن بودن، از فلاسفه بزرگ است، می‌گوید: این که در روایت درباره قرآن کریم آمده است: همچون خورشید و ماه، سیر و جریان دارد، می‌رساند که سیر و جریان قرآن در تنزیل و تأویل هر دو خواهد بود، سیر و جریانش در ناحیه «تنزیل» همانا انطباقی است که کلام به مصادیق خود پیدا می‌کند و به عبارت ساده‌تر سیر و جریانش در ناحیه تنزیل، همان مطالبی است که در اصطلاح اخبار نامش را «جری» نهاده‌اند.
به گفته [[علامه طباطبایی]] مفسر و فیلسوف شیعه، ظاهر قرآن همان معنای آشکاری است که در ابتدای امر از آیه‌ای به دست می‌آید و باطن آن معنایی است که در زیر پوشش ظاهر قرار دارد. چه باطن قرآن یک معنا داشته باشد یا معانی زیادی و چه معنای نزدیکی باشد یا معانی دوری که نیازمند واسطه باشد.<ref>طباطبایی، محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ج۳، ص۷۴.</ref>
 
ایشان سپس می‌فرماید: «ظاهر همان معنای آشکاری است که در ابتدای امر از آیه به دست می‌آید و باطن آن معنایی است که در زیر پوشش ظاهر قرار دارد، چه یک معنا باشد و چه معانی زیادی، چه معنای نزدیکی باشد یا معانی دوری که نیازمند به واسطه باشند»<ref>طباطبایی، محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ج۳، ص۷۴.</ref>


== دیدگاه ملاصدرا ==
== دیدگاه ملاصدرا ==
automoderated
۶٬۳۴۱

ویرایش