۱۱٬۹۱۳
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۰: | خط ۱۰: | ||
در این هنگام حدود چهل شتر با هودج پیدا شدند که در میان آنها اهلبیت سیدالشهداء(ع) و اولاد فاطمه(س)، بودند. ... ناگاه صداى ضجه بلند شد و سر شهیدان که سر امام حسین(ع) پیشاپیش آنان بود را آوردند. زینب(س) با دیدن سر برادرش، پیشانی خود را بر چوب جلوی | در این هنگام حدود چهل شتر با هودج پیدا شدند که در میان آنها اهلبیت سیدالشهداء(ع) و اولاد فاطمه(س)، بودند. ... ناگاه صداى ضجه بلند شد و سر شهیدان که سر امام حسین(ع) پیشاپیش آنان بود را آوردند. زینب(س) با دیدن سر برادرش، پیشانی خود را بر چوب جلوی مَحْمِل زد و خون از زیر مقنعهاش فرو ریخت،(مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج۴۵، ص۱۱۴-۱۱۵.)}} | ||
این روایت را علامه مجلسی در بحارالانوار نقل کرده و میگوید این روایت بهصورت مرسل در یک منبع معتبر آمده است.<ref>مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج۴۵، ص۱۱۴-۱۱۵.</ref> البته علامه به منبع این روایت اشارهای نمیکند. | این روایت را علامه مجلسی در بحارالانوار نقل کرده و میگوید این روایت بهصورت مرسل در یک منبع معتبر آمده است.<ref>مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج۴۵، ص۱۱۴-۱۱۵.</ref> البته علامه به منبع این روایت اشارهای نمیکند. | ||
خط ۱۹: | خط ۱۹: | ||
==نقد روایت سر به محمل کوبیدن== | ==نقد روایت سر به محمل کوبیدن== | ||
کتاب «[[نورالعین فی مشهد الحسین]]» را منبع اصلی این روایت دانستهاند. | کتاب «[[نورالعین فی مشهد الحسین]]» را منبع اصلی این روایت دانستهاند. اسفراینی نویسنده این کتاب، از اهلسنت بوده است. بسیاری از علما، اعتقاد به بیاعتبار بودن این کتاب دارند. [[شیخ عباس قمی]]، نویسنده [[مفاتیح الجنان|کتاب مفاتیح الجنان]] معتقد است نسبت سر شکستن به حضرت زینب بعید است؛ زیرا ایشان عقیله [[بنیهاشم]] و صاحب [[مقام رضا]] و تسلیم است. شیخ عباس قمی با استناد به کتابهای معتبر مینویسد که اصلاً مَحْمِلی در کار نبود تا او سرش را به آن بکوبد.<ref>منتهی الآمال، شیخ عباس قمی، ج۱، ص۷۵.</ref> [[آیتالله محمد ارباب]] نیز در بیاعتبار بودن کتاب نورالعین و بی اساس بودن گفتههای مسلم جصاص (راوی روایت) تأکید دارد.<ref>الاربعین الحسینیه، میرزا محمد ارباب، چاپ اسوه، ص۲۳۲.</ref> محمد صحتی سردرودی از محققان معاصر در نقد این روایت، مواردی را ذکر کرده است: | ||
* این جریان تنها در کتاب نورالعین نوشته شده و در سایر کتابهای معتبر دینی این مطلب گزارش نشده است. | * این جریان تنها در کتاب نورالعین نوشته شده و در سایر کتابهای معتبر دینی این مطلب گزارش نشده است. | ||
* این جریان مستند روایی و تاریخی ندارد و به عبارت دیگر راویان آن در جایی ذکر نشده است. | * این جریان مستند روایی و تاریخی ندارد و به عبارت دیگر راویان آن در جایی ذکر نشده است. |