رنسانس: تفاوت میان نسخه‌ها

۷۶۹ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۱ سپتامبر ۲۰۲۱
خط ۲۴: خط ۲۴:
سه جریان عمده در تاریخ اروپا از شاخصه‌های اصلی رنسانس شمرده می‌شوند. این سه جریان عبارتند از: اومانیسم، اصلاحات دینی و انقلاب علمی. در اومانیسم انسان در مرکزیت قرار گرفته و همه چیز حول و محور آن در چرخش است. همین امر نوعی طغیان و مقابله علیه سلطه علمای دین و الهیات قرون وسطی نیز بوده است.
سه جریان عمده در تاریخ اروپا از شاخصه‌های اصلی رنسانس شمرده می‌شوند. این سه جریان عبارتند از: اومانیسم، اصلاحات دینی و انقلاب علمی. در اومانیسم انسان در مرکزیت قرار گرفته و همه چیز حول و محور آن در چرخش است. همین امر نوعی طغیان و مقابله علیه سلطه علمای دین و الهیات قرون وسطی نیز بوده است.


یکی از مولفه‌های اساسی رنسانس و فضای اومانیستی آن، توجه به عقل انسان به عنوان بهترین داور بود. تفکری که در این دوره شکل گرفت بعداً در قالب دو جریان در اندیشه غرب، به‌طور خاص در تفکر فلسفی آن ادامه یافت: یکی نهضت عقل‌گرایی و دیگری جریان تجربه گرایی.
یکی از مولفه‌های اساسی رنسانس و فضای اومانیستی آن، توجه به عقل انسان به عنوان بهترین داور بود. تفکری که در این دوره شکل گرفت بعداً در قالب دو جریان در اندیشه غرب، به‌طور خاص در تفکر فلسفی آن ادامه یافت: یکی نهضت عقل‌گرایی و دیگری جریان تجربه گرایی. عقل‌گرایی رنسانس باعث دگرگونی‌ها و انقلابات علمی شد و اروپا را تحت تأثیر خود قرار داد. دگرگونی تاریخی در عصر رنسانس به حوزه علمی نیز کشیده شد و مفهوم و ماهیت علم را از چارچوب‌های قرون وسطایی جدا ساخت. انقلاب در این تاریخ شالوده‌های یک علم منطقی را ممکن ساخت و آن را از طریق مشاهده و تجربه به جهانیان عرضه کرد. از این پس انسان به این نتیجه رسید که کشف و درک پدیده‌های طبیعی فقط از طریق یک علم ماتریالیستی امکانپذیر می‌شود.<ref>نقش رنسانس بر تاریخ اروپا و پیامدهای آن، احمد جهانی نسب، پژوهش ملل آبان 1396 شماره 23</ref>


عقل‌گرایی رنسانس باعث دگرگونی‌ها و انقلابات علمی شد و اروپا را تحت تأثیر خود قرار داد. دگرگونی تاریخی در عصر رنسانس به حوزه علمی نیز کشیده شد و مفهوم و ماهیت علم را از چارچوب‌های قرون وسطایی جدا ساخت. انقلاب در این تاریخ شالوده‌های یک علم منطقی را ممکن ساخت و آن را از طریق مشاهده و تجربه به جهانیان عرضه کرد. از این پس انسان به این نتیجه رسید که کشف و درک پدیده‌های طبیعی فقط از طریق یک علم ماتریالیستی امکانپذیر می‌شود.<ref>نقش رنسانس بر تاریخ اروپا و پیامدهای آن، احمد جهانی نسب، پژوهش ملل آبان 1396 شماره 23</ref>
ویژگی‌های اصلی رنسانس در گسترش بی‌سابقه یک جهانبینی و گسترش دانش دنیوی است. دانشی که نه در انحصار کشیشان بود و نه منحصرا به موادی می‌پرداخت که کلیسا تصویب می‌کرد. مردان بزرگ رنسانس بینش تنگ کسانی را که مانند قدیس یروم شعر کلاسیک را مذموم می‌دانستند، به باد سرزنش می‌گرفتند. رجال رنسانس آماده آن بودند تا به هر مشغولیت ذهنی انسانی، از مثلثات گرفته تا شعبده بازی، و بدون واهمه از آلودگی به امور دنیوی، مادی یا شیطانی بپردازند. آنها آشکارا به انسان فخر می‌کردند.<ref>تاریخ و فلسفه علم، هلزی هال، ترجمه عبدالحسین آذرنگ، انتشارات سروش</ref>


ویژگی‌های اصلی رنسانس در گسترش بی‌سابقه یک جهانبینی و گسترش دانش دنیوی است. دانشی که نه در انحصار کشیشان بود و نه منحصرا به موادی می‌پرداخت که کلیسا تصویب می‌کرد. مردان بزرگ رنسانس بینش تنگ کسانی را که مانند قدیس یروم شعر کلاسیک را مذموم می‌دانستند، به باد سرزنش می‌گرفتند. رجال رنسانس آماده آن بودند تا به هر مشغولیت ذهنی انسانی، از مثلثات گرفته تا شعبده بازی، و بدون واهمه از آلودگی به امور دنیوی، مادی یا شیطانی بپردازند. آنها آشکارا به انسان فخر می‌کردند.<ref>تاریخ و فلسفه علم، هلزی هال، ترجمه عبدالحسین آذرنگ، انتشارات سروش</ref>
رنسانس تجلی طغیان انسان غربی علیه ارزش‌های رایج در قرون وسطا بود. طغیانی که نگاه انسان آن روزگار را متوجه بزرگان دانش و حکمت عصر باستان کرد. ظهور رنسانس، مبارزه با فرهنگ دینی و حاکمیت کلیسا را به همراه داشت. زیرا رنسانس در حقیقت رجعت آشکار و فراگیر فرهنگ غربی به مایه‌های نیرومند امانیستی بود که در اندیشه‌ی حکمای باستان نهفته بود.<ref>نقد مبانی سکولاریسم، علی ربانی گلپایگانی، صفحه ۷۹، انتشارات مرکز مدیریت حوزه علمیه قم</ref>


{{پایان پاسخ}}
{{پایان پاسخ}}
automoderated، ناظمان (CommentStreams)، trustworthy
۱۶٬۰۱۱

ویرایش