automoderated، ناظمان (CommentStreams)، trustworthy
۱۶٬۰۱۱
ویرایش
A.rezapour (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
A.rezapour (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۵: | خط ۵: | ||
{{پایان سوال}} | {{پایان سوال}} | ||
{{پاسخ}} | {{پاسخ}} | ||
# | == مهمترین مشخصات مدرنیسم == | ||
# تنها به عقل ابزاری، جزئی و | مدرنیستها، بی آن که به محدودیّتهای علم جدید توجه کنند، از آن جهان بینیای ساختهاند، که مهمترین مشخّصات آن عبارتند از:<ref>نقد و نظر، سال ۴، ش ۳ و ۴، مصطفی ملکیان (مصاحبه)، ص۴۸–۴۹.</ref> | ||
# | |||
# درباره وجود خدا، موضع انکاری (Atheism) یا | # جهانبینی علمی مدرنیسم، متّکی بر مشاهده، آزمایش و تجربه است؛ به این معنا که از نظر معرفتشناختی، تنها راه رسیدن به معرفت حقیقی را مشاهده، آزمایش و تجربه حسی ظاهری میداند. | ||
# | # تنها به عقل ابزاری، جزئی و استدلالگر (Rationalism) معتقد است؛ عقلی که تنها شأن آن استدلال بر اساس قواعد منطق صوری است و تنها قدرت و هنر آن این است که گزارههای به دست آمده از مشاهده، آزمایش و تجربه حسی ظاهری را در قالب استدلالهای منتج منطقی بریزد و نتایج جدیدی به دست دهد. | ||
# مادیگرایانه (Materialistic) است؛ یعنی از نظر وجودشناختی، جز به عالم ماده و مادیات، به عالم دیگری معتقد نیست. البته این ویژگی از نتایج گریزناپذیر دو ویژگی پیشین است؛ چرا که اگر دست یافتن به معرفت حقیقی جز از راه مشاهده و آزمایش و تجربه حسی ظاهری ممکن نباشد، و کار عقل نیز صرفاً سر و سامان بخشیدن به مواد خامی باشد که از آن راه به دست آمده است، طبعاً به تدریج آنچه قابل مشاهده و آزمایش و تجربه است، با «واقعی» و «موجود» یکسان گرفته میشود و لازمه این یکسانانگاری آن است که آنچه قابل مشاهده و آزمایش حسی نباشد، موجود نیست. | |||
# درباره وجود خدا، موضع انکاری (Atheism) یا دستکم لاادریگرایانه (Agnosticism) دارد. هرچند این دو موضع در مقام عمل یکساناند، اما اولی آتشین و متعصّبانه و شدید میباشد، ولی دومی خونسردانه و زیرکانه است. | |||
# انسانمدارانه (Humanistic) است؛ یعنی نخستین و یگانه هدف آن انسان محوری است. به عبارت دیگر، برای انسانیت جایگاهی را قائل است که گویی همه چیز و همه کار باید در خدمت آن باشد؛ و این جایگاهی است که از نظر سنتگرایان منحصراً از آنِ خداست. | |||
# فردگرایانه (Individualistic) است. در واقع، حفظ حقوق فردی انسانها، تضمین استقلال و افزایش رشد فرد انسانی، همه دلمشغولی آن را تشکیل میدهد. | # فردگرایانه (Individualistic) است. در واقع، حفظ حقوق فردی انسانها، تضمین استقلال و افزایش رشد فرد انسانی، همه دلمشغولی آن را تشکیل میدهد. | ||
# برابرطلبانه (Egalitarianistic) است؛ یعنی معتقد به تساوی مطلق انسانها در آزادیها، حقوق، حرمت، مقبولیّت و سایر امور میباشد و در این مورد هیچ فرقی بین نژاد، جنسیّت، دین، مذهب و تواناییهای بدنی، ذهنی و روحی و معنوی افراد قائل نیست. | # برابرطلبانه (Egalitarianistic) است؛ یعنی معتقد به تساوی مطلق انسانها در آزادیها، حقوق، حرمت، مقبولیّت و سایر امور میباشد و در این مورد هیچ فرقی بین نژاد، جنسیّت، دین، مذهب و تواناییهای بدنی، ذهنی و روحی و معنوی افراد قائل نیست. | ||
# آزاداندیشانه (Free _ Thinking) است. در واقع با هرگونه تعبّد نسبت به هر شخصی مخالف است و هیچکس را فوق سؤال و چون و چرا نمیداند، بلکه همگان را مشمول مطالبه دلیل میداند. | # آزاداندیشانه (Free _ Thinking) است. در واقع با هرگونه تعبّد نسبت به هر شخصی مخالف است و هیچکس را فوق سؤال و چون و چرا نمیداند، بلکه همگان را مشمول مطالبه دلیل میداند. | ||
# شدیداً | # شدیداً عاطفهگرا (Sentimentalistic) است. در واقع خاستگاه همه افعال اخلاقی و تنها معیار خوبی و بدی و درست و نادرستی اخلاقی را احساسات و عواطف انسانها میداند. | ||
# | # پیشرفتگرا (Progressionistic) است و به پیشرفت مستمر جامعه و نوع بشری پای بند است. | ||
# | # سنتستیز (Anti _ Traditional) است؛ یعنی هیچگاه با سنت سازگار نیست. | ||
== جهانبینی علمی == | == جهانبینی علمی == | ||
علم جدید، به دلیل محدود بودن آن به امور قابل مشاهده و توصیف و اندازهگیری، نمیتواند | علم جدید، به دلیل محدود بودن آن به امور قابل مشاهده و توصیف و اندازهگیری، نمیتواند جهانبینی قانعکنندهای به دست دهد. هیچگاه خدمات علم جدید و فراهم آوردن اطلاعات بسیار فراوان آن درباره جهان محسوسات و آثار و نتایج آن را در زندگی روزمرّه انکار نمیشود، اما آنچه درخور توجه میباشد، این است که تصویری که علم جدید ارائه میکند، تنها قلمرو محسوسات را شامل میشود و هیچگاه از جهان غیر محسوسات تصویری به دست نمیدهد و از این رو جهانبینی آن نیز ناقص میگردد. چرا که نمیتوان همه هستی و همه ابعاد آن را در بند آزمون درآورد؛ مثلاً این که آیا جهان آغاز و فرجامی دارد، یا از هر دو طرف بینهایت است، قابل آزمون نیست.<ref>مطهری، مرتضی، مقدمه ای بر جهان بینی اسلامی، ص۶۵–۶۶.</ref> | ||
این که دانشمندانی چون دکتر نصر، اشتباه محوری تجدّد انسان متجدّد را در این نکته دانستهاند که مبنای نظام فکری خویش را واقعیّت جهان خارجی قرار دادهاند،<ref>نصر، سید حسین، نیاز به علم قدسی، ترجمه حسن میانداری، ص۲۱۵.</ref> به همین معناست. این در حالی است که در همه سنّتها، محور اصلی، واقعیّت خداوند است<ref>همان.</ref> و نه جهان مادی و به دلیل این دید محدود و غیر جامع جهان بینی علمی، بسیاری از متفکران بر این عقیدهاند که جهانبینی علمی اساساً جهانبینی نیست، بلکه علم زده (Scientistic) است و چون هستی منحصر در طبیعت نیست، جهانبینی علمی را جهان بینی معتبری ندانستهاند.<ref>نقد و نظر، سال ۴، ش ۳ و ۴، هیوستون اسمیت، اهمیت دینی پساتجددگرایی، یک جوابیه، ص۱۷۸–۱۷۹.</ref> | این که دانشمندانی چون دکتر نصر، اشتباه محوری تجدّد انسان متجدّد را در این نکته دانستهاند که مبنای نظام فکری خویش را واقعیّت جهان خارجی قرار دادهاند،<ref>نصر، سید حسین، نیاز به علم قدسی، ترجمه حسن میانداری، ص۲۱۵.</ref> به همین معناست. این در حالی است که در همه سنّتها، محور اصلی، واقعیّت خداوند است<ref>همان.</ref> و نه جهان مادی و به دلیل این دید محدود و غیر جامع جهان بینی علمی، بسیاری از متفکران بر این عقیدهاند که جهانبینی علمی اساساً جهانبینی نیست، بلکه علم زده (Scientistic) است و چون هستی منحصر در طبیعت نیست، جهانبینی علمی را جهان بینی معتبری ندانستهاند.<ref>نقد و نظر، سال ۴، ش ۳ و ۴، هیوستون اسمیت، اهمیت دینی پساتجددگرایی، یک جوابیه، ص۱۷۸–۱۷۹.</ref> |