۱٬۴۰۷
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۵: | خط ۵: | ||
{{پایان سوال}} | {{پایان سوال}} | ||
{{پاسخ}} | {{پاسخ}} | ||
'''حدیث اهلیلجه''' در کتاب [[بحار الانوار]] | '''حدیث اهلیلجه''' در کتاب [[بحار الانوار]] ذکر شده و شرح نامهای از مفضل بن عمر به [[امام صادق(ع)]] است که از امام میخواهد دلایل و براهینی برای اثبات وجود خدا در مقابل گروهی که منکر خدا و ربوبیت او هستند بیان نماید. امام در جواب داستان صحبت و مناظره خود و پزشکی هندی که مشغول تهیه دارویی به نام اهلیلج بوده سخن میگوید و اینکه از طرز تهیه همین دارو برای اثبات وجود خدا استفاده نموده است. | ||
==نامه مفضل بن عمر به امام صادق(ع)== | |||
حدیث اهلیلجه در کتاب [[بحار الانوار]] توسط علامه مجلسی بیان شده است که [[مفضل بن عمر]] به امام صادق(ع) نامه نوشت و از گروهی که خداوند را انکار میکردند و قائل بودند که جهان مربی و پروردگار ندارد و در این عقیده به بحث و جدال میپرداختند خبر داد و از امام صادق(ع) درخواست نمود که برای رد قول آنها مطالبی بنویسند تا بتواند با این افراد مناظره نماید. امام صادق(ع) در پاسخ برای او نوشتند که «بسم الله الرحمن الرحیم. اما بعد: خداوند ما و شما را توفیق اطاعت دهد و رحمتش را به خاطر [[عبادت]]، برای ما لازم گرداند. نامه تو را خواندم که نوشتهای برای رد دیدگاه آنها خواسته بودی و ما خدا را سپاس میگوییم که نعمتهایش را به ما ارزانی داشته و حجتهای روشن را به ما داده و بزرگترین نعمتهای خداوند بر ما این است که به [[ربوبیت]] او اقرار داریم و با خداوند پیمان بستهایم که او را بشناسیم و از [[حجتها و نشانههای خداوند]] این است که بر مردم [[قرآن]] را نازل نمود که در آن است شفای بیماریهای روحی و معنوی و مردم به هر چیزی که نیاز داشته باشند دراین مقام آوردهاند و خداوند از همه بینیاز است ....» | |||
در جملات بعدی فرمودند که «تعجب آور است از مخلوقی که [[آثار الهی]] را میبیند ولی گمان میکند که خدائی وجود ندارد و اگر انسانها فکر میکردند، با دلایل روشن که در طبیعت وجود دارد به خالق اینها یقین پیدا میکردند و …» سپس فرمودند: «کتابی که برای تو میفرستم، همان کتابی است که من با برخی از اهل این انکارکنندگان خداوند مناظره کردهام و آن زمانی بود که یکی از پزشکان هندی پیش من آمده بود و با من منازعه میکرد و بر گمراه بودنش میافزود و پافشاری میکرد و من او را در یکی از این روزها دیدم که «[[اهلیلج]]» درست میکرد و دقت میکرد که در ساختن این دارو اشتباه نکند و ادعایش در انکار، عبارت بود از: | در جملات بعدی فرمودند که «تعجب آور است از مخلوقی که [[آثار الهی]] را میبیند ولی گمان میکند که خدائی وجود ندارد و اگر انسانها فکر میکردند، با دلایل روشن که در طبیعت وجود دارد به خالق اینها یقین پیدا میکردند و …» سپس فرمودند: «کتابی که برای تو میفرستم، همان کتابی است که من با برخی از اهل این انکارکنندگان خداوند مناظره کردهام و آن زمانی بود که یکی از پزشکان هندی پیش من آمده بود و با من منازعه میکرد و بر گمراه بودنش میافزود و پافشاری میکرد و من او را در یکی از این روزها دیدم که «[[اهلیلج]]» درست میکرد و دقت میکرد که در ساختن این دارو اشتباه نکند و ادعایش در انکار، عبارت بود از: | ||
خط ۱۳: | خط ۱۶: | ||
* گمان میکرد که [[معرفت]] من به خدای متعال بدون دلیل است و حجت و برهانی ندارم و این [[خداپرستی]] کاری است که یکی از دیگری و بچهها از بزرگترها گرفتهاند (یعنی چون دیدهاند که پدرانشان مسلمان هستند، مسلمان شدهاند و دلیلی بر وجود خدا ندارند.)»<ref>مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، بیروت، مؤسسه الوفا، ۱۴۰۴ق، ج۳، ص۱۵۲، باب۵، حدیث الاهلیلجه.</ref> | * گمان میکرد که [[معرفت]] من به خدای متعال بدون دلیل است و حجت و برهانی ندارم و این [[خداپرستی]] کاری است که یکی از دیگری و بچهها از بزرگترها گرفتهاند (یعنی چون دیدهاند که پدرانشان مسلمان هستند، مسلمان شدهاند و دلیلی بر وجود خدا ندارند.)»<ref>مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، بیروت، مؤسسه الوفا، ۱۴۰۴ق، ج۳، ص۱۵۲، باب۵، حدیث الاهلیلجه.</ref> | ||
==دلیل نامگذاری حدیث به اهلیلجه== | |||
دلیل اینکه به این حدیث «اهلیلجه» گفته میشود این است که «اهلیلج» در لغت به معجونی گفته میشود که از چند داروی گیاهی که برخی از آنها سمی هستند درست میشود.<ref>طریحی، فخرالدین، مجمع البحرین، ج۲، ص۳۳۶، ذیل کلمه هلج.</ref> پزشکان هندی از این معجون برای تقویت حافظه و بیماری جنون و … استفاده میکردند؛ در تهیه این دارو باید دقت کامل شود زیرا که اگر یکی از گیاهان بیش از میزان مورد نظر افزوده شود بیمار را میکشد و اگر میزان کمتر باشد، اثر نمیگذارد. | دلیل اینکه به این حدیث «اهلیلجه» گفته میشود این است که «اهلیلج» در لغت به معجونی گفته میشود که از چند داروی گیاهی که برخی از آنها سمی هستند درست میشود.<ref>طریحی، فخرالدین، مجمع البحرین، ج۲، ص۳۳۶، ذیل کلمه هلج.</ref> پزشکان هندی از این معجون برای تقویت حافظه و بیماری جنون و … استفاده میکردند؛ در تهیه این دارو باید دقت کامل شود زیرا که اگر یکی از گیاهان بیش از میزان مورد نظر افزوده شود بیمار را میکشد و اگر میزان کمتر باشد، اثر نمیگذارد. | ||
خط ۳۴: | خط ۳۸: | ||
}} | }} | ||
{{تکمیل مقاله | {{تکمیل مقاله | ||
| شناسه = | | شناسه =شد | ||
| تیترها = شد | | تیترها = شد | ||
| ویرایش = شد | | ویرایش = شد |
ویرایش