۱۱٬۹۱۳
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۷: | خط ۷: | ||
'''عزاداری امام سجاد(ع)''' | '''عزاداری امام سجاد(ع)''' | ||
{{همچنین | |||
امام زینالعابدین(ع) هنگام شهادت پدرش امام حسین(ع)، در کربلا حضور داشت. | {{همچنین ببینید|خون گریه کردن امام سجاد(ع) بر امام حسین(ع)}} | ||
امام زینالعابدین(ع) هنگام شهادت پدرش امام حسین(ع)، در کربلا حضور داشت. براساس منابع او باقی مانده عمر خویش را عزادار پدرش بود و بر شهدای کربلا گریه میکرد.<ref>تاریخ النیاحه علی الامام الشهید الحسین بن علی(ع)، السید صالح الشهرستانی، تحقیق و اعداد، الشیخ نبیل رضا علوان، ص۱۱۸بیروت، دارالزهراء، چاپ اول، ۱۴۱۹ق، و مناقب ابن شهرآشوب، ج۴، ص۱۶۶.</ref> | |||
{{جعبه نقل قول| عنوان = | نقلقول = [[امام سجاد(ع)]]:{{-}}'''«یعقوب پیامبر دوازده پسر داشت، خداوند یکی را از پیش او برد، چشمهایش از گریه بسیار، سفید و نابینا گردید، … اما من با دو چشمم دیدم که پدرم، برادرم و … همه در کنار من کشته شدند. چطور اندوه من تمام شود؟!»'''<ref>شیخ صدوق، الخصال، ۱۳۶۲ش، ج۲، ص۵۱۸–۵۱۹.</ref>|تاریخ بایگانی| منبع = | تراز = چپ| عرض = ۲۳۰px| اندازه خط = 14px|رنگ پسزمینه =#FFF9E7| گیومه نقلقول =| تراز منبع = چپ}} | |||
در «المجالسالسنیّه» آمده است که امام صادق(ع) دربارهٔ جدش ـ امام سجاد(ع) ـ فرمود: او چهل سال بر پدرش گریه کرد، در حالیکه روزها روزه میگرفت و شبها شبزندهداری میکرد و هنگامی که زمان افطار فرا میرسید و یکی از غلامانش برای او غذا میآورد و عرض میکرد: ای مولای من! میل کنید؛ حضرت میفرمود: فرزند رسول خدا گرسنه شهید شد، فرزند رسول خدا تشنه شهید شد، و همینطور این کلام را تکرار و گریه میکرد تا این که غذا و آب با اشک چشمش مخلوط میشد و این وضعیت همچنان ادامه داشت تا اینکه خدای خویش را ملاقات کرد و به دیدار حق شتافت.<ref>المجالس السنیّه، سید محسن امین، بیروت، دارالتعارف، چاپ ششم ۱۳۹۸ ق، ج۱، ص۱۵۵.</ref> | در «المجالسالسنیّه» آمده است که امام صادق(ع) دربارهٔ جدش ـ امام سجاد(ع) ـ فرمود: او چهل سال بر پدرش گریه کرد، در حالیکه روزها روزه میگرفت و شبها شبزندهداری میکرد و هنگامی که زمان افطار فرا میرسید و یکی از غلامانش برای او غذا میآورد و عرض میکرد: ای مولای من! میل کنید؛ حضرت میفرمود: فرزند رسول خدا گرسنه شهید شد، فرزند رسول خدا تشنه شهید شد، و همینطور این کلام را تکرار و گریه میکرد تا این که غذا و آب با اشک چشمش مخلوط میشد و این وضعیت همچنان ادامه داشت تا اینکه خدای خویش را ملاقات کرد و به دیدار حق شتافت.<ref>المجالس السنیّه، سید محسن امین، بیروت، دارالتعارف، چاپ ششم ۱۳۹۸ ق، ج۱، ص۱۵۵.</ref> |