۱۱٬۸۷۷
ویرایش
Nazarzadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'به[[' به 'به [[') |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۲: | خط ۱۲: | ||
{{پاسخ}} | {{پاسخ}} | ||
مراتب توحید در یک تقسیمبندی به ۴ مرتبه تقسیم میشود: اول اقرار زبانی، دوم باور قلبی، سوم ایمان و اعتقاد و چهارم باور به اینکه هیچ چیزی غیر از خدای متعال وجود ندارد و همه خود او هستند. به مرتبه چهارم فناء فی الله گفته میشود. در همین مرحله چهارم هم مراتبی از جهت میزان معرفت به خدای متعال وجود دارد. | |||
== اقسام توحید == | == اقسام توحید == | ||
علمای علم [[اخلاق]] در یک تقسیم اولیه، توحید را به اقسامی تقسیم کردهاند: | علمای علم [[اخلاق]] در یک تقسیم اولیه، توحید را به اقسامی تقسیم کردهاند: | ||
الف) [[توحید در ذات]]، به این معنا که [[خداوند]] یکتا است، هیچ | الف) [[توحید در ذات]]، به این معنا که [[خداوند]] یکتا است، هیچ مِثل، مانند، شریک و همتایی ندارد. گاهی توحید ذاتی به معنای گستردهتری به کار میرود و شامل بساطت ذات الهی و سلب ترکیب از خداوند نیز میگردد.<ref>سعیدی مهر، کلام اسلامی۱، قم، مؤسسه فرهنگی طه، ۱۳۷۷، ج۱، ص ۷۳.</ref> و این مرتبه از توحید به دو مرتبه توحید واحدی و توحید احدی تقسیم میشود.<ref>خسرو پناه، عبدالحسین، قم، مرکز مطالعات حوزه علمیه، ۱۳۸۱، ص ۳۴.</ref> | ||
ب) [[توحید در صفات]]، یعنی صفات او عین ذاتش | ب) [[توحید در صفات]]، یعنی صفات او عین ذاتش است و هیچ گونه ترکیبی در ذاتش راه ندارد. | ||
ج) توحید در تأثیر و فعل، که «لا مُؤثر فی الوجود الا اللّه، هیچ کاری در عالم وجود انجام نمیپذیرد مگر اینکه با اذن خداوند متعال است و فقط او در تحققش مؤثر است. | ج) توحید در تأثیر و فعل، که «لا مُؤثر فی الوجود الا اللّه، هیچ کاری در عالم وجود انجام نمیپذیرد مگر اینکه با اذن خداوند متعال است و فقط او در تحققش مؤثر است. | ||
خط ۲۶: | خط ۲۶: | ||
توحید را به مراتبی تقسیم میکنند که بعضی از بزرگان این مراتب را چنین برشمرده اند: | توحید را به مراتبی تقسیم میکنند که بعضی از بزرگان این مراتب را چنین برشمرده اند: | ||
# مرتبه اول توحید، قشرِ قشر است که فقط اقرار زبانی به کلمه توحید است. این توحید، هیچ نفع اخروی به حال صاحبش ندارد و او را به کمال معنوی و [[سعادت اخروی]] نمیرساند؛ اما این مقدار از توحید منافع دنیوی دارد مثل آنکه جان، مال و ناموسش محترم است، و حکم [[کفّار]] را ندارد، اظهار توحید توسط [[منافقین]] که هیچ تأثیری در دل آنها ندارد، از این قبیل است. | # مرتبه اول توحید، قشرِ قشر است که فقط اقرار زبانی به کلمه توحید است. این توحید، هیچ نفع اخروی به حال صاحبش ندارد و او را به کمال معنوی و [[سعادت اخروی]] نمیرساند؛ اما این مقدار از توحید منافع دنیوی دارد مثل آنکه جان، مال و ناموسش محترم است، و حکم [[کفّار]] را ندارد، اظهار توحید توسط [[منافقین]] که هیچ تأثیری در دل آنها ندارد، از این قبیل است. | ||
# مرتبه دوم توحید قِشر است که از زبان گذشته و به قلب رسیده است در این مرتبه انسان اعتقاد قلبی به یگانگی و یکتایی خداوند متعال پیدا میکند. این اعتقاد باعث نجات انسان از [[عذاب اخروی]] میشود | # مرتبه دوم توحید قِشر است که از زبان گذشته و به قلب رسیده است در این مرتبه انسان اعتقاد قلبی به یگانگی و یکتایی خداوند متعال پیدا میکند. این اعتقاد باعث نجات انسان از [[عذاب اخروی]] میشود. | ||
# مرتبه سوم توحید، لُبّ است؛ در این مرتبه انسان هم خلق را میبیند و هم خالق را و علاوه بر اعتقاد به [[یگانگی خداوند]] معتقد است همه این مخلوقات را خداوند آفریده است و نیز همه اعمال و افعال را از خداوند متعال میداند و برای همه آنها، فقط یک فاعل | # مرتبه سوم توحید، لُبّ است؛ در این مرتبه انسان هم خلق را میبیند و هم خالق را و علاوه بر اعتقاد به [[یگانگی خداوند]] معتقد است همه این مخلوقات را خداوند آفریده است و نیز همه اعمال و افعال را از خداوند متعال میداند و برای همه آنها، فقط یک فاعل قائل است و همه کارها و اعمال را مستند به حق تعالی میکند و به این مطلب هم باور و اعتقاد قلبی و یقینی دارد. | ||
# مرتبه چهارم توحید، لُبّ لبّ است. در این مرتبه شخص، در همه چیز فقط جلوه و جمال حق تعالی را مشاهده میکند و فقط خدا را میبیند و عرفاء این مرتبه را فناء فی اللّه و فناء فی التوحید میگویند.<ref>نراقی، ملا احمد، معراج السعاده، مؤسسه انتشارات هجرت، چاپ چهارم، ۱۳۷۶، ص ۱۱۹.</ref> | # مرتبه چهارم توحید، لُبّ لبّ است. در این مرتبه شخص، در همه چیز فقط جلوه و جمال حق تعالی را مشاهده میکند و فقط خدا را میبیند و عرفاء این مرتبه را فناء فی اللّه و فناء فی التوحید میگویند.<ref>نراقی، ملا احمد، معراج السعاده، مؤسسه انتشارات هجرت، چاپ چهارم، ۱۳۷۶، ص ۱۱۹.</ref> عارف در مرتبه چهارم، حتی خودش را هم در این میان نمیبیند، بلکه فقط جمال و جلال او را مشاهده میکند. در این مرتبه خداوند متعال آنچنان بندهاش را دوست دارد که چشم و گوش و زبان و دست او میشود. | ||
[[امام خمینی]] در کتاب شریف چهل حدیث این روایت را چنین نقل میفرمایند: «فاذا احببْته کنت انا سمعه الذی یسمع به و بصره الذی یبصر به و لسانه الذی ینطق به و یده الذی یبطش بها ان دعانی اجبته و ان سألنی اعطیته.»<ref>خمینی، سید روح الله، شرح چهل حدیث، روایت سی و چهارم، مرکز نشر فرهنگی رجاء، چاپ دوم، ۱۳۶۸.</ref> پس وقتی او را دوست داشتم، گوش او میشوم که با آن میشنود و چشمش که با آن میبیند و زبانش که با آن سخن میگوید و دستش که با آن اخذ میکند و اشیاء را میگیرد، اگر مرا بخواند به او جواب میدهم و اگر از من چیزی بخواهد به او عطا میکنم. | |||
«فاذا احببْته کنت انا سمعه الذی یسمع به و بصره الذی یبصر به و لسانه الذی ینطق به و یده الذی یبطش بها ان دعانی اجبته و ان سألنی اعطیته.»<ref>خمینی، سید روح الله، شرح چهل حدیث، روایت سی و چهارم، مرکز نشر فرهنگی رجاء، چاپ دوم، ۱۳۶۸.</ref> | |||
پس وقتی او را دوست داشتم، گوش او میشوم که با آن میشنود و چشمش که با آن میبیند و زبانش که با آن سخن میگوید و دستش که با آن اخذ میکند و اشیاء را میگیرد، اگر مرا بخواند به او جواب میدهم و اگر از من چیزی بخواهد به او عطا میکنم. | |||
اما باید گفت در خود این مرتبه چهارم، رتبه و درجاتی وجود دارد؛ زیرا [[اسماء|اسماء الهی]] و [[صفات|صفات الهی]] نیکوی الهی بی نهایتند، لذا شناخت و معرفت پیدا کردن نسبت به آنها نیز بینهایت خواهد بود. | اما باید گفت در خود این مرتبه چهارم، رتبه و درجاتی وجود دارد؛ زیرا [[اسماء|اسماء الهی]] و [[صفات|صفات الهی]] نیکوی الهی بی نهایتند، لذا شناخت و معرفت پیدا کردن نسبت به آنها نیز بینهایت خواهد بود. | ||
{{مطالعه بیشتر}} | {{مطالعه بیشتر}} | ||
خط ۴۷: | خط ۴۱: | ||
# منشور جاوید آیت اللّه سبحانی، جلد دوم. | # منشور جاوید آیت اللّه سبحانی، جلد دوم. | ||
۴. پیام قرآن، آیت الله مکارم شیرازی، جلدهای ۲ و ۳. | ۴. پیام قرآن، آیت الله مکارم شیرازی، جلدهای ۲ و ۳. | ||
== منابع == | == منابع == |