automoderated
۶٬۳۴۱
ویرایش
(←متن حدیث: ابرابزار) |
|||
خط ۱۳: | خط ۱۳: | ||
{{عربی|وَ قَضَی فِی رَجُلٍ کِنْدِیٍّ أَمَرَ بِقَطْعِ یَدِهِ وَ ذَلِکَ أَنَّهُ سَرَقَ وَ کَانَ الرَّجُلُ مِنْ أَحْسَنِ النَّاسِ وَجْهاً وَ أَنْظَفِهِمْ ثَوْباً. فَقَالَ عَلِیٌّ(ع): مَا أَرَی مِنْ حُسْنِ وَجْهِکَ وَ نَظَافَةِ ثَوْبِکَ وَ مَکَانِکَ مِنَ الْعَرَبِ تَفْعَلُ مِثْلَ هَذَا الْفِعْلِ. فَنَکَسَ الْکِنْدِیُّ. ثُمَّ قَالَ: اللَّهَ اللَّهَ فِی أَمْرِی یَا أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ فَلَا وَ اللَّهِ مَا سَرَقْتُ شَیْئاً قَطُّ غَیْرَ هَذِهِ الدَّفْعَةِ… فَبَکَی الْکِنْدِیُّ فَأَطْرَقَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ(ع) مَلِیّاً ثُمَّ رَفَعَ رَأْسَهُ وَ قَالَ: مَا أَجِدُ یَسَعُنِی إِلَّا قَطْعُکَ… فَبَکَی الْکِنْدِیُّ وَ تَعَلَّقَ بِثَوْبِهِ وَ قَالَ: اللَّهَ اللَّهَ فِی عِیَالِی فَإِنَّکَ إِنْ قَطَعْتَ یَدِی هَلَکْتُ وَ هَلَکَ عِیَالِی وَ إِنِّی أَعُولُ ثَلَاثَةَ عَشَرَ عِیَالًا مَا لَهُمْ غَیْرِی… قَالَ: مَا أَجِدُ یَسَعُنِی إِلَّا قَطْعُکَ… فَلَمَّا وَقَعَتْ یَدُهُ الْمَقْطُوعَةُ بَیْنَ یَدَیْ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ(ع) قَالَ الْکِنْدِیُّ: وَ اللَّهِ لَقَدْ سَرَقْتُ تِسْعاً وَ تِسْعِینَ مَرَّةً وَ إِنَّ هَذِهِ تَمَامُ الْمِائَةِ کُلُّ ذَلِکَ یَسْتُرُ اللَّهُ عَلَیَّ… فَقَالَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ(ع): لَقَدْ فَرَّجَ عَنِّی قَدْ کُنْتُ مَغْمُوماً بِمَقَالَتِکَ الْأَوَّلَةِ وَ إِنَّ اللَّهَ حَلِیمٌ کَرِیمُ لَا یُعَجِّلُ عَلَیْکَ إِنْ شَاءَ فِی أَوَّلِ ذَنْبٍ»...}} | {{عربی|وَ قَضَی فِی رَجُلٍ کِنْدِیٍّ أَمَرَ بِقَطْعِ یَدِهِ وَ ذَلِکَ أَنَّهُ سَرَقَ وَ کَانَ الرَّجُلُ مِنْ أَحْسَنِ النَّاسِ وَجْهاً وَ أَنْظَفِهِمْ ثَوْباً. فَقَالَ عَلِیٌّ(ع): مَا أَرَی مِنْ حُسْنِ وَجْهِکَ وَ نَظَافَةِ ثَوْبِکَ وَ مَکَانِکَ مِنَ الْعَرَبِ تَفْعَلُ مِثْلَ هَذَا الْفِعْلِ. فَنَکَسَ الْکِنْدِیُّ. ثُمَّ قَالَ: اللَّهَ اللَّهَ فِی أَمْرِی یَا أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ فَلَا وَ اللَّهِ مَا سَرَقْتُ شَیْئاً قَطُّ غَیْرَ هَذِهِ الدَّفْعَةِ… فَبَکَی الْکِنْدِیُّ فَأَطْرَقَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ(ع) مَلِیّاً ثُمَّ رَفَعَ رَأْسَهُ وَ قَالَ: مَا أَجِدُ یَسَعُنِی إِلَّا قَطْعُکَ… فَبَکَی الْکِنْدِیُّ وَ تَعَلَّقَ بِثَوْبِهِ وَ قَالَ: اللَّهَ اللَّهَ فِی عِیَالِی فَإِنَّکَ إِنْ قَطَعْتَ یَدِی هَلَکْتُ وَ هَلَکَ عِیَالِی وَ إِنِّی أَعُولُ ثَلَاثَةَ عَشَرَ عِیَالًا مَا لَهُمْ غَیْرِی… قَالَ: مَا أَجِدُ یَسَعُنِی إِلَّا قَطْعُکَ… فَلَمَّا وَقَعَتْ یَدُهُ الْمَقْطُوعَةُ بَیْنَ یَدَیْ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ(ع) قَالَ الْکِنْدِیُّ: وَ اللَّهِ لَقَدْ سَرَقْتُ تِسْعاً وَ تِسْعِینَ مَرَّةً وَ إِنَّ هَذِهِ تَمَامُ الْمِائَةِ کُلُّ ذَلِکَ یَسْتُرُ اللَّهُ عَلَیَّ… فَقَالَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ(ع): لَقَدْ فَرَّجَ عَنِّی قَدْ کُنْتُ مَغْمُوماً بِمَقَالَتِکَ الْأَوَّلَةِ وَ إِنَّ اللَّهَ حَلِیمٌ کَرِیمُ لَا یُعَجِّلُ عَلَیْکَ إِنْ شَاءَ فِی أَوَّلِ ذَنْبٍ»...}} | ||
{{نقل قول|[در زمان حکومت امام علی(ع)] مردی از قبیله کنده (از قبایل معتبر عرب)، دزدی کرد. امام علی(ع) دستور داد [انگشتانِ] دستش را قطع کنند. امام(ع) به او که مردی خوش چهره و خوش لباس بود، فرمود: «به سر و شکل ظاهری تو و جایگاه قبیلهات در میان اعراب نمیآید که دزدی کنی.» مرد سرش را پایین انداخت و گفت: «... به خدا سوگند، غیر از این بار دزدی نکردهام.»... آن شخص گریست و امام مدتی سرش را پایین انداخت. آنگاه سرش را بلند کرد و فرمود: «جز قطع انگشتان دستت راهی ندارم.»... | <ref name=":0">مجلسی، محمد باقر، بحار الأنوار، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، چاپ دوم، ۱۴۰۳ ق، ج۴۰، ص۲۸۷.</ref>{{نقل قول|[در زمان حکومت امام علی(ع)] مردی از قبیله کنده (از قبایل معتبر عرب)، دزدی کرد. امام علی(ع) دستور داد [انگشتانِ] دستش را قطع کنند. امام(ع) به او که مردی خوش چهره و خوش لباس بود، فرمود: «به سر و شکل ظاهری تو و جایگاه قبیلهات در میان اعراب نمیآید که دزدی کنی.» مرد سرش را پایین انداخت و گفت: «... به خدا سوگند، غیر از این بار دزدی نکردهام.»... آن شخص گریست و امام مدتی سرش را پایین انداخت. آنگاه سرش را بلند کرد و فرمود: «جز قطع انگشتان دستت راهی ندارم.»... | ||
دزد خودش را به لباس امام(ع) آویخت و گفت: «به خاطر خدا مراعات خانوادهام را کن. اگر دستم را قطع کنی، هم خودم و هم خانوادهام هلاک میشوند. من سرپرست سیزده نفر هستم که نانآور و سرپرستی جز من ندارند.»... امام علی(ع) فرمود: «راهی نمیبینم جز اینکه دستت را ببرم.» | دزد خودش را به لباس امام(ع) آویخت و گفت: «به خاطر خدا مراعات خانوادهام را کن. اگر دستم را قطع کنی، هم خودم و هم خانوادهام هلاک میشوند. من سرپرست سیزده نفر هستم که نانآور و سرپرستی جز من ندارند.»... امام علی(ع) فرمود: «راهی نمیبینم جز اینکه دستت را ببرم.» | ||
خط ۱۹: | خط ۱۹: | ||
وقتی انگشتان دست او را بریدند، مرد کندی گفت: «به خدا سوگند ۹۹ بار دیگر دزدی کرده بودم، و این دفعهٔ صدم بود، ولی تا پیش از این خدا آنها را پوشیده نگه میداشت و کسی خبردار نشده بود.» امام علی(ع) به او فرمود: «من با حرفهایی که در ابتدا زدی، اندوهگین شده بودم، ولی اکنون خداوند اندوهم را زدود. خدا شکیبا و بخشنده است و برای اولین گناه - اگر بخواهد - تو را مجازات نمیکند.»}} | وقتی انگشتان دست او را بریدند، مرد کندی گفت: «به خدا سوگند ۹۹ بار دیگر دزدی کرده بودم، و این دفعهٔ صدم بود، ولی تا پیش از این خدا آنها را پوشیده نگه میداشت و کسی خبردار نشده بود.» امام علی(ع) به او فرمود: «من با حرفهایی که در ابتدا زدی، اندوهگین شده بودم، ولی اکنون خداوند اندوهم را زدود. خدا شکیبا و بخشنده است و برای اولین گناه - اگر بخواهد - تو را مجازات نمیکند.»}} | ||
== | === بررسی سند === | ||
حدیث قطع دست دزد کندی توسط امام علی(ع)، در کتاب بحار الانوار، بدون سلسله سند ذکر شده است.<ref name=":0" /> بنابراین از نظر سند ضعیف بوده و معتبر ندارد. | |||
== | == محتوا == | ||
بر فرض قبول روایت، امام علی(ع) در برابر خواهشهای مرد کندی، ابراز دلسوزی و مهربانی کرد، نه اینکه دچار تردید شده باشد؛ چراکه پس از آن بر اجرای حکم تأکید کرد. به گفته امام رضا(ع)، یکی از ویژگیهای امام(ع)، دلسوزی و مهربانی است.<ref>کلینی، محمد، الکافی، تهران، دار الکتب الإسلامیه، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ ق، ج۱، ص۲۰۰، بَابٌ نَادِرٌ جَامِعٌ فِی فَضْلِ الْإِمَامِ وَ صِفَاتِه، حدیث ۱.</ref> امام علی(ع) در این واقعه هم پدری مهربان و هم حافظ حدود الهی است.{{مدرک|date=ژوئیه ۲۰۲۱}} | |||
بر فرض پذیرفتن حدیث، امام علی(ع) وقتی شنید مرد کندی اولین بار است دزدی کرده و باید مجازات شود، اندوهگین شد. گفته شده دلیل ناراحتی امام(ع) توبه نکردن آن مرد پیش از دستگیری بود، تا گناهش بخشیده شود و برای یک بار دزدی دست او قطع نشود.{{مدرک|date=ژوئیه ۲۰۲۱}}<span></span> | |||
<span></span> | |||
== منابع == | == منابع == |