ثواب هجده برابری قرض دادن: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۰: خط ۱۰:


== حدیث اول در کافی ==
== حدیث اول در کافی ==
{{عربی|عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ(ع): مَكْتُوبٌ عَلى‏ بَابِ الْجَنَّةِ: الصَّدَقَةُ بِعَشَرَةٍ، وَ الْقَرْضُ بِثَمَانِيَةَ عَشَرَ. وَ فِي رِوَايَةٍ أُخْرى‏ بِخَمْسَةَ عَشَر|ترجمه=«بر در بهشت نوشته شده است: پاداش صدقه ده برابر و پاداش قرض هجده برابر است». در روایت دیگری آمده است: «[پاداش قرض] پانزده برابر است.}}<ref>کلینی، محمد، کافی، تهران، دار الکتب الاسلامیه، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق، ج۴، باب القرض، ص۳۳.</ref>
{{عربی|عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ(ع): مَكْتُوبٌ عَلى‏ بَابِ الْجَنَّةِ: الصَّدَقَةُ بِعَشَرَةٍ، وَ الْقَرْضُ بِثَمَانِيَةَ عَشَرَ. وَ فِي رِوَايَةٍ أُخْرى‏ بِخَمْسَةَ عَشَر|ترجمه=«بر در بهشت نوشته شده است: پاداش صدقه ده برابر و پاداش قرض هجده برابر است». در روایت دیگری آمده است: «[پاداش قرض] پانزده برابر است.}}<ref name=":0">کلینی، محمد، کافی، تهران، دار الکتب الاسلامیه، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق، ج۴، باب القرض، ص۳۳.</ref>
=== بررسی سند ===
=== بررسی سند ===
این روایت را شیخ کلینی در کتاب الکافی، از امام صادق(ع) نقل کرده است.   
این روایت را شیخ کلینی در کتاب الکافی، از امام صادق(ع) نقل کرده است.<ref name=":0" /> راویان این حدیث، علی بن ابراهیم، پدرش، ابن ابی عمیر، منصور بن یونس و اسحاق بن عمار هستند.<ref name=":0" />    


این روایت را شیخ صدوق در کتاب من لایحضره الفقیه بدون سند، نقل کرده است.<ref>ابن بابویه، محمد، من لایحضره الفقیه، قم، جامعه مدرسین، چاپ دوم، ۱۴۱۳ق، ج۲، باب ثواب القرض، ص۵۸، حدیث ۱۶۹۷ و ج۲، باب فضل الصدقه، ص۶۷، حدیث ۱۷۳۸.</ref> 
[[علامه مجلسی]] در کتاب [[مرآة العقول (کتاب)|مرآة العقول]] سند حدیث را [[حدیث حسن|حَسَن]] یا [[حدیث موثق|مُوَثّق]] دانسته است.<ref>مجلسی، محمد باقر، مرآه العقول فی شرح اخبار آل الرسول، تهران، دار الکتب الاسلامیه، چاپ دوم، ج۱۶، ص۱۶۲.</ref> به گفته شیخ طوسی رجال‌شناس شیعه، منصور بن یونس یکی از راویان این حدیث،‌ از نظر مذهب واقفی است،<ref>طوسی، رجال الطوسی، به تحقیق جواد قیومی اصفهانی، قم، جماعة المدرسین، ۱۳۷۳ش،  ص۳۴۳.</ref> ولی ثقه و مورد اعتماد شمرده شده است.<ref>نجاشی، رجال النجاشی، به تحقیق موسی شبیری زنجانی، قم، جماعة المدرسین، ۱۳۶۵ش،  ص۴۱۲.</ref> بنابراین این روایت موثق و [[حدیث معتبر|معتبر]] است.
 
علی بن ابراهیم از پدرش از ابن ابی عمیر از منصور بن یونس از اسحاق بن عمار از امام صادق –(ع)-.
 
علامه مجلسی در کتاب مرآة العقول» سند حدیث را حسن یا موثق دانسته است.<ref>مجلسی، محمد باقر، مرآه العقول فی شرح اخبار آل الرسول، تهران، دار الکتب الاسلامیه، چاپ دوم، ج۱۶، ص۱۶۲.</ref> به خاطر اینکه برخی از کتاب‌های رجالی، منصور بن یونس را واقفی دانسته‌اند که ثقه و مورد اعتماد است؛ با این نگاه سند روایت مستند و معتبر و موثق است.


== حدیث دوم در کافی ==
== حدیث دوم در کافی ==
{{عربی|عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ(ع)، قَالَ: «قَالَ رَسُولُ اللَّهِ(ص): الصَّدَقَةُ بِعَشَرَةٍ، وَ الْقَرْضُ بِثَمَانِيَةَ عَشَر...|ترجمه=امام صادق(ع) از پیامبر(ص) نقل کرده است: «پاداش صدقه ده برابر و پاداش قرض هجده برابر است...}}.<ref>کلینی، محمد، کافی، تهران، دار الکتب الاسلامیه، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق، ج۴، باب الصدقه علی القرابه، ص۱۰.</ref>
{{عربی|عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ(ع)، قَالَ: «قَالَ رَسُولُ اللَّهِ(ص): الصَّدَقَةُ بِعَشَرَةٍ، وَ الْقَرْضُ بِثَمَانِيَةَ عَشَر...|ترجمه=امام صادق(ع) از پیامبر(ص) نقل کرده است: «پاداش صدقه ده برابر و پاداش قرض هجده برابر است...}}.<ref name=":1">کلینی، محمد، کافی، تهران، دار الکتب الاسلامیه، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق، ج۴، باب الصدقه علی القرابه، ص۱۰.</ref>
=== بررسی سندی ===
=== بررسی سندی ===
این روایت را شیخ صدوق در کتاب من لایحضره الفقیه بدون سند، نقل کرده است.<ref>ابن بابویه، محمد، من لایحضره الفقیه، قم، جامعه مدرسین، چاپ دوم، ۱۴۱۳ق، ج۲، باب ثواب القرض، ص۶۷.</ref> شیخ طوسی در کتاب «تهذیب الاحکام»<ref>طوسی، محمد، تهذیب الاحکام، تهران، دار الکتب الاسلامیه، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق، ج۴، باب۲۹ باب الزیادات فی الزکاه، ص۱۰۶، حدیث۳۶.</ref>
این روایت را شیخ کلینی در کتاب الکافی، از امام صادق(ع) و او از پیامبر(ص) نقل کرده است.<ref name=":1" />


== در دیگر منابع ==


== فضیلت قرض دادن ==
علی بن ابراهیم قمی از پدرش از نوفلی از سکونی از امام صادق از رسول خدا (صلی الله علیه و آله).
روایاتی در اهمیت قرض دادن در کتاب‌های معتبر روایی وجود دارد؛ از جمله آنها این روایت است که امام صادق فرمود: «مَکْتُوبٌ عَلَی بَابِ الْجَنَّه الصَّدَقَه بِعَشَرَه وَ الْقَرْضُ بِثَمَانِیَه عَشَرَ».


== بررسی سندی ==
علامه مجلسی در کتاب مرآه العقول<ref>مجلسی، محمد باقر، مرآه العقول فی شرح اخبار آل الرسول، تهران، دار الکتب الاسلامیه، چاپ دوم، ج۱۶، ص۱۳۵.</ref> و ملاذ الاخیار<ref>مجلسی، محمد باقر، ملاذ الاخیار فی فهم تهذیب الاخبار، قم، کتابخانه مرعشی نجفی، چاپ اول، ج۶، ص۲۷۸.</ref> این روایت را از نظر سندی ضعیف دانسته است.  
روایت اول: علی بن ابراهیم قمی از پدرش از نوفلی از سکونی از امام صادق از رسول خدا (صلی الله علیه و آله).


علامه مجلسی در «مرآه العقول»<ref>مجلسی، محمد باقر، مرآه العقول فی شرح اخبار آل الرسول، تهران، دار الکتب الاسلامیه، چاپ دوم، ج۱۶، ص۱۳۵.</ref> و «ملاذ الاخیار»<ref>مجلسی، محمد باقر، ملاذ الاخیار فی فهم تهذیب الاخبار، قم، کتابخانه مرعشی نجفی، چاپ اول، ج۶، ص۲۷۸.</ref> این روایت را از نظر سندی ضعیف دانسته است و این به خاطر نوفلی است که برخی او را ثقه نمی‌دانند و نیز سکونی از اهل سنت است هر چند روایاتش را برخی پذیرفته‌اند. البته برخی نیز این سلسله سند را از جمله نرم‌افزار درایه النور معتبر می‌دانند؛ اما از آنجا که نرم‌افزار درایه النور مبانی خود را بیان نکرده‌اند نمی‌توان بدان استناد کرد و روایت معتبر نیست.


روایت دوم:
و این به خاطر نوفلی است که برخی او را ثقه نمی‌دانند و نیز سکونی از اهل سنت است هر چند روایاتش را برخی پذیرفته‌اند. البته برخی نیز این سلسله سند را از جمله نرم‌افزار درایه النور معتبر می‌دانند؛ اما از آنجا که نرم‌افزار درایه النور مبانی خود را بیان نکرده‌اند نمی‌توان بدان استناد کرد و روایت معتبر نیست.


روایات «من لایحضره الفقیه» بدون سند است، هر چند از نظر متن همان روایات کافی و تهذیب هستند و با این نگرش می‌توان روایت اول را ضعیف و روایت دوم را معتبر دانست.
== در دیگر منابع ==
روایت نخست را شیخ صدوق در کتاب من لایحضره الفقیه بدون سند، نقل کرده است.<ref>ابن بابویه، محمد، من لایحضره الفقیه، قم، جامعه مدرسین، چاپ دوم، ۱۴۱۳ق، ج۲، باب ثواب القرض، ص۵۸، حدیث ۱۶۹۷ و ج۲، باب فضل الصدقه، ص۶۷، حدیث ۱۷۳۸.</ref>


روایات دیگر کتاب‌ها نیز یا بدون سند است یا سندش معتبر نیست.<ref>رک: قمی، علی، تفسیر القمی، ج۲، ص۳۵۰. مکارم الاخلاق، ص۱۳۵. کاشانی، فیض، تفسیر الصافی، ج۳، ص۱۳۴. مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج۷۱، ص۳۱۱. پاینده، ابو القاسم، نهج الفصاحه، ص۴۸۰، حدیث ۱۵۵۷.</ref>
روایات دیگر کتاب‌ها نیز یا بدون سند است یا سندش معتبر نیست.<ref>رک: قمی، علی، تفسیر القمی، ج۲، ص۳۵۰. مکارم الاخلاق، ص۱۳۵. کاشانی، فیض، تفسیر الصافی، ج۳، ص۱۳۴. مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج۷۱، ص۳۱۱. پاینده، ابو القاسم، نهج الفصاحه، ص۴۸۰، حدیث ۱۵۵۷.</ref>
روایت دوم را شیخ صدوق در کتاب من لایحضره الفقیه بدون سند، نقل کرده است.<ref>ابن بابویه، محمد، من لایحضره الفقیه، قم، جامعه مدرسین، چاپ دوم، ۱۴۱۳ق، ج۲، باب ثواب القرض، ص۶۷.</ref> شیخ طوسی در کتاب «تهذیب الاحکام»<ref>طوسی، محمد، تهذیب الاحکام، تهران، دار الکتب الاسلامیه، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق، ج۴، باب۲۹ باب الزیادات فی الزکاه، ص۱۰۶، حدیث۳۶.</ref>


هر چند برخی از این روایات سند معتبری ندارند؛ اما از آنجا که سند برخی از این روایات معتبر و مستند هستند و در کتاب‌های معتبر و دست اول حدیثی نیز آمده‌اند، می‌توان این روایات را قابل استناد و معتبر دانست و روایات ضعیف از نظر سندی نیز به عنوان موید این قابل استناد می‌باشند.
هر چند برخی از این روایات سند معتبری ندارند؛ اما از آنجا که سند برخی از این روایات معتبر و مستند هستند و در کتاب‌های معتبر و دست اول حدیثی نیز آمده‌اند، می‌توان این روایات را قابل استناد و معتبر دانست و روایات ضعیف از نظر سندی نیز به عنوان موید این قابل استناد می‌باشند.
automoderated
۶٬۳۴۱

ویرایش