automoderated، دیوانسالاران، مدیران
۷٬۲۳۰
ویرایش
جز (←تفاوت امامت با حکومت پادشاهان: جزیی) |
جز (←تفاوت امامت با حکومت پادشاهان: جزیی) |
||
خط ۱۹: | خط ۱۹: | ||
===تفاوت امامت با حکومت پادشاهان=== | ===تفاوت امامت با حکومت پادشاهان=== | ||
با توجه به کارکرد و اهمیت، امامت در اندیشه شیعه تفاوت های اساسی با حکومت پادشاهی و سلطنتی شاهان و ملوک دارد: | با توجه به کارکرد و اهمیت، امامت در اندیشه شیعه تفاوت های اساسی با حکومت پادشاهی و سلطنتی شاهان و ملوک دارد: | ||
* اطاعت امام، در ردیف اطاعت خدا و پیامبر اکرم(ص) است. چنانکه قرآن اطاعت از اولوالامر را در آیه ۵۹ از سوره نساء چنین قلمداد کردهاست؛ {{قرآن|یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ أَطِیعُواْ اللّهَ وَأَطِیعُواْ الرَّسُولَ وَأُوْلِی الأَمْرِ مِنکمْ}}.<ref>امامت پژوهی، ص۹۲.</ref> | * اطاعت امام، در ردیف اطاعت خدا و پیامبر اکرم(ص) است. چنانکه قرآن اطاعت از اولوالامر را در آیه ۵۹ از سوره نساء چنین قلمداد کردهاست؛ {{قرآن|یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ أَطِیعُواْ اللّهَ وَأَطِیعُواْ الرَّسُولَ وَأُوْلِی الأَمْرِ مِنکمْ}}.<ref>امامت پژوهی، ص۹۲.</ref> | ||
* امامت، منصبی الهی و فراتر از گزینش و انتخاب انسانها است؛ هرگز فردی از طریق انتخاب مردم یا انتخاب اهل حلّ و عقد و دایره شورا به مقام امامت نمیرسد، همانطور که نبی چنین است و خداوند نبی و پیامبر را تعیین میکند.<ref>همان، ص۷۸.</ref> | |||
* سیر تکامل انسان با اعتقاد به امامت به پایان می رسد؛ قرآن، امامت را آخرین مرحله سیر تکاملی انسان برشمرده است که تنها پیامبران اولوالعزم و کسانی که هم رتبه آنان هستند، به آن میرسند: {{قرآن|وَإِذِ ابْتَلَی إِبْرَاهِیمَ رَبُّهُ بِکلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قَالَ إِنِّی جَاعِلُک لِلنَّاسِ إِمَامًا قَالَ وَمِن ذُرِّیَّتِی قَالَ لاَ یَنَالُ عَهْدِی الظَّالِمِینَ}}.<ref>بقره / ۱۲۴.</ref> و ابراهیم را با وسایل گوناگون آزمود و او به خوبی از عهده آزمایش برآمد، خداوند به او فرمود: من تو را امام و رهبر مردم قرار دادم، ابراهیم عرض کرد: از دودمان من (نیز امامانی قرار بده) خداوند فرمود: پیمان من به ستمکاران نمیرسد (و تنها آن دسته از فرزندان تو که پاک و معصوم هستند، شایسته این مقامند). از آیه مورد بحث، چنین استفاده میشود که مقام امامت اعطا شده به ابراهیم(ع) بعد از پیروزی در همه این آزمونها، برتر از نبوت و رسالت او بوده است.<ref>امامت پژوهی، ص۷۹.</ref> | |||
* یگانه راه خدا؛ درباره مودّت اهل بیت، در آیات قرآن، سه تعبیر وجود دارد که معلوم میشود پیروی از امامت، یگانه راه نزدیک شدن به خداست: | |||
# پاداش رسالت پیامبر: {{قرآن|قُل لَّا أَسْأَلُکمْ عَلَیْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّه فِی الْقُرْبَی<ref>شوری / ۲۳.</ref>؛ بگو: من مزد رسالت خود را از شما نمیخواهم، مگر دوستی نزدیکانم را». | |||
# دوستی و مودت اهل بیت به سود امت است: {{قرآن|قُلْ مَا سَأَلْتُکم مِّنْ أَجْرٍ فَهُوَ لَکمْ إِنْ أَجْرِیَ إِلَّا عَلَی اللَّه…}}<ref>سباء / ۴۷.</ref>؛ بگو: مزدی که از شما میخواستم، به سود شماست (نه به سود من)، مزد من فقط به عهده خداست». | |||
# دوستی اهل بیت راه هدایت به سوی خدا: {{قرآن|قُلْ مَا أَسْأَلُکمْ عَلَیْهِ مِنْ أَجْرٍ إِلَّا مَن شَاء أَن یَتَّخِذَ إِلَی رَبِّهِ سَبِیلًا}}<ref>فرقان / ۵۷.</ref>؛ مزدی از شما نمیخواهم، مگر این که کسی از شما خواسته باشد راهی، به پروردگار انتخاب کند». | |||
پیامبر اکرم(ص) در آیه اوّل، مودّت ائمه حق را مزد رسالت خویش میداند و در آیه دوم، تذکر میدهد که سود این تنها مزد، برای امت است، نه برای من؛ و در آیه سوم، توضیح میدهد که فلسفه این موّدت «مزد» این است که یگانه راه پرورش و تکامل و حرکت به سوی کمال مطلق است. دعای ندبه سه آیه مذکور را با هم جمع نموده، این نتیجه را میگیرد: «فکانوا هم السبیل الیک و المسلک الی رضوانک»؛ آنها (ائمه حق) راه به سوی تو و طریق وصول به رضوان تو بودند.<ref>امامت پژوهی، ص۸۵.</ref> | پیامبر اکرم(ص) در آیه اوّل، مودّت ائمه حق را مزد رسالت خویش میداند و در آیه دوم، تذکر میدهد که سود این تنها مزد، برای امت است، نه برای من؛ و در آیه سوم، توضیح میدهد که فلسفه این موّدت «مزد» این است که یگانه راه پرورش و تکامل و حرکت به سوی کمال مطلق است. دعای ندبه سه آیه مذکور را با هم جمع نموده، این نتیجه را میگیرد: «فکانوا هم السبیل الیک و المسلک الی رضوانک»؛ آنها (ائمه حق) راه به سوی تو و طریق وصول به رضوان تو بودند.<ref>امامت پژوهی، ص۸۵.</ref> | ||
* شناخت امام، اساس خداشناسی؛ امام صادق(ع) میفرماید: امام حسین(ع) روزی بر یارانش وارد شد… در این هنگام، کسی عرض کرد: ای فرزند رسول خدا! پدر و مادرم فدای تو باد! معرفت و شناخت خدا چیست؟ امام(ع) فرمود: معرفت خدا این است، که مردم هر عصر و زمان، امام و رهبر دوران خود را شناسایی کرده، فرمانبرداری و پیروی او را واجب بدانند.<ref>همان، ص۸۵.</ref> | |||
* امام، واسطه فیض؛ هدف عالی انسان، نیل به کمالات ماورای طبیعت و اتصال به عالم غیب و تخلّق به «اخلاق الله» است خدای متعال، کوشش و میل را در فطرت انسان قرار داد و اگر هوی و هوس و شهوتهای زمینی انسان، مانع نشود، میل فطری هر انسان، وصول به این کمال است. طریق وصول به این کمال، همان «صراط المستقیم» است که درجات و مراتبی دارد و هر مرتبه، فوق مرتبه نازلتر قرار گرفته و میان مراتب آن، پیوند و اتصال ناگسستنی برقرار است. در این مسیر، کسی میتواند رهبر رهروان طریق مستقیم باشد که خود، این مسیر را پیموده و به هدف عالی، واصل شده باشد؛ و لازم است همواره در میان انسانها چنین فرد برگزیده ای که در ارتباط مستقیم با جهان غیب و عالم ربوبی است، وجود داشته باشد تا واسطه فیض میان عالم ربوبی و نوع انسانی گردد، وگرنه حرکت استکمالی افراد انسانی، بی غایت است و میان عالم ربوبی و نوع انسانی، ارتباطی نخواهد بود. بدیهی است که نوع بی غایت، محکوم به انقراض است، چنین فرد برگزیده ای، در اصطلاح شرع، «امام» نامیده میشود. امام، فرد کاملی است که به تمام عقاید حقه الهی، معتقد و به تمام اخلاق و صفات نیک، آراسته است و همه کمالاتی که از جانب خداوند افاضه شده و ممکن است در افراد، تحقق یابد، در او فعلیت یافته است.<ref>امامت پژوهی، ص۸۵ و ۸۶.</ref> | |||
در حقیقت، مقام امام، مقام تحقق بخشیدن به اهداف مذهب و هدایت به معنای ایصال الی المطلوب است. نه فقط ارائه طریق، علاوه بر این، هدایت تکوینی را نیز شامل است؛ توضیح این که هدف از بعثت انبیاء و ارسال رسل، هدایت جامعه بشری است و این هدایت، دو بعد دارد: | در حقیقت، مقام امام، مقام تحقق بخشیدن به اهداف مذهب و هدایت به معنای ایصال الی المطلوب است. نه فقط ارائه طریق، علاوه بر این، هدایت تکوینی را نیز شامل است؛ توضیح این که هدف از بعثت انبیاء و ارسال رسل، هدایت جامعه بشری است و این هدایت، دو بعد دارد: |