درخواست تعیین جانشین توسط پیامبر(ص): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
ویرایش به‌وسیلهٔ ابرابزار:
(تکمیل و بارگزاری)
جز (ویرایش به‌وسیلهٔ ابرابزار:)
خط ۴: خط ۴:
  |شاخه فرعی۱ = امامت خاصه
  |شاخه فرعی۱ = امامت خاصه
  |شاخه فرعی۲ = خلافت امام علی(ع)
  |شاخه فرعی۲ = خلافت امام علی(ع)
  |شاخه فرعی۳ =  
  |شاخه فرعی۳ =
}}
}}
{{سوال}}
{{سوال}}
آيا پيامبر اسلام حضرت محمد(ص) از خداوند درخواست تعيين جانشين کرده است يا خير؟
آیا پیامبر اسلام حضرت محمد(ص) از خداوند درخواست تعیین جانشین کرده است یا خیر؟
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}
{{پاسخ}}
{{پاسخ}}


عين جريان [[حضرت موسي]] و انابه او به سوي خدا که در [[سوره طه]] آیه 24، در مورد دعاي او را براي استخلاف حضرت هارون و برآورده شدن حاجت او به نصب هارون برادرش به مقام خلافت و وزارت نقل شده است، درباره حضرت رسول اکرم(ص) و انابه او به سوي خدا و دعاي او براي استخلاف و جانشيني حضرت [[علي بن ابي طالب(ع)]]، و بر آورده شدن حاجت او در برخی از روایات نقل شده است.
عین جریان [[حضرت موسی]] و انابه او به سوی خدا که در [[سوره طه]] آیه ۲۴، در مورد دعای او را برای استخلاف حضرت هارون و برآورده شدن حاجت او به نصب هارون برادرش به مقام خلافت و وزارت نقل شده است، درباره حضرت رسول اکرم(ص) و انابه او به سوی خدا و دعای او برای استخلاف و جانشینی حضرت [[علی بن ابی طالب(ع)]]، و برآورده شدن حاجت او در برخی از روایات نقل شده است.


==دعای رسول اکرم در جریان خاتم بخشی==
== دعای رسول اکرم در جریان خاتم بخشی ==
{{نوشتار اصلی|خاتم بخشی امام علی(ع)}}
{{نوشتار اصلی|خاتم بخشی امام علی(ع)}}
[[سيّد بن طاوس]] دعاي رسول اکرم(ص) را براي استخلاف [[امير المؤمنين(ع)]]، در [[شأن نزول]] آيه شريفه: «انما وليکم الله و رسوله ...» از ثعلبي در تفسيرش با چندين طريق نقل مي کند که از جمله آن ها روايتي است که [[عبدالله بن عباس]] به از [[ابوذر غفاری]] نقل می کند که ابوذر اینطور فرمود: «هان اي مردم بدانيد که روزي از روزي ها با [[رسول خدا(ص)]] نماز ظهر مي خواندم، سائلي در مسجد از مردم چيزي درخواست پول کرد و کسي به وي چيزي نداد، سائل دست خود را به آسمان بلند کرد و گفت: خدايا تو شاهد باش که من در [[مسجد]] رسول تو سئوال کردم و کسي به من چيزي نداد، در همين حال که او شکوه مي کرد علي(ع) در رکوع بود، با انگشت کوچک دست راست خود اشاره به سائل کرد، سائل نزديک رفته و انگشتر را از انگشت آن جناب بيرون آورد. رسول خدا(ص) ناظر تمام اين جريانات بود و لذا وقتي نمازش تمام شد سر به سوي آسمان بلند نمود و عرض کرد: بارالها موسي از تو خواست تا شرح صدرش دهي و کارهايش را آسان سازي، و گره از زبانش بگشائي تا مردم گفتارش را بفهمند، و نيز درخواست کرد هارون را که برادرش بود وزير و ياورش قرار دهي و با وي پشتش را محکم نموده و او را در کارها و مأموريت هايش شريک سازي، و تو در قرآن ناطقت پاسخش را چنين دادی: «به زودي به وسيله برادرت تو را در کار نبوت کمک مي دهيم و براي شما نسبت به آيات خود سلطنتي قرار مي دهيم تا به شما دست نيابند».
[[سیّد بن طاوس]] دعای رسول اکرم(ص) را برای استخلاف [[امیر المؤمنین(ع)]]، در [[شأن نزول]] آیه شریفه: «انما ولیکم الله و رسوله …» از ثعلبی در تفسیرش با چندین طریق نقل می‌کند که از جمله آن‌ها روایتی است که [[عبدالله بن عباس]] به از [[ابوذر غفاری]] نقل می‌کند که ابوذر اینطور فرمود: «هان ای مردم بدانید که روزی از روزی‌ها با [[رسول خدا(ص)]] نماز ظهر می‌خواندم، سائلی در مسجد از مردم چیزی درخواست پول کرد و کسی به وی چیزی نداد، سائل دست خود را به آسمان بلند کرد و گفت: خدایا تو شاهد باش که من در [[مسجد]] رسول تو سئوال کردم و کسی به من چیزی نداد، در همین حال که او شکوه می‌کرد علی(ع) در رکوع بود، با انگشت کوچک دست راست خود اشاره به سائل کرد، سائل نزدیک رفته و انگشتر را از انگشت آن جناب بیرون آورد. رسول خدا(ص) ناظر تمام این جریانات بود و لذا وقتی نمازش تمام شد سر به سوی آسمان بلند نمود و عرض کرد: بارالها موسی از تو خواست تا شرح صدرش دهی و کارهایش را آسان سازی، و گره از زبانش بگشائی تا مردم گفتارش را بفهمند، و نیز درخواست کرد هارون را که برادرش بود وزیر و یاورش قرار دهی و با وی پشتش را محکم نموده و او را در کارها و مأموریت‌هایش شریک سازی، و تو در قرآن ناطقت پاسخش را چنین دادی: «به زودی به وسیله برادرت تو را در کار نبوت کمک می‌دهیم و برای شما نسبت به آیات خود سلطنتی قرار می‌دهیم تا به شما دست نیابند».


بارالها من محمد، نبي و صفي توأم، بارالها مرا هم شرح صدر ارزاني بدار و کار مرا نيز آسان بساز و از اهل بيتم علي را وزيرم قرار بده و به اين وسيله پشتم را محکم کن. آنگاه ابوذر گفت: رسول الله هنوز دعايش در زبان بود که [[جبرئيل]] از ناحيه خداي جليل به حضورش آمد و عرض کرد: اي محمّد بخوان. پرسيد: چه بخوانم؟ ابوذر مي گويد: جبرئيل گفت اين آيه را بخوان:}}<ref>طرائف، ابن طاوس، طبع قم، سال ۱۴۰۰ق، ص۴۷، ۴۸، ح۴۰؛ ترجمه الميزان، ج۶، ص۲۸.</ref> {{قرآن|إِنَّمَا وَلِيُّکمُ اللّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُواْ الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلاَه وَيُؤْتُونَ الزَّکاه وَهُمْ رَاکعُونَ<ref>المائده / ۵۵.</ref> جز اين نيست که ولي (و سرپرست) شما خداست و رسول او و آنان که ايمان آورده از همان ايمان آورندگاني که اقامه نماز و اداي زکات مي کنند در حالي که در رکوع نمازند.
بارالها من محمد، نبی و صفی توأم، بارالها مرا هم شرح صدر ارزانی بدار و کار مرا نیز آسان بساز و از اهل بیتم علی را وزیرم قرار بده و به این وسیله پشتم را محکم کن. آنگاه ابوذر گفت: رسول الله هنوز دعایش در زبان بود که [[جبرئیل]] از ناحیه خدای جلیل به حضورش آمد و عرض کرد: ای محمّد بخوان. پرسید: چه بخوانم؟ ابوذر می‌گوید: جبرئیل گفت این آیه را بخوان:}}<ref>طرائف، ابن طاوس، طبع قم، سال ۱۴۰۰ق، ص۴۷، ۴۸، ح۴۰؛ ترجمه المیزان، ج۶، ص۲۸.</ref> {{قرآن|إِنَّمَا وَلِیُّکمُ اللّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِینَ آمَنُواْ الَّذِینَ یُقِیمُونَ الصَّلاَه وَیُؤْتُونَ الزَّکاه وَهُمْ رَاکعُونَ<ref>المائده / ۵۵.</ref> جز این نیست که ولی (و سرپرست) شما خداست و رسول او و آنان که ایمان آورده از همان ایمان آورندگانی که اقامه نماز و ادای زکات می‌کنند در حالی که در رکوع نمازند.


اين حديث با الفاظ و مضامين گوناگوني نقل شده است که آنچه از ابوذر غفاري رضوان الله عليه نقل کرديم مفصّل ترين و کامل ترين آن مي باشد.
این حدیث با الفاظ و مضامین گوناگونی نقل شده است که آنچه از ابوذر غفاری رضوان الله علیه نقل کردیم مفصّل‌ترین و کامل‌ترین آن می‌باشد.


==دعای پیامبر در شفای امیرالمؤمنین==
== دعای پیامبر در شفای امیرالمؤمنین ==
[[سليم بن قيس]] از مقداد بن اسود در پاسخ سئوالي که سليم درباره علي بن ابي طالب(ع) از او نموده بود، روايت مي کند که او گفت: ما با رسول خدا(ص) به سفر مي رفتيم، ... و علي(ع) خدمت رسول خدا را مي کرد و رسول خدا غير از علي خادمي نداشت، تا اين که مي گويد: شب ها رسول خدا بر مي خواست و در دل شب نماز مي گذارد. يک شب تب شديدي براي علي پيدا شد به طوري که نگذاشت تا صبح بخوابد، و رسول خدا هم به جهت بيداري علي، در آن شب نخوابيد، و تا به صبح بيدار بود، و رسول خدا در آن شب گاهي نماز مي خواند و گاهي به نزد علي(ع) مي آمد، و او را دلداري و آرامش مي داد و به او نگاه مي کرد. تا آن که سپيده صبح دميد، و چون با اصحاب خود نماز صبح را به جاي آورد، عرضه داشت: «اللّهم اشف عليا و عافه فانّه قد اسهرني ممّا به من الوجع» بار پروردگارا علي را شفا عنايت کن و به او عافيت مرحمت بفرما، چون از شدّت دردي که داشت، نگذاشت من بخوابم و تا صبح بيدار بودم. علي(ع) بعد از دعاي رسول الله حالش چنان خوب شد که گوئي گرهي را از ريسمان باز کردند. و پس از اين، رسول خدا(ص) به او فرمود: «بشارت باد بر تو اي برادر من» و تمام اصحاب گرداگرد پيامبر اين سخن را مي شنيدند. علي(ع) گفت: اي پيغمبر خدا، خداوند تو را بشارت به خير دهد و مرا فداي تو گرداند. رسول خدا(ص) فرمود: من از خداوند چيزي را نخواسته ام مگر آن که به من عطا کرده است، و من چيزي را براي خودم نخواسته ام مگر آن که مثل آن را براي تو خواسته ام. من از خداوند خواسته ام که تو را وصي من، و وارث من، و مخزن علم من قرار دهد و اين خواهش را پذيرفته است. و من از خداوند خواسته ام که منزلت و نسبت تو را با من همانند منزلت و نسبت هارون به موسي گرداند، و پشت مرا به تو محکم کند و تو را در امر رسالت من شريک گرداند، خداوند خواهش مرا پذيرفته است، مگر [[نبوت]] تو را، زيرا که من خاتم النبيين هستم، و پس از من خداوند پيامبري نمي فرستد. من هم به عنايت خداوندي به تمام کمالات از وصايت و اخوت و وراثت و وزارت و خلافت و ولايتي که به تو عنايت فرمود، و از دادن خصوص مقام نبوت، خودداري کرد، راضي شدم.<ref>کتاب سليم بن قيس هلالي، کوفي، ص۲۲۱ و ۲۲۲؛ کنز العّمال، ج۱۵، ص۱۵۰.</ref>
[[سلیم بن قیس]] از مقداد بن اسود در پاسخ سئوالی که سلیم درباره علی بن ابی طالب(ع) از او نموده بود، روایت می‌کند که او گفت: ما با رسول خدا(ص) به سفر می‌رفتیم، … و علی(ع) خدمت رسول خدا را می‌کرد و رسول خدا غیر از علی خادمی نداشت، تا این که می‌گوید: شب‌ها رسول خدا برمی‌خواست و در دل شب نماز می‌گذارد. یک شب تب شدیدی برای علی پیدا شد به طوری که نگذاشت تا صبح بخوابد، و رسول خدا هم به جهت بیداری علی، در آن شب نخوابید، و تا به صبح بیدار بود، و رسول خدا در آن شب گاهی نماز می‌خواند و گاهی به نزد علی(ع) می‌آمد، و او را دلداری و آرامش می‌داد و به او نگاه می‌کرد. تا آن که سپیده صبح دمید، و چون با اصحاب خود نماز صبح را به جای آورد، عرضه داشت: «اللّهم اشف علیا و عافه فانّه قد اسهرنی ممّا به من الوجع» بار پروردگارا علی را شفا عنایت کن و به او عافیت مرحمت بفرما، چون از شدّت دردی که داشت، نگذاشت من بخوابم و تا صبح بیدار بودم. علی(ع) بعد از دعای رسول الله حالش چنان خوب شد که گوئی گرهی را از ریسمان باز کردند؛ و پس از این، رسول خدا(ص) به او فرمود: «بشارت باد بر تو ای برادر من» و تمام اصحاب گرداگرد پیامبر این سخن را می‌شنیدند. علی(ع) گفت: ای پیغمبر خدا، خداوند تو را بشارت به خیر دهد و مرا فدای تو گرداند. رسول خدا(ص) فرمود: من از خداوند چیزی را نخواسته‌ام مگر آن که به من عطا کرده است، و من چیزی را برای خودم نخواسته‌ام مگر آن که مثل آن را برای تو خواسته‌ام. من از خداوند خواسته‌ام که تو را وصی من، و وارث من، و مخزن علم من قرار دهد و این خواهش را پذیرفته است؛ و من از خداوند خواسته‌ام که منزلت و نسبت تو را با من همانند منزلت و نسبت هارون به موسی گرداند، و پشت مرا به تو محکم کند و تو را در امر رسالت من شریک گرداند، خداوند خواهش مرا پذیرفته است، مگر [[نبوت]] تو را، زیرا که من خاتم النبیین هستم، و پس از من خداوند پیامبری نمی‌فرستد. من هم به عنایت خداوندی به تمام کمالات از وصایت و اخوت و وراثت و وزارت و خلافت و ولایتی که به تو عنایت فرمود، و از دادن خصوص مقام نبوت، خودداری کرد، راضی شدم.<ref>کتاب سلیم بن قیس هلالی، کوفی، ص۲۲۱ و ۲۲۲؛ کنز العّمال، ج۱۵، ص۱۵۰.</ref>
{{پایان پاسخ}}
{{پایان پاسخ}}
{{مطالعه بیشتر}}
{{مطالعه بیشتر}}
==مطالعه بيشتر==


۱ـ امام شناسي، علامّه طهراني، ج۱۰.
== برای مطالعهٔ بیشتر ==
۱ـ امام‌شناسی، علامّه طهرانی، ج۱۰.


۲ـ ترجمه تفسير الميزان، ج۶.
۲ـ ترجمه تفسیر المیزان، ج۶.


۳ـ کتاب سليم بن قيس.
۳ـ کتاب سلیم بن قیس.
{{پایان مطالعه بیشتر}}
{{پایان مطالعه بیشتر}}


==منابع==
== منابع ==
<references />
{{پانویس}}


{{تکمیل مقاله
{{تکمیل مقاله
خط ۴۲: خط ۴۲:
  | ویرایش = شد
  | ویرایش = شد
  | لینک‌دهی = شد
  | لینک‌دهی = شد
  | ناوبری =  
  | ناوبری =
  | نمایه =  
  | نمایه =
  | تغییر مسیر = شد
  | تغییر مسیر = شد
  | بازبینی =  
  | بازبینی =
  | تکمیل =  
  | تکمیل =
  | اولویت = ب
  | اولویت = ب
  | کیفیت = ب
  | کیفیت = ب
}}
}}
{{پایان متن}}
{{پایان متن}}
automoderated
۱٬۲۷۴

ویرایش