دلایل خاتمیت: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
خط ۲۸: خط ۲۸:
طبق این روایت پیامبر به امام علی (ع) می‌گوید تو نسبت به من به منزله هارون نسبت به موسی هستی، جز این که پیامبری بعد از من نیست. این روایت نیز که در برخی از منابع اهل سنت نیز آمده‌است به‌طور آشکار دلالت بر خاتمیت دارد.
طبق این روایت پیامبر به امام علی (ع) می‌گوید تو نسبت به من به منزله هارون نسبت به موسی هستی، جز این که پیامبری بعد از من نیست. این روایت نیز که در برخی از منابع اهل سنت نیز آمده‌است به‌طور آشکار دلالت بر خاتمیت دارد.
* امام علی (ع) در برخی خطبه‌های نهج البلاغه بر خاتمیت پیامبر (ص) اشاره نموده‌است؛ از جمله در خطبه ۱۷۳ در توصیف پیامبر اسلام (ص) فرمود: {{عربی|أَمِينُ وَحْيِهِ وَ خَاتَمُ رُسُلِهِ وَ بَشِيرُ رَحْمَتِهِ وَ نَذِيرُ نِقْمَتِهِ|ترجمه=محمد (ص) امين وحى اوست و خاتم پيامبران اوست و بشارت دهنده رحمت اوست و ترساننده از خشم و كيفر اوست.}}
* امام علی (ع) در برخی خطبه‌های نهج البلاغه بر خاتمیت پیامبر (ص) اشاره نموده‌است؛ از جمله در خطبه ۱۷۳ در توصیف پیامبر اسلام (ص) فرمود: {{عربی|أَمِينُ وَحْيِهِ وَ خَاتَمُ رُسُلِهِ وَ بَشِيرُ رَحْمَتِهِ وَ نَذِيرُ نِقْمَتِهِ|ترجمه=محمد (ص) امين وحى اوست و خاتم پيامبران اوست و بشارت دهنده رحمت اوست و ترساننده از خشم و كيفر اوست.}}
* امام همچنین در خطبه ۱۳۳ فرمود: {{عربی|أَرْسَلَهُ عَلَى حِينِ فَتْرَةٍ مِنَ الرُّسُلِ وَ تَنَازُعٍ مِنَ الْأَلْسُنِ فَقَفَّى بِهِ الرُّسُلَ وَ خَتَمَ بِهِ الْوَحْيَ|ترجمه=خداوند حضرت رسول (ص) را فرستاد در زماني كه هيچ پيغمبرى باقى نمانده و نزاع و زد و خورد و مجادله زبانى (انديشه هاى گوناگون و اختلاف كلمه) برقرار بود (چون در جاهليّت گروهى بتها و برخى شيطان و جمعى خورشيد و طايفه اى حضرت مسيح و ديگران را مى پرستيدند) و او را بعد از همه پيغمبران آورده وحى را به آن حضرت ختم نمود (بعد از او پيغمبرى نمى فرستد)}}
* امام همچنین در خطبه ۱۳۳ فرمود: {{عربی|أَرْسَلَهُ عَلَى حِينِ فَتْرَةٍ مِنَ الرُّسُلِ وَ تَنَازُعٍ مِنَ الْأَلْسُنِ فَقَفَّى بِهِ الرُّسُلَ وَ خَتَمَ بِهِ الْوَحْيَ|ترجمه=خداوند حضرت رسول(ص) را فرستاد در زمانی كه هيچ پيغمبرى باقى نمانده و نزاع و زد و خورد و مجادله زبانى (انديشه هاى گوناگون و اختلاف كلمه) برقرار بود (چون در جاهليت گروهى بتها و برخى شيطان و جمعى خورشيد و طايفه اى حضرت مسيح و ديگران را مى پرستيدند) و او را بعد از همه پيغمبران آورده وحى را به آن حضرت ختم نمود (بعد از او پيغمبرى نمى فرستد)}}


و در خطبه نخستین نهج البلاغه بعد از شمردن برنامه‌های انبیاء و پیامبران پیشین می‌فرماید: «الی ان بعث اللَّه سبحانه محمدا رسول اللَّه (ص) لانجاز عدته و اتمام نبوته؛ تا زمانی که خداوند سبحان محمد (ص) رسولش را برای تحقق بخشیدن به وعده‌هایش و پایان دادن سلسله نبوت مبعوث فرمود.
و در خطبه نخستین نهج البلاغه بعد از شمردن برنامه‌های انبیاء و پیامبران پیشین می‌فرماید: {{عربی|إِلَى أَنْ بَعَثَ اللَّهُ سُبْحَانَهُ مُحَمَّداً [صلی الله علیه وآله‏] رَسُولَ اللَّهِ لِإِنْجَازِ عِدَتِهِ وَ إِتْمَامِ نُبُوَّتِهِ|ترجمه=تا زمانی که خداوند محمد(ص) رسولش را برای تحقق بخشیدن به وعده‌هایش و پایان دادن سلسله نبوت مبعوث فرمود.}}


۵. در پایان خطبه حجه الوداع همان خطبه‌ای که پیامبر اسلام (ص) در آخرین حج و آخرین سال عمر مبارکش به عنوان یک وصیتنامه جامع برای مردم بیان کرد نیز مسئله خاتمیت صریحاً آمده‌است آنجا که می‌فرماید: «الا فلیبلغ شاهد کم غائبکم لا نبی بعدی و لا امه بعدکم؛ حاضران به غائبان این سخن را برسانند که بعد از من پیامبری نیست، و بعد از شما امتی نخواهد بود، سپس دستهای خود را به سوی آسمان بلند کرد آن چنان‌که سفیدی زیر بغلش نمایان گشت و عرضه داشت: اللهم اشهد انی قد بلغت؛ خدایا گواه باش که من آنچه را باید بگویم گفتم».<ref>مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، بیروت، دار الوفاء، اول، ۱۴۰۴ه‍. ق، ج۲۱، ص۳۸۱.</ref>
۵. خطبه غدیر: در پایان خطبه غدیر بعد از حجه الوداع در آخرین سال حیاتش، مسئله خاتمیت آمده‌است، در بخشی از این خطبه فرمود: {{عربی|الا فلیبلغ شاهدکم غائبکم لا نبی بعدی و لا امه بعدکم|ترجمه=حاضران به غائبان این سخن را برسانند که بعد از من پیامبری نیست، و بعد از شما امتی نخواهد بود}}.<ref>مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، بیروت، دار الوفاء، اول، ۱۴۰۴ه‍. ق، ج۲۱، ص۳۸۱.</ref>
 
۶. در حدیث دیگری که در کتاب کافی از امام صادق (ع) آمده‌است چنین می‌خوانیم: «ان اللَّه ختم بنبیکم النبیین فلا نبی بعده ابداً و ختم بکتابکم الکتب فلا کتاب بعده ابداً؛ خداوند با پیامبر شما سلسله انبیاء را ختم کرد، بنا بر این هرگز بعد از او پیامبری نخواهد آمد و با کتاب آسمانی شما کتب آسمانی را پایان داد پس کتابی هرگز بعد از آن نازل نخواهد گشت.<ref>مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۱۷، ص۳۴۳–۳۴۵.</ref>


== ب) دلیل عقلی ==
== ب) دلیل عقلی ==
۷٬۲۳۰

ویرایش