۷٬۰۶۳
ویرایش
A.rezapour (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
Nazarzadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'هاست' به 'ه است') |
||
خط ۱۴: | خط ۱۴: | ||
از فقیهان حاضر بعضی گفتهاند اقوی طهارت است، هر چند احوط اجتناب است.<ref>بزرگانی که قائل به طهارت کافر کتابی اند، عبارتند از: آیت اللّه سید علی سیستانی، وحید خراسانی، موسوی اردبیلی، حاج شیخ میرزا جواد آقای تبریزی (ره).</ref> قائلین به طهارت کفار کتابی، با استناد به روایات متعددی<ref>حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه.</ref> گفتهاند، این که راویان حدیث معمولاً سؤال از آلودگیها و نجاسات عرضی کفار کتابی کردهاند، کاشف از این است که طهارت ذاتی آنان امری مسلم بوده است. | از فقیهان حاضر بعضی گفتهاند اقوی طهارت است، هر چند احوط اجتناب است.<ref>بزرگانی که قائل به طهارت کافر کتابی اند، عبارتند از: آیت اللّه سید علی سیستانی، وحید خراسانی، موسوی اردبیلی، حاج شیخ میرزا جواد آقای تبریزی (ره).</ref> قائلین به طهارت کفار کتابی، با استناد به روایات متعددی<ref>حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه.</ref> گفتهاند، این که راویان حدیث معمولاً سؤال از آلودگیها و نجاسات عرضی کفار کتابی کردهاند، کاشف از این است که طهارت ذاتی آنان امری مسلم بوده است. | ||
روایاتی که با آنها به نجس بودن کافران استدلال | روایاتی که با آنها به نجس بودن کافران استدلال شده است چند دستهاند: در بعضی از آنها از نیمخوردهٔ کافران منع شده است.<ref>وسائل الشیعه، ج۲، صص ۱۵۸–۱۵۹.</ref> برخی دیگر، مسلمانان را از هم غذا شدن با کافران در یک ظرف بازداشته است.<ref>وسائل الشیعه، ج۱۶، ص۴۷۱.</ref> دستهای از خوردن و آشامیدن در ظرفهای کافران منع میکنند.<ref>وسائل الشیعه، ج۱، ص۱۶۵.</ref> و بر اجتناب از حمام کردن در حمام آنان در روایاتی تأکید شده است.<ref>وسائل الشیعه، ج۱، ص۱۵۸.</ref> در بعضی از روایات چنین نقل شده که: هرگاه با غیر مسلمانان دست دادی، دستت را بشوی.<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ج۲، ص۶۵۰، ح ۱۰ و ۱۲.</ref> در یک بررسی دقیق، روشن میگردد که همهٔ این روایات ناظر به نجاسات عرضیای است که کافران از آنها اجتناب نمیکنند؛ یعنی ملاک ممنوعیت از معاشرت آنان، نجاست عرضی و خارجی است. | ||
آیت اللّه خویی در مقام بررسی این دو دسته از روایات چنین اظهار نظر میکنند: روایاتی که بر طهارت کافران اهل کتاب دلالت دارند، از حیث سند معتبر بوده و از لحاظ دلالت نیز صراحت دارند… مقتضای جمع عرفی بین دو طایفه از روایات این است که نهی در روایات نجس بودن کافران، حمل بر کراهت شود؛ زیرا روایاتِ دال بر طهارت کافران، نصّ است و صراحت دارد؛ اما طایفهٔ اول ظهور در نجاست کفار دارد. طبق قاعده نص بر ظاهر مقدم است».<ref>خویی، التنقیح، ج۲، صص ۵۲ و ۵۳.</ref> این در حالی است که ایشان در رسالهٔ توضیح المسائلاش میفرماید: نجاست کافر کتابی مطابق احتیاط و موافق مشهور است؛ بنا بر این اجتناب لازم است. | آیت اللّه خویی در مقام بررسی این دو دسته از روایات چنین اظهار نظر میکنند: روایاتی که بر طهارت کافران اهل کتاب دلالت دارند، از حیث سند معتبر بوده و از لحاظ دلالت نیز صراحت دارند… مقتضای جمع عرفی بین دو طایفه از روایات این است که نهی در روایات نجس بودن کافران، حمل بر کراهت شود؛ زیرا روایاتِ دال بر طهارت کافران، نصّ است و صراحت دارد؛ اما طایفهٔ اول ظهور در نجاست کفار دارد. طبق قاعده نص بر ظاهر مقدم است».<ref>خویی، التنقیح، ج۲، صص ۵۲ و ۵۳.</ref> این در حالی است که ایشان در رسالهٔ توضیح المسائلاش میفرماید: نجاست کافر کتابی مطابق احتیاط و موافق مشهور است؛ بنا بر این اجتناب لازم است. | ||
خط ۲۰: | خط ۲۰: | ||
یکی دیگر از فقیهان مینویسد: «در برابر اخباری که بر نجس بودن کافران، به آنها استدلال شده است، روایت دال بر طهارت و پاکی کافران کتابی، از حیث تعداد بیشتر و از لحاظ دلالت قویتر و از نظر سند نیز کمتر از آنها نیست. گزینش اخبار دال بر نجس بودن کفار، مستلزم تقدم ضعیف بر قوی و کمتر بر بیش تر است و در صورت تساوی، یا قائل به تساقط میشویم و باید به اصل پاکی انسان مراجعه شود یا قائل به تخییر، که روایات پاک بودن کافران را برمیگزینیم.<ref>مغنیه، محمدجواد، فقه الامام جعفر صادق، ج۱، ص۳۳.</ref> | یکی دیگر از فقیهان مینویسد: «در برابر اخباری که بر نجس بودن کافران، به آنها استدلال شده است، روایت دال بر طهارت و پاکی کافران کتابی، از حیث تعداد بیشتر و از لحاظ دلالت قویتر و از نظر سند نیز کمتر از آنها نیست. گزینش اخبار دال بر نجس بودن کفار، مستلزم تقدم ضعیف بر قوی و کمتر بر بیش تر است و در صورت تساوی، یا قائل به تساقط میشویم و باید به اصل پاکی انسان مراجعه شود یا قائل به تخییر، که روایات پاک بودن کافران را برمیگزینیم.<ref>مغنیه، محمدجواد، فقه الامام جعفر صادق، ج۱، ص۳۳.</ref> | ||
افزون بر اینها در قرآن کریم بر جواز ازدواج با کافران اهل کتاب و حلیّت طعام آنها تصریح | افزون بر اینها در قرآن کریم بر جواز ازدواج با کافران اهل کتاب و حلیّت طعام آنها تصریح شده است:{{قرآن|الْيَوْمَ أُحِلَّ لَكُمُ الطَّيِّبَاتُ ۖ وَطَعَامُ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ حِلٌّ لَّكُمْ وَطَعَامُكُمْ حِلٌّ لَّهُمْ ۖ وَالْمُحْصَنَاتُ مِنَ الْمُؤْمِنَاتِ وَالْمُحْصَنَاتُ مِنَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ مِن قَبْلِكُمْ|ترجمه=امروز چيزهاى پاكيزه براى شما حلال شده، و طعام كسانى كه اهل كتابند براى شما حلال، و طعام شما براى آنان حلال است. و [بر شما حلال است ازدواج با] زنان پاكدامن از مسلمان، و زنان پاكدامن از كسانى كه پيش از شما كتاب [آسمانى] به آنان داده شده.}}با توجه به این نکته که حلیت طعام آنها و جواز ازدواج با آنان، فرع بر پاکی خود آنها است. | ||
مرحوم صاحب جواهر (ره) پس از بحث و بررسی ادّله در این زمینه و نقد اقوال، چنین میفرماید: «از این پس، هیچ اشکالی در جواز ازدواج اهل کتاب چه به صورت دائم و چه به صورت موقت وجود ندارد». و در پایان از این که توانسته این مشکل فقهی را برای همیشه حل نماید، خدای را سپاس میگوید.<ref>نجفی، محمد حسین، جواهر الکلام، ج۳۰، ص۴۲.</ref>/<ref>برای اطلاع بیش تر ر.ک. ابراهیمی، محمدع ازدواج با بیگانگان، قم، دفتر تبلیغات، ۱۳۷۷.</ref> | مرحوم صاحب جواهر (ره) پس از بحث و بررسی ادّله در این زمینه و نقد اقوال، چنین میفرماید: «از این پس، هیچ اشکالی در جواز ازدواج اهل کتاب چه به صورت دائم و چه به صورت موقت وجود ندارد». و در پایان از این که توانسته این مشکل فقهی را برای همیشه حل نماید، خدای را سپاس میگوید.<ref>نجفی، محمد حسین، جواهر الکلام، ج۳۰، ص۴۲.</ref>/<ref>برای اطلاع بیش تر ر.ک. ابراهیمی، محمدع ازدواج با بیگانگان، قم، دفتر تبلیغات، ۱۳۷۷.</ref> |