automoderated، ناظمان (CommentStreams)، trustworthy
۱۶٬۰۱۱
ویرایش
A.rezapour (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
A.rezapour (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۵: | خط ۵: | ||
{{پایان سوال}} | {{پایان سوال}} | ||
{{پاسخ}} | {{پاسخ}} | ||
کافر به دو دسته تقسیم میشود: کافر کتابی که معروف به اهل کتاب است و کافر غیرکتابی. در خصوص کافر غیرکتابی ظاهراً همهٔ علما حکم به نجاست کردهاند و کسی در نجاست آن تشکیک نکرده است. اما دربارهٔ نجاست کافر کتابی که عبارت است از | کافر به دو دسته تقسیم میشود: کافر کتابی که معروف به [[اهل کتاب]] است و کافر غیرکتابی. در خصوص کافر غیرکتابی ظاهراً همهٔ علما حکم به نجاست کردهاند و کسی در نجاست آن تشکیک نکرده است. اما دربارهٔ نجاست کافر کتابی که عبارت است از [[یهود]]، [[نصارا]] و [[مجوس]] علما اختلاف دارند، که آن هم ناشی از اختلاف در روایات است. روایات دو دستهاند، دستهای از روایات بر نجاست کافر کتابی دلالت دارد، و در مقابل روایاتی، ناظر بر طهارت آنان است. به تبع روایات، علما هم به دو دسته تقسیم شدهاند. | ||
==کافران اهل کتاب== | ==کافران اهل کتاب== | ||
خط ۱۱: | خط ۱۱: | ||
===طهارت اهل کتاب=== | ===طهارت اهل کتاب=== | ||
تعدادی از فقها ـ قدما و معاصرین ـ اهل کتاب را پاک میدانند؛ از جمله شیخ | تعدادی از فقها ـ قدما و معاصرین ـ اهل کتاب را پاک میدانند؛ از جمله [[شیخ مفید]]، [[شیخ طوسی]]، عاملی ـ صاحب «مدارک الاحکام» ـ محقق سبزواری، مقدس اردبیلی و…<ref>جناتی، محمدابراهیم، طهاره الکتابی، ص۲۵.</ref> از فقهای معاصر، شهید صدر (ره)<ref>صدر، الفتاوی الواضحه، ص۳۱۹.</ref> و [[آیت اللّه خویی]]<ref>خوئی، التنقیح فی شرح عروه الوثقی، ج۲، ص۵۴ و ۵۲.</ref> و محمدرضا آل یاسین، سیدصدرالدین، سید محسن امینی، کافر کتابی را پاک دانستهاند.<ref>مغنیه، محمدجواد، فقه الامام جعفر الصادق، ج۱، ص۳۳، به نقل از مجلهٔ فقه، شماره ۱۴، ص۲۳۵.</ref> | ||
از فقیهان حاضر بعضی گفتهاند اقوی طهارت است، هر چند احوط اجتناب است.<ref>بزرگانی که قائل به طهارت کافر کتابی اند، عبارتند از: آیت اللّه سید علی سیستانی، وحید خراسانی، موسوی اردبیلی، حاج شیخ میرزا جواد آقای تبریزی (ره).</ref> قائلین به طهارت کفار کتابی، با استناد به روایات متعددی<ref>حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه.</ref> گفتهاند، این که راویان حدیث معمولاً سؤال از آلودگیها و نجاسات عرضی کفار کتابی کردهاند، کاشف از این است که طهارت ذاتی آنان امری مسلم بوده است. | از فقیهان حاضر بعضی گفتهاند اقوی طهارت است، هر چند احوط اجتناب است.<ref>بزرگانی که قائل به طهارت کافر کتابی اند، عبارتند از: آیت اللّه سید علی سیستانی، وحید خراسانی، موسوی اردبیلی، حاج شیخ میرزا جواد آقای تبریزی (ره).</ref> قائلین به طهارت کفار کتابی، با استناد به روایات متعددی<ref>حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه.</ref> گفتهاند، این که راویان حدیث معمولاً سؤال از آلودگیها و نجاسات عرضی کفار کتابی کردهاند، کاشف از این است که طهارت ذاتی آنان امری مسلم بوده است. | ||
با این حال روایاتی که با آنها به نجس بودن کافران استدلال شدهاست چند دسته اند: در بعضی از آنها از نیم خوردهٔ کافران منع شدهاست.<ref>وسائل الشیعه، ج۲، صص ۱۵۸–۱۵۹.</ref> برخی دیگر، مسلمانان را از هم غذا شدن با کافران در یک ظرف بازداشته است.<ref>همان، ج۱۶، ص۴۷۱.</ref> | با این حال روایاتی که با آنها به نجس بودن کافران استدلال شدهاست چند دسته اند: در بعضی از آنها از نیم خوردهٔ کافران منع شدهاست.<ref>وسائل الشیعه، ج۲، صص ۱۵۸–۱۵۹.</ref> برخی دیگر، مسلمانان را از هم غذا شدن با کافران در یک ظرف بازداشته است.<ref>همان، ج۱۶، ص۴۷۱.</ref> دستهای از خوردن و آشامیدن در ظرفهای کافران منع میکنند.<ref>همان، ج۱، ص۱۶۵.</ref> و بر اجتناب از حمام کردن در حمام آنان در روایاتی تأکید شدهاست.<ref>همان، ص۱۵۸.</ref> در بعضی از روایت از امام (ع) چنین نقل شده که: هرگاه با غیر مسلمانان دست دادی، دستت را بشوی.<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ج۲، ص۶۵۰، ح ۱۰ و ۱۲.</ref> در یک بررسی دقیق، روشن میگردد که همهٔ این روایات ناظر به نجاسات عرضی ای است که کافران از آنها اجتناب نمیکنند؛ یعنی ملاک ممنوعیت از معاشرت آنان، نجاست عرضی و خارجی است. | ||
آیت اللّه خویی | آیت اللّه خویی در مقام بررسی این دو دسته از روایات چنین اظهار نظر میکنند: روایاتی که بر طهارت کافران اهل کتاب دلالت دارند، از حیث سند معتبر بوده و از لحاظ دلالت نیز صراحت دارند… مقتضای جمع عرفی بین دو طایفه از روایات این است که نهی در روایات نجس بودن کافران، حمل بر کراهت شود؛ زیرا روایات دال بر طهارت کافران، نصّ است و صراحت دارد، امّا طایفهٔ اول ظهور در نجاست کفار دارد. طبق قاعدهٔ نص بر ظاهر مقدم است».<ref>خویی، التنقیح، ج۲، صص ۵۲ و ۵۳.</ref> این در حالی است که ایشان در رسالهٔ توضیح المسائل اش میفرماید: نجاست کافر کتابی مطابق احتیاط و موافق مشهور است؛ بنا بر این اجتناب لازم است. | ||
یکی دیگر از فقیهان مینویسد: «در برابر اخباری که بر نجس بودن کافران، به آنها استدلال شدهاست، روایت | یکی دیگر از فقیهان مینویسد: «در برابر اخباری که بر نجس بودن کافران، به آنها استدلال شدهاست، روایت دال بر طهارت و پاکی کافران کتابی، از حیث تعداد بیشتر و از لحاظ دلالت قویتر و از نظر سند نیز کمتر از آنها نیست. گزینش اخبار دال بر نجس بودن کفار، مستلزم تقدم ضعیف بر قوی و کمتر بر بیش تر است و در صورت تساوی، یا قائل به تساقط میشویم و باید به اصل پاکی انسان مراجعه شود یا قائل به تخییر، که روایات پاک بودن کافران را برمیگزینیم.<ref>مغنیه، محمدجواد، فقه الامام جعفر صادق، ج۱، ص۳۳.</ref> | ||
افزون بر اینها در قرآن کریم بر جواز ازدواج با کافران اهل کتاب و حلیّت طعام آنها تصریح شدهاست:{{قرآن|الْيَوْمَ أُحِلَّ لَكُمُ الطَّيِّبَاتُ ۖ وَطَعَامُ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ حِلٌّ لَّكُمْ وَطَعَامُكُمْ حِلٌّ لَّهُمْ ۖ وَالْمُحْصَنَاتُ مِنَ الْمُؤْمِنَاتِ وَالْمُحْصَنَاتُ مِنَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ مِن قَبْلِكُمْ|ترجمه=امروز چيزهاى پاكيزه براى شما حلال شده، و طعام كسانى كه اهل كتابند براى شما حلال، و طعام شما براى آنان حلال است. و [بر شما حلال است ازدواج با] زنان پاكدامن از مسلمان، و زنان پاكدامن از كسانى كه پيش از شما كتاب [آسمانى] به آنان داده شده.}}با توجه به این نکته که حلیت طعام آنها و جواز ازدواج با آنان، فرع بر پاکی خود آنها است. | افزون بر اینها در قرآن کریم بر جواز ازدواج با کافران اهل کتاب و حلیّت طعام آنها تصریح شدهاست:{{قرآن|الْيَوْمَ أُحِلَّ لَكُمُ الطَّيِّبَاتُ ۖ وَطَعَامُ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ حِلٌّ لَّكُمْ وَطَعَامُكُمْ حِلٌّ لَّهُمْ ۖ وَالْمُحْصَنَاتُ مِنَ الْمُؤْمِنَاتِ وَالْمُحْصَنَاتُ مِنَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ مِن قَبْلِكُمْ|ترجمه=امروز چيزهاى پاكيزه براى شما حلال شده، و طعام كسانى كه اهل كتابند براى شما حلال، و طعام شما براى آنان حلال است. و [بر شما حلال است ازدواج با] زنان پاكدامن از مسلمان، و زنان پاكدامن از كسانى كه پيش از شما كتاب [آسمانى] به آنان داده شده.}}با توجه به این نکته که حلیت طعام آنها و جواز ازدواج با آنان، فرع بر پاکی خود آنها است. | ||
خط ۲۶: | خط ۲۶: | ||
===نجاست اهل کتاب=== | ===نجاست اهل کتاب=== | ||
در مقابل، اکثریت فتوا بر نجاست کافر دادهاند مطلقاً، اعم از کتابی و غیرکتابی؛ یعنی اهل کتاب چون پیغمبری حضرت محمد(ص) را قبول ندارند، نجسند و گفتهاند: کافر کسی است که خدا یا پیامبر اسلام را قبول ندارد<ref>مکارم شیرازی، ناصر، توضیح المسائل، ص۱۹۱، مسئلهٔ ۱۰۷.</ref> و منکر پیامبر اسلام(ص) در ردیف منکر خدا قرار گرفته است و حکم یکسان دارد. همان گونه که منکر خدا نجس است، منکر رسالت حضرت محمد(ص) نیز نجس است. اهل کتاب خدا را قبول دارند، امّا رسالت حضرت محمد(ص) را قبول ندارند. | در مقابل، اکثریت فتوا بر نجاست کافر دادهاند مطلقاً، اعم از کتابی و غیرکتابی؛ یعنی اهل کتاب چون پیغمبری حضرت محمد(ص) را قبول ندارند، نجسند و گفتهاند: کافر کسی است که خدا یا پیامبر اسلام را قبول ندارد<ref>مکارم شیرازی، ناصر، توضیح المسائل، ص۱۹۱، مسئلهٔ ۱۰۷.</ref> و منکر پیامبر اسلام(ص) در ردیف منکر خدا قرار گرفته است و حکم یکسان دارد. همان گونه که منکر خدا نجس است، منکر رسالت [[حضرت محمد(ص)]] نیز نجس است. اهل کتاب خدا را قبول دارند، امّا رسالت حضرت محمد(ص) را قبول ندارند. | ||
طرفداران نجاست کافران کتابی به آیهٔ زیر و روایاتی چند استدلال کردهاند: {{قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّمَا الْمُشْرِكُونَ نَجَسٌ|ترجمه=اى كسانى كه ايمان آوردهايد، حقيقت اين است كه مشركان ناپاكند.}}<ref>توبه/۲۸.</ref> امّا: «وقتی خداوند ممنوع بودن ورود مشرکان به مسجدالحرام را تحلیل میکند به این که آنان نجسند، دانسته میشود که برای مشرکان گونهای پلیدی و برای مسجد گونهای پاکی و پاکیزگی اعتبار کرده است و به هر حال آن گونه پلیدی، هر چه باشد، چیزی غیر از نجس بودن فقهی است که با خیسی سرایتکننده نباید به ایشان نزدیک شد».<ref>تفسیر المیزان، ج۹، ص۲۲۹.</ref>{{پایان پاسخ}} | طرفداران نجاست کافران کتابی به آیهٔ زیر و روایاتی چند استدلال کردهاند: {{قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّمَا الْمُشْرِكُونَ نَجَسٌ|ترجمه=اى كسانى كه ايمان آوردهايد، حقيقت اين است كه مشركان ناپاكند.}}<ref>توبه/۲۸.</ref> امّا: «وقتی خداوند ممنوع بودن ورود مشرکان به مسجدالحرام را تحلیل میکند به این که آنان نجسند، دانسته میشود که برای مشرکان گونهای پلیدی و برای مسجد گونهای پاکی و پاکیزگی اعتبار کرده است و به هر حال آن گونه پلیدی، هر چه باشد، چیزی غیر از نجس بودن فقهی است که با خیسی سرایتکننده نباید به ایشان نزدیک شد».<ref>تفسیر المیزان، ج۹، ص۲۲۹.</ref>{{پایان پاسخ}} |