automoderated، ناظمان (CommentStreams)، trustworthy
۱۶٬۰۱۱
ویرایش
A.rezapour (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
A.rezapour (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۵: | خط ۵: | ||
{{پایان سوال}} | {{پایان سوال}} | ||
{{پاسخ}} | {{پاسخ}} | ||
==همزیستی مسالمتآمیز با اقلیتهای دینی در ایران== | |||
== همزیستی | |||
از نظر قانون اساسی، «اقلیت دینی» به کسانی اطلاق میشود که پیرو یکی از ادیان یهودی، مسیحی یا زرتشتی بوده و دارای تابعیت جمهوری اسلامی ایران باشند. این عده را «اهل کتاب» نیز میخوانند. قانون اساسی، برای اقلیتهای دینی ارزش و احترام خاصی قائل است و ضامن آزادی و حقوق ملی آنان میباشد و این یکی از مزایای بزرگ اسلام است که عدالت اجتماعی را برای همه ساکنان سرزمین خود، با وجود اختلاف مذهب، نژاد، قوم، زبان و رنگ تأمین میکند. | از نظر قانون اساسی، «اقلیت دینی» به کسانی اطلاق میشود که پیرو یکی از ادیان یهودی، مسیحی یا زرتشتی بوده و دارای تابعیت جمهوری اسلامی ایران باشند. این عده را «اهل کتاب» نیز میخوانند. قانون اساسی، برای اقلیتهای دینی ارزش و احترام خاصی قائل است و ضامن آزادی و حقوق ملی آنان میباشد و این یکی از مزایای بزرگ اسلام است که عدالت اجتماعی را برای همه ساکنان سرزمین خود، با وجود اختلاف مذهب، نژاد، قوم، زبان و رنگ تأمین میکند. | ||
در اصل سیزدهم قانون اساسی آمدهاست: «ایرانیان زرتشتی، کلیمی و مسیحی تنها اقلیتهای دینی شناخته میشوند که در حدود قانون در انجام مراسم دینی خود آزادند و در احوال شخصیه و تعلیمات دینی بر طبق آیین خود عمل میکنند.» دراین رابطه بیان نکاتی مفیدمی باشد. | در اصل سیزدهم قانون اساسی آمدهاست: «ایرانیان زرتشتی، کلیمی و مسیحی تنها اقلیتهای دینی شناخته میشوند که در حدود قانون در انجام مراسم دینی خود آزادند و در احوال شخصیه و تعلیمات دینی بر طبق آیین خود عمل میکنند.» دراین رابطه بیان نکاتی مفیدمی باشد. | ||
== | ==وضعیت دینهای ساختگی در ایران== | ||
با توجه به اصل فوق، تنها پیروان سه دین یهودی، مسیحی و زرتشتی به رسمیت شناخته شدهاند. بنابر این، مشرکین و پیروان دینهای ساختگی مثل بهائیت، به رسمیت شناخته نمیشوند و از حقوق اقلیتهای مذکور در اصل سیزدهم بهرهمند نخواهند شد.<ref>شعبانی، قاسم، حقوق اساسی و ساختار حکومت جمهوری اسلامی ایران، تهران، اطلاعات، ۱۳۷۸، صص ۸۸ و ۱۱۸.</ref> اسلام علاوه بر امور مادی، به امور معنوی جامعه نیز توجه دارد. فردی که به هیچ دینی پای بند نیست، «خارجی» نامیده میشود و یک مسلمان مجاز نیست با کافران مراوداتی داشته باشد و جامعه اسلامی هم نسبت به فرد «خارجی» واکنشهایی ظاهر میسازد که در مجموع نشانه خطرناک بودن «خارجی» برای اسلام است و به او باید به چشم دشمن نگریست. | با توجه به اصل فوق، تنها پیروان سه دین یهودی، مسیحی و زرتشتی به رسمیت شناخته شدهاند. بنابر این، مشرکین و پیروان دینهای ساختگی مثل بهائیت، به رسمیت شناخته نمیشوند و از حقوق اقلیتهای مذکور در اصل سیزدهم بهرهمند نخواهند شد.<ref>شعبانی، قاسم، حقوق اساسی و ساختار حکومت جمهوری اسلامی ایران، تهران، اطلاعات، ۱۳۷۸، صص ۸۸ و ۱۱۸.</ref> اسلام علاوه بر امور مادی، به امور معنوی جامعه نیز توجه دارد. فردی که به هیچ دینی پای بند نیست، «خارجی» نامیده میشود و یک مسلمان مجاز نیست با کافران مراوداتی داشته باشد و جامعه اسلامی هم نسبت به فرد «خارجی» واکنشهایی ظاهر میسازد که در مجموع نشانه خطرناک بودن «خارجی» برای اسلام است و به او باید به چشم دشمن نگریست. | ||
سختگیری اسلام نسبت به این افراد، بدان معنا نیست که اسلام برای «انسانها»، احترامی قائل نیست. از دید اسلام، همهٔ انسانها برابرند، ولی گروههای «خارجی»، برای پیشبرد و گسترش اهداف اسلام خطرناکند چه این که ممکن است در میان جامعه، تبلیغاتی علیه اسلام و قرآن انجام دهند،<ref>ر. ک. مارسل بوازار، اسلام و حقوق بشر، ترجمه محسن مؤیدی، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، ۱۳۵۸، صص ۱۰۳–۱۰۶.</ref> پیامبر اکرم-صلی الله علیه وآله- در سیره عملی اش، با پیروان ادیان آسمانی مثل مسیحیت و یهودیت رفتار مسالمیت آمیز داشت، امّا با بتپرستی مبارزه سرسختانه داشت، چون که بتپرستی، دین محسوب نمیشود بلکه یک انحراف و گمراهی آشکار است که وظیفه الهی پیامبر-صلی الله علیه وآله- ایجاب میکرد که در مقابل آنان آرام ننشیند. | سختگیری اسلام نسبت به این افراد، بدان معنا نیست که اسلام برای «انسانها»، احترامی قائل نیست. از دید اسلام، همهٔ انسانها برابرند، ولی گروههای «خارجی»، برای پیشبرد و گسترش اهداف اسلام خطرناکند چه این که ممکن است در میان جامعه، تبلیغاتی علیه اسلام و قرآن انجام دهند،<ref>ر. ک. مارسل بوازار، اسلام و حقوق بشر، ترجمه محسن مؤیدی، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، ۱۳۵۸، صص ۱۰۳–۱۰۶.</ref> پیامبر اکرم-صلی الله علیه وآله- در سیره عملی اش، با پیروان ادیان آسمانی مثل مسیحیت و یهودیت رفتار مسالمیت آمیز داشت، امّا با بتپرستی مبارزه سرسختانه داشت، چون که بتپرستی، دین محسوب نمیشود بلکه یک انحراف و گمراهی آشکار است که وظیفه الهی پیامبر-صلی الله علیه وآله- ایجاب میکرد که در مقابل آنان آرام ننشیند. | ||
== | ==وضعیت صابئین== | ||
از این گروه در قرآن کریم یاد شدهاست: {{قرآن|اِنّ الّذینَ آمَنوا وَ الّذینَ هادوا وَ النَّصاری وَ الصابِئینَ مَن آمَنَ بِاللّهِ و الیْومِ الآخِرِ و عَمِلَ صالِحاً فَلَهُم اَجرُهُم عِندَ رَبِّهم وَ لا خَوف عَلَیْهِمْ وَ لا هُم یَحزَنُون}}<ref>بقره/۶۲: در حقیقت، کسانی که (به اسلام) ایمان آورده، و کسانی که یهودی شدهاند، و ترسایان و صابئان، هر کس به خدا و روز بازپسین ایمان داشت و کار شایسته کرد، پس اجرشان را پیش پروردگارشان خواهند داشت، و نه بیمی بر آنان است و نه اندوهناک خواهند شد.</ref> | از این گروه در قرآن کریم یاد شدهاست: {{قرآن|اِنّ الّذینَ آمَنوا وَ الّذینَ هادوا وَ النَّصاری وَ الصابِئینَ مَن آمَنَ بِاللّهِ و الیْومِ الآخِرِ و عَمِلَ صالِحاً فَلَهُم اَجرُهُم عِندَ رَبِّهم وَ لا خَوف عَلَیْهِمْ وَ لا هُم یَحزَنُون}}<ref>بقره/۶۲: در حقیقت، کسانی که (به اسلام) ایمان آورده، و کسانی که یهودی شدهاند، و ترسایان و صابئان، هر کس به خدا و روز بازپسین ایمان داشت و کار شایسته کرد، پس اجرشان را پیش پروردگارشان خواهند داشت، و نه بیمی بر آنان است و نه اندوهناک خواهند شد.</ref> | ||
سؤالی که مطرح است این است چرا قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، از «صابئین» ذکری به میان نیاورده و آنان را به رسمیت نشناختهاست؟ در جواب باید گفت: اولاً، این طایفه در اثر کمی جمعیّت و اصرار آنان به نهان داشتن آیین خود و منع از دعوت و تبلیغ و اعتقاد بر این که: آیین آنان، یک «آیین اختصاصی» است، نه عمومی، و پیغمبرشان فقط برای نجات آنان مبعوث شدهاست و بس، وضع آنان به صورت اسرارآمیز درآمده و جمعیت آنان رو به انقراض میرود.<ref>ر. ک. مکارم شیرازی، ناصر و دیگران: تفسیر نمونه، ج۱، ص۲۸۹.</ref> ثانیاً، برخی این طایفه را، شاخه ای از دو مذهب مسیحیت یا یهودیت میدانند.<ref>ر. ک. شعبانی، قاسم، پیشین، ص۸۸.</ref> | سؤالی که مطرح است این است چرا قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، از «صابئین» ذکری به میان نیاورده و آنان را به رسمیت نشناختهاست؟ در جواب باید گفت: اولاً، این طایفه در اثر کمی جمعیّت و اصرار آنان به نهان داشتن آیین خود و منع از دعوت و تبلیغ و اعتقاد بر این که: آیین آنان، یک «آیین اختصاصی» است، نه عمومی، و پیغمبرشان فقط برای نجات آنان مبعوث شدهاست و بس، وضع آنان به صورت اسرارآمیز درآمده و جمعیت آنان رو به انقراض میرود.<ref>ر. ک. مکارم شیرازی، ناصر و دیگران: تفسیر نمونه، ج۱، ص۲۸۹.</ref> ثانیاً، برخی این طایفه را، شاخه ای از دو مذهب مسیحیت یا یهودیت میدانند.<ref>ر. ک. شعبانی، قاسم، پیشین، ص۸۸.</ref> | ||
== | ==احوالات شخصیه اقلیتهای دینی در ایران== | ||
پیروان اهل کتاب در ایران، در احوال شخصیه نظیر ازدواج، طلاق، ارث و وصیت طبق اصل سیزدهم قانون اساسی، تابع قوانین و مقررات خودشان میباشند و ملزم به رعایت قوانین مدنی ایران، که مبتنی بر فقه و شریعت اسلامی است، نمیباشند. نیز، تدریس تعلیمات دینی و آموزش زبان عربی و قرآن در مدارس اقلیتهای مذهبی الزامی نیست. | پیروان اهل کتاب در ایران، در احوال شخصیه نظیر ازدواج، طلاق، ارث و وصیت طبق اصل سیزدهم قانون اساسی، تابع قوانین و مقررات خودشان میباشند و ملزم به رعایت قوانین مدنی ایران، که مبتنی بر فقه و شریعت اسلامی است، نمیباشند. نیز، تدریس تعلیمات دینی و آموزش زبان عربی و قرآن در مدارس اقلیتهای مذهبی الزامی نیست. | ||
== | ==فعالیتهای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی اقلیتهای دینی در ایران== | ||
در اصل بیست و ششم قانون اساسی آمدهاست: «احزاب، جمعیتها، انجمنهای سیاسی و صنفی و انجمنهای اسلامی یا اقلیتهای دینی شناخته شده آزادند، مشروط به این که اصول استقلال، آزادی، وحدت ملی، موازین اسلامی و اساس جمهوری اسلامی را نقض نکنند. هیچکس را نمیتوان از شرکت در آنها منع کرد یا به شرکت در یکی از آنها مجبور ساخت.» | در اصل بیست و ششم قانون اساسی آمدهاست: «احزاب، جمعیتها، انجمنهای سیاسی و صنفی و انجمنهای اسلامی یا اقلیتهای دینی شناخته شده آزادند، مشروط به این که اصول استقلال، آزادی، وحدت ملی، موازین اسلامی و اساس جمهوری اسلامی را نقض نکنند. هیچکس را نمیتوان از شرکت در آنها منع کرد یا به شرکت در یکی از آنها مجبور ساخت.» | ||
خط ۳۹: | خط ۳۶: | ||
{{پایان پاسخ}} | {{پایان پاسخ}} | ||
== منابع == | ==منابع== | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
{{شاخه | {{شاخه | ||
خط ۶۲: | خط ۵۹: | ||
}} | }} | ||
{{پایان متن}} | {{پایان متن}} | ||
<references /> |