automoderated، دیوانسالاران، مدیران
۷٬۲۳۰
ویرایش
Nazarzadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ') |
جزبدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۴: | خط ۴: | ||
{{پایان سوال}} | {{پایان سوال}} | ||
{{پاسخ}} | {{پاسخ}} | ||
[[معجزه]] شقالقمر به اذن الهی به دست [[پیامبر اسلام(ص)]] در [[مکه]] انجام گرفت. وقوع این معجزه توسط پیامبر، مورد اتفاق همه مسلمانان است. [[قرآن]] و روایات بسیار بر این معجزه دلالت دارند.<ref>طباطبائی، سید محمد حسین، تفسیر المیزان، انتشارات اسماعیلیان، چاپ دوم، ۱۳۷۲ج ۱۹، ص۵۵، (با تلخیص و تصرّف)؛ و نگاه کنید به مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، دارالکتب الاسلامیه، چاپ بیست و دوم، ۱۳۸۲، ج۲۳، ص۱۸–۱۹.</ref> | |||
مشرکان نزد رسول خدا آمدند و گفتند: اگر راست میگویی و تو پیامبر خدایی، ماه را برای ما دو تکه کن! پیامبر فرمود: اگر این کار را کنم ایمان میآورید؟ گفتند: آری. پیامبر از پروردگار تقاضا کرد. ناگهان ماه دو پاره شد و رسول الله آنها را یک یک صدا زد.<ref> مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چاپ بیست و دوم، ۱۳۸۲، ج۲۳، ص۹؛ به نقل از مجمع البیان و کتابهای تفسیری دیگری ذیل آیه ۱ سوره قمر.</ref> | مشرکان نزد رسول خدا آمدند و گفتند: اگر راست میگویی و تو پیامبر خدایی، ماه را برای ما دو تکه کن! پیامبر فرمود: اگر این کار را کنم [[ایمان]] میآورید؟ گفتند: آری. پیامبر از پروردگار تقاضا کرد. ناگهان ماه دو پاره شد و رسول الله آنها را یک یک صدا زد.<ref> مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چاپ بیست و دوم، ۱۳۸۲، ج۲۳، ص۹؛ به نقل از مجمع البیان و کتابهای تفسیری دیگری ذیل آیه ۱ سوره قمر.</ref> | ||
این واقعه در سال پنجم پیش از هجرت بود که ماه به دو نیم تبدیل شده، و سپس دوباره به حالت اول باز گشت. مشرکان، طبق عادتشان، این معجزه را انکار کردند و گفتند این عمل سحر است. به دنبال این معجزه، آیات ابتدایی سوره قمر نازل میشود: {{قرآن|اقْتَرَبَتِ السَّاعَه وَ انْشَقَّ الْقَمَرُ|۱|وَ إِنْ یَرَوْا آیَه یُعْرِضُوا وَ یَقُولُوا سِحْرٌ مُسْتَمِرٌّ|۲ | این واقعه در سال پنجم پیش از هجرت بود که ماه به دو نیم تبدیل شده، و سپس دوباره به حالت اول باز گشت. مشرکان، طبق عادتشان، این معجزه را انکار کردند و گفتند این عمل [[سحر]] است. به دنبال این معجزه، آیات ابتدایی سوره قمر نازل میشود: {{قرآن|اقْتَرَبَتِ السَّاعَه وَ انْشَقَّ الْقَمَرُ|۱|وَ إِنْ یَرَوْا آیَه یُعْرِضُوا وَ یَقُولُوا سِحْرٌ مُسْتَمِرٌّ|۲|ترجمه = قیامت نزدیک شد و ماه بشکافت؛ و اگر معجزهای ببینند، روی بگردانند و گویند: سحری دائمی است|سوره= قمر|آیه=۱-۲}} | ||
| ترجمه = قیامت نزدیک شد و ماه بشکافت؛ و اگر معجزهای ببینند، روی بگردانند و گویند: سحری دائمی است | |||
}} | |||
=='''اعجاز پیامبر یا نشانه قیامت'''== | =='''اعجاز پیامبر یا نشانه قیامت'''== | ||
آیت الله مکارم شیرازی در پاسخ به این اشکال که آیه فوق از آینده خبر میدهد و مربوط به حوادث قبل از قیامت است، مینویسد: قرائن متعددی در آیه وجود دارد که تأکید بر وقوع یک اعجاز میکند، از جمله ذکر این موضوع به صورت «فعل ماضی» نشان میدهد که «شقّالقمر» واقع شده است. به علاوه اگر سخن از معجزه نباشد، هیچ تناسبی با نسبت سحر به پیامبر(ص) که در آیه بعد، آمده است، ندارد، و همچنین با آیه سوم که خبر از تکذیب آنها میدهد، هماهنگ نیست.<ref>مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۸۲ش، ج۲۳، ص۱۳–۱۶.</ref> مرحوم طبرسی نیز در مجمع البیان میگوید: مفسران این آیه را مربوط به معجزه شقالقمر در زمان پیامبر اکرم(ص) میدانند. | آیت الله [[مکارم شیرازی]] در پاسخ به این اشکال که آیه فوق از آینده خبر میدهد و مربوط به حوادث قبل از [[قیامت]] است، مینویسد: قرائن متعددی در آیه وجود دارد که تأکید بر وقوع یک اعجاز میکند، از جمله ذکر این موضوع به صورت «فعل ماضی» نشان میدهد که «شقّالقمر» واقع شده است. به علاوه اگر سخن از معجزه نباشد، هیچ تناسبی با نسبت سحر به پیامبر(ص) که در آیه بعد، آمده است، ندارد، و همچنین با آیه سوم که خبر از تکذیب آنها میدهد، هماهنگ نیست.<ref>مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۸۲ش، ج۲۳، ص۱۳–۱۶.</ref> مرحوم طبرسی نیز در [[مجمع البیان]] میگوید: مفسران این آیه را مربوط به معجزه شقالقمر در زمان پیامبر اکرم(ص) میدانند. | ||
== '''شقالقمر در روایات''' == | == '''شقالقمر در روایات''' == | ||
روایات بسیاری بر معجزه شق القمر دلالت داشتهاند. این روایات را نزدیک به تواتر دانستهاند. | روایات بسیاری بر معجزه شق القمر دلالت داشتهاند. این روایات را نزدیک به تواتر دانستهاند. | ||
* در تفسیر قمی آمده است که منظور از «و انشّق القمر» این است که قریش از پیامبر اکرم(ص) نشانهای درخواست کردند. پیامبر اکرم از خداوند درخواست کرد. سپس ماه به دو نیم شد تا اینکه قریش این صحنه را دیدند، سپس ماه به حالت اول بازگشت. پس قریش بلافاصله گفتند: این قضیه، سحر است. | * در [[تفسیر قمی]] آمده است که منظور از «و انشّق القمر» این است که [[قریش]] از پیامبر اکرم(ص) نشانهای درخواست کردند. پیامبر اکرم از خداوند درخواست کرد. سپس ماه به دو نیم شد تا اینکه قریش این صحنه را دیدند، سپس ماه به حالت اول بازگشت. پس قریش بلافاصله گفتند: این قضیه، سحر است. | ||
* سیوطی در تفسیر الدّر المنثور نقل کرده که جبیر بن مطعم راجع به «و انشق القمر» میگوید: ماه دو نیم شد و ما در زمان رسول الله(ص) در مکه بودیم. پس مردم گفتند که محمد ما را سحر کرد.<ref>طباطبایی، تفسیر المیزان، ج۱۹، ص۶–۶۵.</ref> | * سیوطی در تفسیر الدّر المنثور نقل کرده که جبیر بن مطعم راجع به «و انشق القمر» میگوید: ماه دو نیم شد و ما در زمان رسول الله(ص) در مکه بودیم. پس مردم گفتند که محمد ما را سحر کرد.<ref>طباطبایی، تفسیر المیزان، ج۱۹، ص۶–۶۵.</ref> | ||
خط ۴۲: | خط ۳۸: | ||
| ناوبری = | | ناوبری = | ||
| نمایه = | | نمایه = | ||
| تغییر مسیر = | | تغییر مسیر =شد | ||
| بازبینی =شد | | بازبینی =شد | ||
| تکمیل = | | تکمیل = |