۴۸۶
ویرایش
A.rezapour (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
Am.gashool (بحث | مشارکتها) |
||
(۸ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۴: | خط ۴: | ||
{{پایان سوال}} | {{پایان سوال}} | ||
{{پاسخ}} | {{پاسخ}} | ||
اسلام خواهان این است که مسلمانان و غیر مسلمانان همزیستیِ مسالمتآمیزی داشته باشند. اسلام غیرمسلمان را ابتدا به [[اهل کتاب]] و غیر اهل کتاب تقسیم میکند و برای هر کدام به عنوان یک جامعه انسانی حقوقی را قائل است. اگر اهل کتاب در جامعه اسلامی و در میان مسلمانان بخواهند زندگی کنند، در پناه اسلام و مسلمانان قرار میگیرند و از امنیت و آسایش لازم برخوردار میشوند؛ که اصطلاحاً این پیمان را «ذمّه» گویند. اهل ذمه از آزادی برخوردار هستند و جان و مال و ناموس و مسکن آنها از تعرض مصون است. آنها میتوانند عقاید و عبادتگاههای خود را داشته باشند و کسی نمیتواند به زور عقیدهای را به آنها تحمیل کند. اهل ذمه همانند مسلمانان دارای حقوق هستند و باید مورد قضاوت عادلانه قرار گیرند. | {{درگاه|حکومت دینی}} | ||
حقوق کافران در جامعه اسلامی به رسمیت شناخته شده است. آنان از آزادی برخوردار هستند و عدالت بین آنها و مسلمانان باید رعایت شود. | |||
اسلام خواهان این است که مسلمانان و غیر مسلمانان همزیستیِ مسالمتآمیزی داشته باشند.<ref>حجرات/13</ref> اسلام غیرمسلمان را ابتدا به [[اهل کتاب]] و غیر اهل کتاب تقسیم میکند و برای هر کدام به عنوان یک جامعه انسانی حقوقی را قائل است. اگر اهل کتاب در جامعه اسلامی و در میان مسلمانان بخواهند زندگی کنند، در پناه اسلام و مسلمانان قرار میگیرند و از امنیت و آسایش لازم برخوردار میشوند؛ که اصطلاحاً این پیمان را «ذمّه» گویند. اهل ذمه از آزادی برخوردار هستند و جان و مال و ناموس و مسکن آنها از تعرض مصون است. آنها میتوانند عقاید و عبادتگاههای خود را داشته باشند و کسی نمیتواند به زور عقیدهای را به آنها تحمیل کند. اهل ذمه همانند مسلمانان دارای حقوق هستند و باید مورد قضاوت عادلانه قرار گیرند. | |||
غیراهل کتاب اگر دشمنی و خصومت با مسلمانان نداشته باشند، مورد محبت، قسط و عدل حکومت و جامعه اسلامی قرار خواهند گرفت و کسی حق تعرض به آنها را ندارد و از حقوق انسانی خود برخوردار هستند. | غیراهل کتاب اگر دشمنی و خصومت با مسلمانان نداشته باشند، مورد محبت، قسط و عدل حکومت و جامعه اسلامی قرار خواهند گرفت و کسی حق تعرض به آنها را ندارد و از حقوق انسانی خود برخوردار هستند. | ||
== اهل کتاب == | ==اهل کتاب== | ||
قرآن کریم در صورتی از اهل کتاب در جامعه اسلامی حمایت میکند که آنها متعهد شوند، اوّلاً: به عنوان یک اقلیت سالم دست از هرگونه جنگ و جدال و تبلیغ بر ضد مسلمانان بردارند و ثانیاً: به نشانه تسلیم و خضوع به دست خود مبادرت به پرداخت جزیه بنمایند.<ref>توبه/ ۲۹.</ref> | قرآن کریم در صورتی از اهل کتاب در جامعه اسلامی حمایت میکند که آنها متعهد شوند، اوّلاً: به عنوان یک اقلیت سالم دست از هرگونه جنگ و جدال و تبلیغ بر ضد مسلمانان بردارند و ثانیاً: به نشانه تسلیم و خضوع به دست خود مبادرت به پرداخت جزیه بنمایند.<ref>توبه/ ۲۹.</ref> | ||
خط ۱۵: | خط ۱۸: | ||
۱. جان، مسکن، مال فرزندان و ناموس آنها مصون از تعرّض است. | ۱. جان، مسکن، مال فرزندان و ناموس آنها مصون از تعرّض است. | ||
۲. عقاید مذهبی این اقلیتها آزاد است و اسلام به زور متعرّض آنها نمیشود زیرا | ۲. عقاید مذهبی این اقلیتها آزاد است و اسلام به زور متعرّض آنها نمیشود زیرا هرفردی مستحق آزادی است. | ||
۳. معابد و اماکن مقدسه اهل کتاب مورد احترام مسلمین است. اما فقهای امامیه ساختن معابد را برای اهل کتاب جایز نمیدانند، مگر آن که سرزمین آنها به صلح فتح شده باشد که در این صورت تجدید بنا جایز خواهد بود.<ref>. محقق حلّی، شرایع الاسلام، ج۱، ص۱۳۰.</ref> | ۳. معابد و اماکن مقدسه اهل کتاب مورد احترام مسلمین است. اما فقهای امامیه ساختن معابد را برای اهل کتاب جایز نمیدانند، مگر آن که سرزمین آنها به صلح فتح شده باشد که در این صورت تجدید بنا جایز خواهد بود.<ref>. محقق حلّی، شرایع الاسلام، ج۱، ص۱۳۰.</ref> | ||
خط ۲۷: | خط ۳۰: | ||
بنابراین اسلام حقوق اساسی برای اقلیتهای غیرمسلمان و اهل کتاب به رسمیت شناخته است. مثل: آزادی انجام مراسم دینی، استقلال در احوال شخصیه و تعلیمات دینی و غیره که در این گونه مسائل تفاوت چندانی بین آنها و مسلمانان نیست. | بنابراین اسلام حقوق اساسی برای اقلیتهای غیرمسلمان و اهل کتاب به رسمیت شناخته است. مثل: آزادی انجام مراسم دینی، استقلال در احوال شخصیه و تعلیمات دینی و غیره که در این گونه مسائل تفاوت چندانی بین آنها و مسلمانان نیست. | ||
== غیر اهل کتاب == | ==غیر اهل کتاب== | ||
اما غیر از اهل کتاب، غیر مسلمانان دیگری نیز هستند، | اما غیر از اهل کتاب، غیر مسلمانان دیگری نیز هستند، که مشرکین و کفار میباشند. اینها نیز به گروههایی از نظر اسلام تقسیم میشوند؛ که ۲ گروه هستند: | ||
الف) آنهایی که در عین کفر و شرک با مسلمانان عداوت نورزند و پیکار نکنند که در این صورت دستور اسلام این است که با آنها به نیکی و محبت توأم با قسط و عدل برخورد و رفتار کنند. | الف) آنهایی که در عین کفر و شرک با مسلمانان عداوت نورزند و پیکار نکنند که در این صورت دستور اسلام این است که با آنها به نیکی و محبت توأم با قسط و عدل برخورد و رفتار کنند. | ||
خط ۳۸: | خط ۴۱: | ||
'''عدم یکسانی حقوق در برخی موارد''' | '''عدم یکسانی حقوق در برخی موارد''' | ||
از منظر اسلام حقوق مسلمان با غیرمسلمان در مواردی مانند حق حیات، امنیت، شغل یکسان است. اما در بعضی موارد برابر نیست که بیشتر به حقوق اجتماعی برمیگردد؛ مثل اینکه در جامعه اسلامی غیرمسلمان نمیتواند در مسند حکومت قرار گیرد، {{قرآن|وَلَن يَجْعَلَ اللَّـهُ لِلْكَافِرِينَ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ سَبِيلًا|ترجمه=و خداوند هرگز بر [زيانِ] مؤمنان، براى كافران راه [تسلّطى] قرار نداده است.|سوره=نساء|آیه=۱۴۱}} یا مرد غیرمسلمان نمیتواند با زن مسلمان ازدواج کند. از لحاظ حقوق فردی نیز مثلاً غیرمسلمان در قبال قتل مسلمان قصاص میشود، اما مسلمان در قبال قتل غیرمسلمان قصاص نمیشود بلکه فقط دیه میپردازد. یا دیه مسلمان با غیرمسلمان یکی نیست؛ دیه مسلمان هزار دینار و دیه غیرمسلمان هشتصد درهم است. | از منظر اسلام حقوق مسلمان با غیرمسلمان در مواردی مانند حق حیات، امنیت، شغل یکسان است. اما در بعضی موارد برابر نیست که بیشتر به حقوق اجتماعی برمیگردد؛ مثل اینکه در جامعه اسلامی غیرمسلمان نمیتواند در مسند حکومت قرار گیرد، {{قرآن|وَلَن يَجْعَلَ اللَّـهُ لِلْكَافِرِينَ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ سَبِيلًا|ترجمه=و خداوند هرگز بر [زيانِ] مؤمنان، براى كافران راه [تسلّطى] قرار نداده است.|سوره=نساء|آیه=۱۴۱}} یا مرد غیرمسلمان نمیتواند با زن مسلمان ازدواج کند. از لحاظ حقوق فردی نیز مثلاً غیرمسلمان در قبال قتل مسلمان قصاص میشود، اما مسلمان در قبال قتل غیرمسلمان [[قصاص]] نمیشود بلکه فقط [[دیه]] میپردازد. یا دیه مسلمان با غیرمسلمان یکی نیست؛ دیه مسلمان هزار دینار و دیه غیرمسلمان هشتصد درهم است. | ||
<span></span> | <span></span> | ||
{{مطالعه بیشتر}} | {{مطالعه بیشتر}} | ||
== مطالعه بیشتر == | ==مطالعه بیشتر== | ||
۱. جعفر سبحانی، مبانی حکومت اسلامی، انتشارات توحید، قم، ۱۳۶۲، ج۲، ص۵۱۰. | ۱. جعفر سبحانی، مبانی حکومت اسلامی، انتشارات توحید، قم، ۱۳۶۲، ج۲، ص۵۱۰. | ||
۲. سید محمد هاشمی، حقوق اساسی جمهوری اسلامی ایران، تهران، نشر دادگستر، ۱۳۷۸، جاول. | ۲. سید محمد هاشمی، حقوق اساسی جمهوری اسلامی ایران، تهران، نشر دادگستر، ۱۳۷۸، جاول.<span></span> | ||
<span></span> | |||
== منابع == | ==منابع== | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
{{شاخه | {{شاخه | ||
| شاخه اصلی = حقوق | | شاخه اصلی = حقوق | ||
|شاخه فرعی۱ = حقوق اساسی | | شاخه فرعی۱ = حقوق اساسی | ||
|شاخه فرعی۲ = حقوق اقلیتها | | شاخه فرعی۲ = حقوق اقلیتها | ||
|شاخه فرعی۳ = | | شاخه فرعی۳ = | ||
}} | }} | ||
{{تکمیل مقاله | {{تکمیل مقاله | ||
خط ۶۷: | خط ۶۸: | ||
| تغییر مسیر = | | تغییر مسیر = | ||
| ارجاعات = | | ارجاعات = | ||
| بازبینی نویسنده = | |||
| بازبینی = | | بازبینی = | ||
| تکمیل = | | تکمیل = | ||
خط ۷۳: | خط ۷۵: | ||
}} | }} | ||
{{پایان متن}} | {{پایان متن}} | ||
<references /> |
ویرایش