|
|
خط ۲۵: |
خط ۲۵: |
| '''زن در ابتدای ظهور اسلام و پیش از آن''' | | '''زن در ابتدای ظهور اسلام و پیش از آن''' |
|
| |
|
| زنان در یونان باستان از همه حقوق محروم و فاقد هرگونه جایگاه و شأن و منزلتی بودند، بلکه مانند شیء مملوک معامله میشدند، و از حقوق اقتصادی بهرهای نداشتند؛ چون اصلاً از اطلاق عنوان انسان بر آنان دریغ میشد.<ref>منیسی، سامیه؛ المرأه فی الإسلام؛ صص ۲۶–۲۵.</ref> همچنانکه در یونان باستان، زن نه تنها مخلوقی حقیر شناخته میشد بلکه حداقل به عنوان انسان با زن رفتار نمیشد. زن همانند شیء در اختیار مرد بود و مرد مجاز بود هرگونه رفتاری را با او انجام دهد. از اینرو در این منطقه نیز، زنان بی بهره از هرگونه حقوق انسانی و فعالیتهای اقتصادی بودند.<ref>عبدالحمید محمد، محمود؛ حقوق المرأه بین الإسلام و الدیانات الأخری، ص۱۹.</ref> در ایران عصر هخامنشیان و اشکانیان وضعیت بهتر از این نبود. رقتبارتر از همه وضعیت زنان در عربستان و دوره جاهلیت قبل از اسلام بوده است که در آن مردان دارای اختیارات نامحدود بوده ولی زنان ملک پدران و شوهران تلقی شده، قابل معامله بودهاند. یکی از بدترین سنتهای رائج در جاهلیت، عمل غیرانسانی زنده به گور کردن دختران بوده است.<ref>همان؛ صص ۲۲–۲۱.</ref> | | زنان در یونان باستان از همه حقوق محروم و فاقد هرگونه جایگاه و شأن و منزلتی بودند، بلکه مانند شیء مملوک معامله میشدند، و از حقوق اقتصادی بهرهای نداشتند؛ چون اصلاً از اطلاق عنوان انسان بر آنان دریغ میشد.<ref>منیسی، سامیه؛ المرأه فی الإسلام؛ صص ۲۶–۲۵.</ref> در ایران عصر هخامنشیان و اشکانیان نیز وضع مانند یونان بود. وضعیت زنان در عربستان و دوره جاهلیت قبل از اسلام از همه بدتر بود و در آن، مردان دارای اختیارات نامحدود بوده ولی زنان ملک پدران و شوهران تلقی شده، قابل معامله بودهاند. یکی از بدترین سنتهای رائج در جاهلیت، عمل غیرانسانی زنده به گور کردن دختران بود.<ref>همان؛ صص ۲۲–۲۱.</ref> |
| | |
| این وضعیت اسفبار، در اروپا حتی در قرون وسطی و تا اواخر قرن ۱۶ نیز باقی مانده بود. در بین عوام بلکه در مجامع علمی، در انسانیت زن تردید میشد چنانکه در سال ۵۸۶ میلادی کنفرانسی در فرانسه برای بررسی این موضوع منعقد شد که آیا زن انسان است یا نه و بعد از بحث و بررسیهای زیاد، در نهایت به این نتیجه رسیدند که زن انسان است اما انسان طفیلی که فقط برای خدمت به مردان خلق شده است.<ref>منیسی، سامیه، پیشین؛ ص۱۷۶.</ref> و قبل از آن در اصل این که آیا زنان دارای «روح» هستند یا نه، شک و تردید شده، پس از بحث و تبادل نظر به این نتیجه رسیدند که، زنان دارای روح هستند، اما روح حیوانی.
| |
| | |
| به عقیده قوم یهود، طبیعت آنجا که از آفریدن مرد، ناتوان است، زن را میآفریند. زنان و بندگان از روی طبیعت محکوم به اسارت هستند و به هیچ وجه سزاوار شرکت در کارهای عمومی نیستند. «یهوه» در آخرین بند از فرمانهای دهگانهاش که، بنا به گفته مشهور، به موسی فرستاد، زنان را در ردیف چارپایان و اموال غیرمنقول ذکر کرد. یهودیان، زن را مایه مصیبت و بدبختی میدانستند. یهودیان قدیم، به هنگام تولد دختر شمع روشن نمیکردند، مادری که دختر میزایید، بایستی دوباره غسل کند، اما پسر که به عهد خود با «یهوه» میبالید، همیشه در نماز خود تکرار میکرد، «خدایا تو را سپاسگزارم که مرا کافر و زن نیافریدی». به گفته «ویل دورانت»، در اروپا زنان تا حدود سال ۱۹۰۰ کمتر دارای حقی بودند که مرد ناگزیر باشد بر اساس قانون آن را مراعات کند.
| |
|
| |
|
| حال آیا اسلام بایستی با این تقاضای زمان و مکان که به شدت به وسیله ادیان تحریف شده و حکومتهای خودکامه و هم در ارتکاز مردم عصر و حتی خود زنان پذیرفته شده بود منطبق میگردید و احکام خویش را بر اساس این اقتضاء ظالمانه زمان و مکان پایهریزی میکرد؟ | | حال آیا اسلام بایستی با این تقاضای زمان و مکان که به شدت به وسیله ادیان تحریف شده و حکومتهای خودکامه و هم در ارتکاز مردم عصر و حتی خود زنان پذیرفته شده بود منطبق میگردید و احکام خویش را بر اساس این اقتضاء ظالمانه زمان و مکان پایهریزی میکرد؟ |