جاودانگی اسلام و نیازهای متغیر بشر: تفاوت میان نسخه‌ها

جایگزینی متن - 'مثلاً' به 'مثلا'
جز (جایگزینی متن - 'ر. ک. ' به 'نگاه کنید به ')
(جایگزینی متن - 'مثلاً' به 'مثلا')
خط ۸: خط ۸:
اسلام به فراخور نیازهای بشر دو نوع قانون دارد:
اسلام به فراخور نیازهای بشر دو نوع قانون دارد:


'''قوانین ثابت:''' این گونه قوانین مربوط به شئون فردی و اجتماعی انسان است که برگرفته از اصول فطری و غریزی ثابت اوست و در تمام اجتماعات و فرهنگ‌های متفاوت یکسان هستند؛ مثلاً علاقه پدر و مادر به کودک یک علاقه فطری و غریزی است، احکامی که بر این اساس وضع می‌گردد، مانند: مسایل خانواده و تربیت، باید ثابت و ابدی باشد. نمونه دیگر این که نیاز انسان به خانواده و اجتماع به خاطر اجتماعی بودن انسان است. در این صورت قوانین مربوط به برقراری نظم و عدالت اجتماعی و روابط و حقوق افراد و وظایف زن و شوهر در برابر یکدیگر باید ثابت باشد؛ زیرا جامعه انسانی با تمام تحولات و تغییراتی که دارد هرگز «اجتماعی بودن» او را تغییر نمی‌دهد، همچنین است قوانین مربوط به تهذیب نفس و کسب فضائل اخلاقی، مانند: وظیفه‌شناسی، نوع‌دوستی و غیره.<ref>نگاه کنید به خاتمیت از نظر قرآن و حدیث و عقل، جعفر سبحانی ص۱۵۲ و ۱۵۴؛ و خاتمیت، مرتضی مطهری، صص ۱۲۴–۱۲۵؛ و جوادی آملی، عبدالله، شریعت در آینه معرفت، ص۱۱۵–۱۱۷؛ و معنویت تشیع، ص۱۰۹–۱۱۱.</ref>
'''قوانین ثابت:''' این گونه قوانین مربوط به شئون فردی و اجتماعی انسان است که برگرفته از اصول فطری و غریزی ثابت اوست و در تمام اجتماعات و فرهنگ‌های متفاوت یکسان هستند؛ مثلا علاقه پدر و مادر به کودک یک علاقه فطری و غریزی است، احکامی که بر این اساس وضع می‌گردد، مانند: مسایل خانواده و تربیت، باید ثابت و ابدی باشد. نمونه دیگر این که نیاز انسان به خانواده و اجتماع به خاطر اجتماعی بودن انسان است. در این صورت قوانین مربوط به برقراری نظم و عدالت اجتماعی و روابط و حقوق افراد و وظایف زن و شوهر در برابر یکدیگر باید ثابت باشد؛ زیرا جامعه انسانی با تمام تحولات و تغییراتی که دارد هرگز «اجتماعی بودن» او را تغییر نمی‌دهد، همچنین است قوانین مربوط به تهذیب نفس و کسب فضائل اخلاقی، مانند: وظیفه‌شناسی، نوع‌دوستی و غیره.<ref>نگاه کنید به خاتمیت از نظر قرآن و حدیث و عقل، جعفر سبحانی ص۱۵۲ و ۱۵۴؛ و خاتمیت، مرتضی مطهری، صص ۱۲۴–۱۲۵؛ و جوادی آملی، عبدالله، شریعت در آینه معرفت، ص۱۱۵–۱۱۷؛ و معنویت تشیع، ص۱۰۹–۱۱۱.</ref>


'''قوانین متغیر:''' قوانین دیگری در اسلام وجود دارد که متغیرند و با شرائط و مقتضیات زمان تغییر می‌کنند. این گونه قوانین مربوط به شرایط خاص زمانی و مکانی و غیره است و جوامع مختلف بشری نسبت به آنها با هم فرق دارند؛ مثلاً اسلام در مسائل دفاعی و جلوگیری از تهاجم دشمنان احکام ثابتی ندارد، بلکه باید با توجه به مقتضیات زمان و شرایط خاص از طرف حکومت اسلامی روشی اتخاذ شود تا نظام اسلامی از حمله دشمنان محفوظ بماند و لذا اسلام در این باب به عنوان یک اصل کلی درصدد بیان تقویت بنیه نظامی بوده و مصداق و کیفیت دفاع را معین نکرده است. {{قرآن|واعدولهم ما استطعتم من قوه}} یعنی آنچه جزء هدفهای اسلامی است، این است که مسلمانان باید در هر زمانی تا آخرین حدّ امکان از لحاظ قوای نظامی و دفاعی در برابر دشمن قوی باشند.<ref>خاتمیت از نظر قرآن، و حدیث و عقل، ص۱۵۲–۱۵۶.</ref>
'''قوانین متغیر:''' قوانین دیگری در اسلام وجود دارد که متغیرند و با شرائط و مقتضیات زمان تغییر می‌کنند. این گونه قوانین مربوط به شرایط خاص زمانی و مکانی و غیره است و جوامع مختلف بشری نسبت به آنها با هم فرق دارند؛ مثلا اسلام در مسائل دفاعی و جلوگیری از تهاجم دشمنان احکام ثابتی ندارد، بلکه باید با توجه به مقتضیات زمان و شرایط خاص از طرف حکومت اسلامی روشی اتخاذ شود تا نظام اسلامی از حمله دشمنان محفوظ بماند و لذا اسلام در این باب به عنوان یک اصل کلی درصدد بیان تقویت بنیه نظامی بوده و مصداق و کیفیت دفاع را معین نکرده است. {{قرآن|واعدولهم ما استطعتم من قوه}} یعنی آنچه جزء هدفهای اسلامی است، این است که مسلمانان باید در هر زمانی تا آخرین حدّ امکان از لحاظ قوای نظامی و دفاعی در برابر دشمن قوی باشند.<ref>خاتمیت از نظر قرآن، و حدیث و عقل، ص۱۵۲–۱۵۶.</ref>


== قابلیت تغییر قوانین اسلام نسبت به نیازهای بشر ==
== قابلیت تغییر قوانین اسلام نسبت به نیازهای بشر ==
خط ۲۸: خط ۲۸:


=== انعطاف‌پذیری قوانین اسلام ===
=== انعطاف‌پذیری قوانین اسلام ===
عاملی که به قوانین اسلامی خاصیت انعطاف‌پذیری داده است وجود یک سلسله قواعدی است که فقهاء این قواعد را «قواعد حاکمه» نامیده‌اند؛ یعنی قواعدی که بر سراسر احکام و قوانین اسلام تسلط دارند و بر همه آنها حکومت می‌کنند؛ مثلاً آیه شریفه: {{قرآن|ما جعل علیکم فی الدین من حرج
عاملی که به قوانین اسلامی خاصیت انعطاف‌پذیری داده است وجود یک سلسله قواعدی است که فقهاء این قواعد را «قواعد حاکمه» نامیده‌اند؛ یعنی قواعدی که بر سراسر احکام و قوانین اسلام تسلط دارند و بر همه آنها حکومت می‌کنند؛ مثلا آیه شریفه: {{قرآن|ما جعل علیکم فی الدین من حرج
}}<ref>حج، ۷۸</ref> و همچنین حدیث شریف «لاضرر و لاضرار» بر تمام قوانین، حکومت دارند؛ یعنی هر حکمی از احکام اسلامی که باعث حرج و مشقت و سختی و ضرر و زیان باشد به حکم این آیه و روایت، آن حکم برداشته می‌شود. البته تشخیص این ادله و عمل کردن به آن فقط کار مجتهدین و فقهای اسلامی می‌باشد.<ref>نگاه کنید به مجموعه آثار، ج۳، ص۱۹۴؛ خاتمیت، ص۱۴۴–۱۴۵؛ خاتمیت از نظر قرآن و حدیث و عقل، ص۱۷۰؛ نگاه کنید به عقاید استدلالی، ج۷، ص۷۵–۷۶.</ref>
}}<ref>حج، ۷۸</ref> و همچنین حدیث شریف «لاضرر و لاضرار» بر تمام قوانین، حکومت دارند؛ یعنی هر حکمی از احکام اسلامی که باعث حرج و مشقت و سختی و ضرر و زیان باشد به حکم این آیه و روایت، آن حکم برداشته می‌شود. البته تشخیص این ادله و عمل کردن به آن فقط کار مجتهدین و فقهای اسلامی می‌باشد.<ref>نگاه کنید به مجموعه آثار، ج۳، ص۱۹۴؛ خاتمیت، ص۱۴۴–۱۴۵؛ خاتمیت از نظر قرآن و حدیث و عقل، ص۱۷۰؛ نگاه کنید به عقاید استدلالی، ج۷، ص۷۵–۷۶.</ref>
== منابع ==
== منابع ==
کاربر ناشناس