۱۱٬۹۱۳
ویرایش
جزبدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
(۹ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۴: | خط ۴: | ||
{{پایان سوال}} | {{پایان سوال}} | ||
{{پاسخ}} | {{پاسخ}} | ||
تهمت [[زنای محصنه]] به داوود(ع) از مواردی است که در تورات تحریف شده، آمده است. در این داستان ساختگی نسبتهای ناروایی مثل رابطه نامشروع به این پیامبر بزرگ داده شده است. قرآن کریم هرگونه اتهام و گناه را از انبیای الهی رد کرد، از داوود به نیکی یاد نموده است و فرموده عالمان یهود دست به تحریف کلمات خدا زدهاند. در منابع شیعی نیز به این مطلب پاسخ هایی داده شده است. | |||
==اتهام تورات تحریف شده به داوود== | ==اتهام تورات تحریف شده به داوود== | ||
در کتاب مقدس یهودیان، داستانی تقریبا طولانی نقل شده که براساس آن داوود با زن شوهردار [[زنای محصنه|زنا]] کرده است.<ref>کتاب مقدس، سموئیل۲، باب۱۱.</ref> | |||
زن حامله شد و در نهایت داوود به فرمانده سپاهش دستور داد تا اوریا (شوهر این زن) در جلوی سپاه بجنگد. در نهایت آن مرد کشته شد. و داوود با این زن ازدواج کرد.<ref>کتاب مقدس، سموئیل۲، باب۱۱.</ref> | |||
[[امام علی(ع)]] میفرماید: «هر کس را نزد من آورند که بگوید داوود با همسر «اوریا» همبستر شده، دو حد بر او جاری میکنم؛ حدی برای توهین به مقام نبوت و حدی برای تهمت ناروا به داوود»<ref>مجلسی، بحار الأنوار، ۱۴۰۳ق، ج۱۴، ص۲۶.</ref> | |||
== ردّ اتهام از داوود == | |||
در رد اتهام از داوود پاسخ های متفاوتی ار جانب عالمان [[شیعه]] گفته شده است: | در رد اتهام از داوود پاسخ های متفاوتی ار جانب عالمان [[شیعه]] گفته شده است: | ||
*قرآن کریم به تحریف قوم یهود اشاره میکند و از انبیای الهی رفع اتهام می کند؛ {{قرآن|مِنَ الَّذِينَ هَادُوا يُحَرِّفُونَ الْكَلِمَ عَنْ مَوَاضِعِهِ|ترجمه=برخی از کسانی که یهودی اند، حقایق [کتاب آسمانی] را [با تفسیرهای نابجا و تحلیل های غلط و ناصواب] از جایگاه های اصلی و معانی حقیقی اش تغییر می دهند|سوره=نسا|آیه=۴۶}} | *قرآن کریم به تحریف قوم یهود اشاره میکند و از انبیای الهی رفع اتهام می کند؛ {{قرآن|مِنَ الَّذِينَ هَادُوا يُحَرِّفُونَ الْكَلِمَ عَنْ مَوَاضِعِهِ|ترجمه=برخی از کسانی که یهودی اند، حقایق [کتاب آسمانی] را [با تفسیرهای نابجا و تحلیل های غلط و ناصواب] از جایگاه های اصلی و معانی حقیقی اش تغییر می دهند|سوره=نسا|آیه=۴۶}} | ||
خط ۲۹: | خط ۱۷: | ||
* داوود پیامبر چقدر غفلت داشته است که همسایهاش را نمیشناخته و فرماندهان سپاهش را نمیشناخته و چگونه از اعزام آنها به میدان نبرد آگاهی نداشته و… | * داوود پیامبر چقدر غفلت داشته است که همسایهاش را نمیشناخته و فرماندهان سپاهش را نمیشناخته و چگونه از اعزام آنها به میدان نبرد آگاهی نداشته و… | ||
* در قرآن آمده است که داوود شخصاً فرماندهی نظامی را عهدهدار میشد و در میادین جنگ حاضر میشد. | * در قرآن آمده است که داوود شخصاً فرماندهی نظامی را عهدهدار میشد و در میادین جنگ حاضر میشد. | ||
* آیا از شأن یک پیامبر و خلیفه الهی بعید نیست که دنبال یک پرنده نمازش را قطع کند؟ و مناجات با خداوند برایش اینقدر سهل بوده است، از داوودی که در مناجات خود به قدری سوزناک با خدا راز و نیاز میکرد که تمام کائنات و هستی با او همصدا میشدند و کوهها و سایر موجودات از سوز مناجاتش تحت تأثیر قرار میگرفتند، چنین رفتاری صادر شود و به این آسانی این عرصه حال (محراب) را به هم بزند. آیا خداوند این چنین فردی را با خطاب «خلیفه» یاد میکند، و آیا اصلاً چنین فردی صلاحیت دارد که خلافت الهی را عهدهدار شود؟ این تحریف توسط عالمان یهود که برای توجیه رفتار زشت خود بدان متمسک شدهاند، در تورات انجام گرفته و توسط عدهای جاعل و محرّف وارد متون اسلامی شده است که هم با ظاهر آیات قرآن متناقض است و هم از شأن یک پیامبر | * آیا از شأن یک پیامبر و خلیفه الهی بعید نیست که دنبال یک پرنده نمازش را قطع کند؟ و مناجات با خداوند برایش اینقدر سهل بوده است، از داوودی که در مناجات خود به قدری سوزناک با خدا راز و نیاز میکرد که تمام کائنات و هستی با او همصدا میشدند و کوهها و سایر موجودات از سوز مناجاتش تحت تأثیر قرار میگرفتند، چنین رفتاری صادر شود و به این آسانی این عرصه حال (محراب) را به هم بزند. آیا خداوند این چنین فردی را با خطاب «خلیفه» یاد میکند، و آیا اصلاً چنین فردی صلاحیت دارد که خلافت الهی را عهدهدار شود؟ این تحریف توسط عالمان یهود که برای توجیه رفتار زشت خود بدان متمسک شدهاند، در تورات انجام گرفته و توسط عدهای جاعل و محرّف وارد متون اسلامی شده است که هم با ظاهر آیات قرآن متناقض است و هم از شأن یک پیامبر کاملا بعید است و هر عاقلی این گونه داستانها را مسخرهآمیز دانسته و به دیده انکار مینگرد و قبول نمیکند. | ||
* مفسران و دانشمندان شیعه چنین داستانی را خرافی دانسته و مردود شمردهاند. مرحوم طبرسی فرموده است: اگر یک فرد عادی مرتکب چنین عملی شود از درجه عدالت و شهادت سقوط و متهم به خیانت میشود. چه رسد به اینکه این بافتهها را در حق یک پیامبر که امانت اولین و مهمترین شرط رسالت است در حق او گفته شود، خیانت به ناموس دیگران و هوسرانی و هواپرستی…<ref>طبرسی، مجمع البیان، بیروت، ۱۴۱۲، ج۷–۸، ص۶۰۷.</ref> | * مفسران و دانشمندان شیعه چنین داستانی را خرافی دانسته و مردود شمردهاند. مرحوم طبرسی فرموده است: اگر یک فرد عادی مرتکب چنین عملی شود از درجه عدالت و شهادت سقوط و متهم به خیانت میشود. چه رسد به اینکه این بافتهها را در حق یک پیامبر که امانت اولین و مهمترین شرط رسالت است در حق او گفته شود، خیانت به ناموس دیگران و هوسرانی و هواپرستی…<ref>طبرسی، مجمع البیان، بیروت، ۱۴۱۲، ج۷–۸، ص۶۰۷.</ref> | ||
* مرحوم علامه طباطبایی داستان تورات را از این شنیعتر دانسته و بسیار سبک شمرده و از شأن پیامبر الهی بعید میداند. ایشان حدیثی از امام رضا(ع) نقل میکند که امام در مناظره با ابن جهم به او فرمود: پدران شما چنین ظلمی در حق پیامبر بزرگ الهی روا داشتهاند و او را سبک شمارنده نماز قلمداد کردهاند.<ref>طباطبایی، محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۷، ص۳۱۴–۳۱۵.</ref> | * مرحوم علامه طباطبایی داستان تورات را از این شنیعتر دانسته و بسیار سبک شمرده و از شأن پیامبر الهی بعید میداند. ایشان حدیثی از امام رضا(ع) نقل میکند که امام در مناظره با ابن جهم به او فرمود: پدران شما چنین ظلمی در حق پیامبر بزرگ الهی روا داشتهاند و او را سبک شمارنده نماز قلمداد کردهاند.<ref>طباطبایی، محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۷، ص۳۱۴–۳۱۵.</ref> | ||
خط ۳۶: | خط ۲۴: | ||
: {{قرآن|وَلَقَدِ اخْتَرْنَاهُمْ عَلَىٰ عِلْمٍ عَلَى الْعَالَمِينَ|ترجمه=و آنان را از روی آگاهی بر جهانیان [زمان خودشان] برگزیدیم؛|سوره=دخان|آیه=۳۲}} | : {{قرآن|وَلَقَدِ اخْتَرْنَاهُمْ عَلَىٰ عِلْمٍ عَلَى الْعَالَمِينَ|ترجمه=و آنان را از روی آگاهی بر جهانیان [زمان خودشان] برگزیدیم؛|سوره=دخان|آیه=۳۲}} | ||
خداوند چگونه فردی را که عاشق زنان مردم میشود به عنوان پیامبر و امین سرّش نموده است و کسی را که به خاطر هواپرستی راضی به کشته شدن یک انسان میشود او را به عنوان یک پیامبر انتخاب کند.<ref>طوسی، تفسیر تبیان، بیروت، دار احیاء التراث، ج۸، ص۵۵۴ و ۵۵۵.</ref> | خداوند چگونه فردی را که عاشق زنان مردم میشود به عنوان پیامبر و امین سرّش نموده است و کسی را که به خاطر هواپرستی راضی به کشته شدن یک انسان میشود او را به عنوان یک پیامبر انتخاب کند.<ref>طوسی، تفسیر تبیان، بیروت، دار احیاء التراث، ج۸، ص۵۵۴ و ۵۵۵.</ref> | ||
{{پایان پاسخ}} | ==منزلت داوود در قرآن== | ||
آنچه در [[قرآن]] در این مورد آمده است بسیار متفاوت است؛ نام این پیامبر شانزده بار در قرآن به نیکی یاد شده، حضرت داوود از انبیای بزرگ است و خداوند او را در قرآن چنین معرفی می نماید: | |||
* داوود دارای کتاب آسمانی و هدایت به نام «[[زبور]]» است: {{قرآن| وَآتَيْنَا دَاوُودَ زَبُورًا|ترجمه=|سوره=نساء|آیه=۱۶۳}} | |||
* خداوند او را به عنوان خلیفه خویش در زمین نامیده است: {{قرآن|يَا دَاوُودُ إِنَّا جَعَلْنَاكَ خَلِيفَةً فِي الْأَرْضِ فَاحْكُمْ بَيْنَ النَّاسِ بِالْحَقِّ وَلَا تَتَّبِعِ الْهَوَىٰ فَيُضِلَّكَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ ۚ|ترجمه=[و گفتیم:] ای داوود! همانا تو را در زمین جانشین [و نماینده خود] قرار دادیم؛ پس میان مردم به حق داوری کن و از هوای نفس پیروی مکن که تو را از راه خدا منحرف می کند.|سوره=ص|آیه=۲۶}} | |||
* داوود از انبیایی است که علم لدّنی به او عطا شده است؛{{قرآن|وَلَقَدْ آتَيْنَا دَاوُودَ وَسُلَيْمَانَ عِلْمًا ۖ وَقَالَا الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي فَضَّلَنَا عَلَىٰ كَثِيرٍ مِنْ عِبَادِهِ الْمُؤْمِنِينَ|ترجمه=و یقیناً ما به داود و سلیمان، دانش [ویژه] دادیم، و آن دو گفتند: همه ستایش ها ویژه خداست، همان که ما را بر بسیاری از بندگان مؤمن خود برتری عطا کرده است|سوره=نمل|آیه=۱۵}} | |||
او پیامبر خدا، خلیفه الهی و دارای جایگاه رفیع در نزد پروردگار است. داوود، امین وحی، صاحب اسرار، علم لدنی و حجت الهی بر خلایق بود.{{پایان پاسخ}} | |||
{{مطالعه بیشتر}} | {{مطالعه بیشتر}} | ||
== | ==جستارهای وابسته== | ||
* | * [[مناظره امام رضا(ع) با ابنجهم پیرامون عصمت انبیاء]] | ||
== منابع == | == منابع == | ||
{{پانویس|۲}} | {{پانویس|۲}} | ||
{{شاخه | {{شاخه | ||
| شاخه اصلی =کلام | | شاخه اصلی =کلام | ||
|شاخه فرعی۱ =نبوت | | شاخه فرعی۱ =نبوت | ||
|شاخه فرعی۲ =انبیای الهی | | شاخه فرعی۲ =انبیای الهی | ||
|شاخه فرعی۳ = | | شاخه فرعی۳ = | ||
}} | }} | ||
{{تکمیل مقاله | {{تکمیل مقاله | ||
خط ۶۴: | خط ۵۶: | ||
| تغییر مسیر = | | تغییر مسیر = | ||
| ارجاعات = | | ارجاعات = | ||
| بازبینی نویسنده = | |||
| بازبینی = | | بازبینی = | ||
| تکمیل = | | تکمیل = |