۸٬۳۳۶
ویرایش
Nazarzadeh (بحث | مشارکتها) جزبدون خلاصۀ ویرایش |
Nazarzadeh (بحث | مشارکتها) (ابرابزار) |
||
خط ۵: | خط ۵: | ||
{{پاسخ}} | {{پاسخ}} | ||
در سه آیه قرآن به بیماری و مرگ بنیاسرائیل اشاره شده که برخی از مفسران با توجه به قرائن، علت مرگ برای آنها را، بیماری واگیردار معرفی کردهاند. در اینجا به آیات و دیدگاه مفسران میپردازیم. | در سه آیه قرآن به بیماری و مرگ بنیاسرائیل اشاره شده که برخی از مفسران با توجه به قرائن، علت مرگ برای آنها را، بیماری واگیردار معرفی کردهاند. در اینجا به آیات و دیدگاه مفسران میپردازیم. | ||
==آیه ۲۴۳ سوره بقره== | == آیه ۲۴۳ سوره بقره == | ||
{{قرآن بزرگ|أَلَمْ تَرَ إِلَی الَّذِينَ خَرَجُوا مِنْ دِيَارِهِمْ وَهُمْ أُلُوفٌ حَذَرَ الْمَوْتِ فَقَالَ لَهُمُ اللَّهُ مُوتُوا ثُمَّ أَحْيَاهُمْ ۚ إِنَّ اللَّهَ لَذُو فَضْلٍ عَلَی النَّاسِ وَلَٰكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يَشْكُرُونَ|ترجمه=آیا به کسانی که از ترس مرگ از خانههای خود در حالی که هزاران نفر بودند، بیرون آمدند [با دیده عبرت] ننگریستی؟ پس خدا به آنان فرمود: بمیرید [و آنان بدون فاصله مردند،] سپس آنان را زنده کرد [تا بدانند رهایی از چنگ مرگ ممکن نیست]. خدا نسبت به مردم دارای فضل و احسان است، ولی بیشتر مردم سپاس نمیگزارند.|سوره=بقره|آیه=۲۴۳}}دو شأن نزول برای آیه فوق مطرح شده و در هر دو علت مرگ را بیماری واگیردار طاعون نامیدهاند. | |||
در روایتی آمده که در یکی از شهرهای «شام» بیماری طاعون راه یافت که با جهشی عجیب و سرسام آور، مردم را یکی پس از دیگری از بین میبرد. در این میان عده بسیاری به این امید که شاید از چنگال مرگ رهایی یابند، آن محیط و دیار را ترک کردند، از آنجا که آنها پس از فرار از محیط خود و رهایی از مرگ در خود احساس قدرت و استقلالی نموده و با نادیده گرفتن اراده الهی و چشم دوختن به عوامل طبیعی دچار غرور شدند پروردگار، آنها را به همان بیماری نابود ساخت.<ref>سیوطی، جلالالدین، تدریب الراوی، ج۱، ص۳۱۰، دمشق: دار الکلم الطیب، ۱۴۲۶ق.</ref> | |||
روایت دیگر، آمدن بیماری را مجازات الهی میداند. زیرا رهبر آنان از آنان خواست که خود را برای جهاد آماده کنند و از شهر خارج گردند. آنها به بهانه اینکه در محیط جنگ مرض طاعون است، از رفتن به میدان جنگ خودداری کردند. خدا آنها را به همان بیماری که از آن هراس داشتند و بهانه فرار قرار داده بودند مبتلا ساخت. آنها خانههای خود را خالی کرده و برای نجات از طاعون فرار کردند و در بیابان همگی از بین رفتند. مدتها از این جریان گذشت و یکی از پیامبران بنی اسرائیل به نام حزقیل از آنجا عبور نمود و از خدا خواست که آنها را زنده کند، خداوند دعای او را اجابت نمود و آنها به زندگی بازگشتند.<ref>سیوطی، ۱۴۰۴ق، ج۱، ص۳۱۰؛ طبرسی، فضل بن حسن، احتجاج، ج۲، ص۸۸، تهران: إسلامیه، ۱۳۸۱؛ کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ج۸، ص۲۳۷، ترجمه محمدباقر کمرهای، چاپ سوم، قم: اسوه، ۱۳۷۵؛ سمرقندی، محمد بن مسعود، تفسیر عیاشی، ج۱، ص۱۳۰، بیروت: الأعلمی، ۱۴۱۱ق.</ref> | |||
علامه طباطبائی معتقد است {{عربی|مُوتُوا|ترجمه=بمیرید}} نه امر لفظی که امر تکوینی است. در نتیجه ممکن است که مرگ این گروه به شکل طبیعی (بیماری طاعون) واقع شده باشد. این سنت الهی بر سراسر جهان هستی و عالم حیات حکومت میکند که خدا عوامل مرگ را فراهم میکند، و انسانها در اثر عوامل طبیعی میمیرند.<ref>طباطبائی، ترجمه تفسیر المیزان، ج۲، ص۴۲۲، ترجمه محمدباقر موسوی، چاپ پنجم، قم: انتشارات جامعه مدرسین، ۱۳۷۴.</ref> | |||
زنده کردن قوم بنیاسرائیل بعد از مردن در آیه مطرح شده و آن را به خدا نسبت داده و در روایات زنده شدن قوم به واسطه دعای حزقیل پیامبر رخ داده است. علامه طباطبایی اعجازآمیز بودن این زنده شدن را رد کرده و میفرماید: این جمله تا حدی دلالت دارد بر اینکه خدای تعالی زندهشان کرده تا زندگی کنند و بعد از زنده شدن مدتی زندگی کردهاند. اگر این احیا و زنده ساختن، معجزهای بوده باشد تا دیگران عبرت بگیرند یا دلیلی و بیانی برای اثبات حقیقتی بوده باشد، باید آن را ذکر میکرد، چون رسم قرآن در بلاغتش همین است. چنانکه در داستان اصحاب کهف ذکر کرد که بعد از زنده شدن چه کارهایی کردند.<ref>طباطبایی، سید محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۲، ص۴۲۱، چاپ دوم، بیروت: مؤسسه الأعلمی للمطبوعات، ۱۳۹۰ق.</ref> | |||
== آیه ۵۹ سوره بقره == | |||
{{قرآن بزرگ|فَبَدَّلَ الَّذِينَ ظَلَمُوا قَوْلًا غَيْرَ الَّذِي قِيلَ لَهُمْ فَأَنْزَلْنَا عَلَی الَّذِينَ ظَلَمُوا رِجْزًا مِنَ السَّمَاءِ بِمَا كَانُوا يَفْسُقُونَ|سوره=بقره|آیه=۵۹|ترجمه=اما افراد ستمگر، این سخن را که به آنها گفته شده بود، تغییر دادند (و به جای آن، جمله استهزاآمیزی گفتند) لذا بر ستمگران، در برابر این نافرمانی، عذابی از آسمان فرستادیم.}} | |||
==آیه | در متن آیه برای عذاب واژه «رجز» به کار رفته است. راغب اصفهانی اصل معنی رجز را اضطراب و انحراف و بینظمی میداند. هنگامی که شتری به خاطر ضعف گامهای خود را کوتاه و نامنظم برمیدارد این تعبیر به کار میرود.<ref>راغب اصفهانی، ابوالقاسم حسین بن محمد، مفردات الفاظ القرآن، ج۱، ص۳۴۱، چاپ دوم، تهران: المکتبه المرتضویه، ۱۳۶۲.</ref> در چند آیه قرآن<ref>اعراف: ۱۳۴؛ انفال: ۱۱.</ref> واژه رجز به معنای اضطراب آمده است. در برخی از آیات رجز را نوعی عذاب معرفی کرده است {{قرآن|... أُولٰئِکَ لَهُمْ عَذَابٌ مِنْ رِجْزٍ أَلِیمٌ|ترجمه=... برای آنان عذابی دردناک از سختترین بلاهاست.|سوره=سبأ[۳۴]|آیه=۵}}. نفس عذاب نیز به همراه خود اضطراب و پریشانی میآورد.<ref>قرشی بنابی، علی اکبر، قاموس القرآن، ج۳، ص۵۵ چاپ ششم، تهران: دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۷۱.</ref> | ||
طبرسی پس از آنکه معنی اصلی رجز را انحراف از حق ذکر کرده مینویسد: «رجز لرزشی است در پای شتر در اثر دردی که آن را از سیر معمولی بازمیدارد. این کلمه در لغت اهل حجاز به معنی عذاب گرفته شده» پس از آن معنای رجز در این آیه را با استفاده از روایات بیماری واگیردار طاعون میداند. طبرسی ابنزید چنین نقل میکند: در اثر طاعون در یک ساعت ۲۴۰۰۰ نفر از بزرگان و پیرانشان هلاک شدند و فرزندانشان باقی ماندند. در نتیجه علم و عبادت از میانشان رفت و از دست دادن افاضل و دانشمندانشان عذابی برای باقیماندگان شد.<ref>طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، ج۱، ص۱۸۹، چاپ پنجم، تهران: مکتبه الاسلامیه. ۱۳۹۵ق.</ref> | |||
در | آیت الله مکارم شیرازی در تفسیر نمونه مینویسد: «ممکن است گفته شود، بیماری طاعون چیزی نیست که از آسمان فرود آید، ولی این تعبیر ممکن است به خاطر آن باشد که عامل انتقال میکروب طاعون در میان بنیاسرائیل گرد و غبارهای آلودهای بوده است که به فرمان خدا با وزش باد در میان آنها، پخش گردید. عجیب اینکه یکی از عوارض دردناک طاعون آن است که مبتلایان به آن گرفتار اضطراب و بینظمی در سخن و در راه رفتن میشوند که با معنی ریشهای کلمه «رجز» نیز کاملاً متناسب است.»<ref>مکارم شیرازی، ۱۳۶۸، ج۱، ص۲۷۱.</ref> در این آیه میگوید {{قرآن|ترجمه=بر ستمگران عذابی از آسمان فرستادیم}} تا روشن گردد که این عذاب و مجازات الهی تنها دامان «ستمگران» بنیاسرائیل را گرفت و هرگز خشک و تر با هم نسوختند. در پایان آیه جمله {{قرآن|به سبب آنکه همواره نافرمانی میکردند}} را ذکر میکند تا بگوید که ظلم و فسق علت مجازاتشان بوده است. علاوه بر آن اصرار بر گناه، نزول عذاب الهی را افزایش میدهد.<ref>مکارم شیرازی، ۱۳۶۸، ج۱، ص۲۷۱.</ref> | ||
در تفسیر البرهان نیز با اشاره به روایات، رجز را به طاعون تفسیر کرده است.<ref>بحرانی، هاشمبنسلیمان، البرهان فی تفسیر القرآن، ج۱، ص۲۲۶، قم: مؤسسه البعثه، ۱۴۱۵ق.</ref> مرحوم طالقانی با استفاده از لغت، رجز را ضعف قوای جسمی و نفسی دانسته و در مورد فرستاده شدن از آسمان میگوید شاید از جهت سلطه و احاطه عذاب باشد.<ref>طالقانی، محمود، پرتوی از قرآن، ج۱، ص۱۶۹، چاپ چهارم، تهران: شرکت سهامی انتشار، ۱۳۶۲.</ref> تفسیر کشف الاسرار مینویسد: «به این سبب واژه آسمانی به کار رفته است، چون نشان دهد انسانها نمیتوانند در مقابلش قد علم کنند.»<ref>میبدی، احمدبنمحمد، کشف الأسرار و عده الأبرار، ج۱، ص۲۰۴، تحقیق: حکمت، علیاصغر، چاپ پنجم، تهران: امیرکبیر، ۱۳۷۱.</ref> | |||
بیماری طاعون دو نوع است: طاعون خیارکی که از پوست منتقل میشود و طاعون ریوی که از طریق ریه و تنفس منتقل میشود. اشاره قرآن به آسمان شاید به راه انتقال بیماری یعنی هوای آلوده به میکروب باشد. همچنین یکی از نشانههای طاعون تهوع، سرگیجه، نداشتن تعادل و … است که در واژه «رجز» نهفته است. | |||
== آیه ۹۷ سوره طه == | |||
قرآنکریم در مورد عذاب سامری میگوید | |||
==آیه ۹۷ سوره طه== | |||
{{قرآن بزرگ|قَالَ فَاذْهَبْ فَإِنَّ لَكَ فِي الْحَيَاةِ أَنْ تَقُولَ لَا مِسَاسَ ۖ وَإِنَّ لَكَ مَوْعِدًا لَنْ تُخْلَفَهُ ۖ وَانْظُرْ إِلَىٰ إِلَٰهِكَ الَّذِي ظَلْتَ عَلَيْهِ عَاكِفًا ۖ لَنُحَرِّقَنَّهُ ثُمَّ لَنَنْسِفَنَّهُ فِي الْيَمِّ نَسْفًا|ترجمه=[موسی] گفت: پس [از میان مردم] برو، یقیناً کیفر تو [به خاطر دور انداختن آثار رسالت و ساختن گوساله] در زندگی این است که [دچار بیماری مُسری ویژه ای شوی تا هر کس نزدیکت آید] بگویی: به من دست نزنید؛ و تو را وعده گاهی [از عذاب بسیار سخت قیامت] است که هرگز نسبت به تو از آن تخلف نخواهد شد، و [اکنون] به معبودت که همواره ملازمش بودی نگاه کن که حتماً آن را در آتش بسوزانیم، سپس سوخته اش را در دریا میپاشیم.|سوره=طه[۲۰]|آیه=۹۷}} | |||
{{ | واژه {{عربی|لَا مِسَاسَ|ترجمه=به من دست نزنید}} در متن آیه به صورتهای مختلف معنا شده است. بعضی از مفسران گفتهاند که جمله «لَا مِسَاسَ» اشاره به یکی از قوانین شریعت موسی(ع) است که بعد از صادر شدن حکم کسی حق نزدیک شدن به او را نداشت.<ref>طباطبایی، ۱۳۹۰ق، ج۱۴، ص۲۲۰؛ سید بن قطب، فی ظلال القرآن، ج۵، ص۴۹۴، چاپ سی و پنجم، بیروت: دار الشروق، ۱۴۲۵ق.</ref> بعضی دیگر گفتهاند، سامری به واسطه نفرین موسی به بیماری مرموز و واگیرداری مبتلا شد که تا زنده بود اگر کسی به او نزدیک میشد گرفتار بیماری میشد. یا اینکه سامری گرفتار یک نوع بیماری روانی به صورت وسواس شدید و وحشت از هر انسانی شد، به طوری که هر کس نزدیک او میشد، فریاد میزد به من دست نزنید!<ref>سید بن قطب، ج۶، ص۲۳۴۹.</ref> به نظر میرسد آنچه سبب دوری مردم و وحشت آنها میشود، همان بیماری واگیردار و مسری است که از روایات قابل استفاده است و علامه طباطبایی نیز این تفسیر را به شرط صحیح بودن سند حدیث، خوب میداند.<ref>طباطبائی، ۱۳۷۴، ج۱۴، ص۲۷۶.</ref> طبرسی نیز مینویسد: هر کسی که با او در تماس بود به تب شدید مبتلا میشد.<ref>طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، ج۱۶، ص۶۹، چاپ پنجم، تهران: مکتبه الاسلامیه. ۱۳۹۵ق.</ref> | ||
== منابع == | |||
{{پانویس|۲}} | |||
{{شاخه | {{شاخه | ||
| شاخه اصلی = مسائل روز | | شاخه اصلی = مسائل روز | ||
| شاخه فرعی۱ = کرونا | | شاخه فرعی۱ = کرونا | ||
| شاخه فرعی۲ = | | شاخه فرعی۲ = | ||
| شاخه فرعی۳ = | | شاخه فرعی۳ = | ||
}} | }} | ||
{{تکمیل مقاله | {{تکمیل مقاله | ||
خط ۵۴: | خط ۵۱: | ||
| تیترها = شد | | تیترها = شد | ||
| ویرایش = شد | | ویرایش = شد | ||
| لینکدهی = | | لینکدهی = | ||
| ناوبری = | | ناوبری = | ||
| نمایه = | | نمایه = | ||
| تغییر مسیر = | | تغییر مسیر = | ||
| ارجاعات = | | ارجاعات = | ||
| بازبینی = | | بازبینی = | ||
| تکمیل = | | تکمیل = | ||
| اولویت = ج | | اولویت = ج | ||
| کیفیت = ب | | کیفیت = ب | ||
}} | }} | ||
{{پایان متن}} | {{پایان متن}} |