automoderated
۱٬۲۷۴
ویرایش
Mnazarzadeh (بحث | مشارکتها) (تکمیل و بارگزاری) |
Mnazarzadeh (بحث | مشارکتها) جز (ویرایش بهوسیلهٔ ابرابزار:) |
||
خط ۴: | خط ۴: | ||
|شاخه فرعی۱ = آفریدگار | |شاخه فرعی۱ = آفریدگار | ||
|شاخه فرعی۲ = توحید و ادله آن | |شاخه فرعی۲ = توحید و ادله آن | ||
|شاخه فرعی۳ = | |شاخه فرعی۳ = | ||
}} | }} | ||
{{سوال}} | {{سوال}} | ||
[[ | [[توحید]] چه مراتبی دارد؟ | ||
{{پایان سوال}} | {{پایان سوال}} | ||
{{پاسخ}} | {{پاسخ}} | ||
در کلام برای توحید از | در کلام برای توحید از حیثیتهای مختلف تقسیمبندی گوناگونی ارائه شده است، در یک تقسیم اولیه توحید به سه قسم توحید در ذات، توحید در صفات و توحید در افعال تقسیم شده است. در زمینه مراتب توحید هم تقسیمبندی گوناگونی صورت گرفته است، اما از لحاظ شخصی و درونی توحید ۴ مرتبه دارد، اول اقرار زبانی، دوم اقرار زبانی و باور قلبی، سوم ایمان و اعتقاد و چهارم باور به اینکه هیچ چیزی غیر از خدای متعال وجود ندارد و همه خود او هستند، به این مرتبه فناء فی الله گفته میشود. در همین مرحله چهارم هم مراتبی از جهت میزان معرف به خدای متعال وجود دارد. | ||
==اقسام توحید== | == اقسام توحید == | ||
علمای علم [[اخلاق]] در یک تقسیم اولیه، توحید را به اقسامی تقسیم کردهاند: | |||
الف) [[ | الف) [[توحید در ذات]]، به این معنا که [[خداوند]] یکتا است، هیچ مثل و مانند، شریک و همتایی ندارد، و گاهی توحید ذاتی به معنای گستردهتری به کار میرود و علاوه بر معنای فوق شامل بساطت ذات الهی و سلب ترکیب از خداوند نیز میگردد.<ref>سعیدی مهر، کلام اسلامی۱، قم، مؤسسه فرهنگی طه، ۱۳۷۷، ج۱، ص ۷۳.</ref> و این مرتبه از توحید به دو مرتبه توحید واحدی و توحید احدی تقسیم میشود.<ref>خسرو پناه، عبدالحسین، قم، مرکز مطالعات حوزه علمیه، ۱۳۸۱، ص ۳۴.</ref> | ||
ب) [[ | ب) [[توحید در صفات]]، یعنی صفات او عین ذاتش میباشند و هیچ گونه ترکیبی در ذاتش راه ندارد. | ||
ج) | ج) توحید در تأثیر و فعل، که «لا مُؤثر فی الوجود الا اللّه، هیچ کاری در عالم وجود انجام نمیپذیرد مگر اینکه با اذن خداوند متعال است و فقط او در تحققش مؤثر است. | ||
==مراتب توحید== | == مراتب توحید == | ||
توحید را به | توحید را به مراتبی تقسیم میکنند که بعضی از بزرگان این مراتب را چنین برشمرده اند: | ||
# مرتبه اول توحید، قشرِ قشر است که فقط اقرار زبانی به کلمه توحید است. این توحید، هیچ نفع اخروی به حال صاحبش ندارد و او را به کمال معنوی و [[سعادت اخروی]] نمیرساند؛ اما این مقدار از توحید منافع دنیوی دارد مثل آنکه جان، مال و ناموسش محترم است، و حکم [[کفّار]] را ندارد، اظهار توحید توسط [[منافقین]] که هیچ تأثیری در دل آنها ندارد، از این قبیل است. | |||
# مرتبه دوم توحید قِشر است که از زبان گذشته و به قلب رسیده است در این مرتبه انسان اعتقاد قلبی به یگانگی و یکتایی خداوند متعال پیدا میکند. این اعتقاد باعث نجات انسان از [[عذاب اخروی]] میشود امّا باعث صفا و جلای قلب انسان نمیشود مثل اعتقادی که اکثر مردم دارند. | |||
# مرتبه سوم توحید، لُبّ است؛ در این مرتبه انسان هم خلق را میبیند و هم خالق را و علاوه بر اعتقاد به[[یگانگی خداوند]] معتقد است همه این مخلوقات را خداوند آفریده است و نیز همه اعمال و افعال را از خداوند متعال میداند و برای همه آنها، فقط یک فاعل و مَصْدر قائل است و همه کارها و اعمال را مستند به حق تعالی میکند و به این مطلب هم باور و اعتقاد قلبی و یقینی دارد. | |||
# مرتبه چهارم توحید، لُبّ لبّ است. در این مرتبه شخص، در همه چیز فقط جلوه و جمال حق تعالی را مشاهده میکند و فقط خدا را میبیند و عرفاء این مرتبه را فناء فی اللّه و فناء فی التوحید میگویند.<ref>نراقی، ملا احمد، معراج السعاده، مؤسسه انتشارات هجرت، چاپ چهارم، ۱۳۷۶، ص ۱۱۹.</ref> | |||
عارف در این مرتبه، حتی خودش را هم در این میان نمیبیند، بلکه فقط جمال و جلال او را مشاهده میکند. البته این مرتبه از توحید را با هیچ زبانی نمیتوان توصیف کرد و با هیچ قلمی نمیتوان اوصافش را نوشت. اما برای مثال و نزدیک کردن مطلب به ذهن میتوان این چنین گفت: انسان از اعضاء و جوارح مختلفی تشکیل شده است اما این اعضاء و جوارح آن چنان ارتباط محکمی با هم دارند که وقتی انسان شخصی را میبیند، و سپس از او سؤال شود که چه چیزی را دیدی؟ در پاسخ میگوید: یک نفر را دیدم، یعنی تمام اعضاء و جوارح را یک چیز میبیند. در مورد شخص عارف هم این چنین است که تمام آسمانها و زمین و تمام موجودات را، آن چنان مرتبط به همدیگر میبیند که آنها را یک چیز میبیند و تنها مدبّر و خالق آنها را مینگرد. | |||
در این مرتبه چهارم است که خداوند متعال آنچنان بنده اش را دوست دارد که چشم و گوش و زبان و دست او میشود. [[امام خمینی]] در کتاب شریف چهل حدیث این روایت را چنین نقل میفرمایند: | |||
«فاذا احببْته کنت انا سمعه الذی یسمع به و بصره الذی یبصر به و لسانه الذی ینطق به و یده الذی یبطش بها ان دعانی اجبته و ان سألنی اعطیته.»<ref>خمینی، سید روح الله، شرح چهل حدیث، روایت سی و چهارم، مرکز نشر فرهنگی رجاء، چاپ دوم، ۱۳۶۸.</ref> | |||
پس وقتی او را دوست داشتم، گوش او میشوم که با آن میشنود و چشمش که با آن میبیند و زبانش که با آن سخن میگوید و دستش که با آن اخذ میکند و اشیاء را میگیرد، اگر مرا بخواند به او جواب میدهم و اگر از من چیزی بخواهد به او عطا میکنم. | |||
اما باید گفت در خود این مرتبه چهارم، رتبه و درجاتی وجود دارد؛ زیرا [[اسماء|اسماء الهی]] و [[صفات|صفات الهی]] نیکوی الهی بی نهایتند، لذا شناخت و معرفت پیدا کردن نسبت به آنها نیز بینهایت خواهد بود. | |||
اما | |||
{{پایان پاسخ}} | {{پایان پاسخ}} | ||
{{مطالعه بیشتر}} | {{مطالعه بیشتر}} | ||
۴. | == معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر == | ||
# آموزش عقائد مصباح یزدی. | |||
# آموزش کلام اسلامی، سعیدی مهر. | |||
# منشور جاوید آیت اللّه سبحانی، جلد دوم. | |||
۴. پیام قرآن، آیت الله مکارم شیرازی، جلدهای ۲ و ۳. | |||
{{پایان مطالعه بیشتر}} | {{پایان مطالعه بیشتر}} | ||
==منابع== | == منابع == | ||
{{پانویس}} | |||
{{تکمیل مقاله | {{تکمیل مقاله | ||
خط ۶۱: | خط ۵۷: | ||
| ویرایش = شد | | ویرایش = شد | ||
| لینکدهی = شد | | لینکدهی = شد | ||
| ناوبری = | | ناوبری = | ||
| نمایه = | | نمایه = | ||
| تغییر مسیر = | | تغییر مسیر = | ||
| بازبینی = | | بازبینی = | ||
| تکمیل = | | تکمیل = | ||
| اولویت = ب | | اولویت = ب | ||
| کیفیت = ب | | کیفیت = ب | ||
}} | }} | ||
{{پایان متن}} | {{پایان متن}} |