سرنوشت انسان: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ' (ع)' به '(ع)'
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' (ع)' به '(ع)')
خط ۱۶: خط ۱۶:


==اختیار، شرط اعمال انسان==
==اختیار، شرط اعمال انسان==
حضرت [[امام علی بن موسی الرضا (ع)]] درباره [[علم خدا]]<nowiki/>وند متعال می‌فرماید: خداوند پیش از آنکه اشیاء را بیافریند، از آنها همان‌طور با خبر و آگاه بود که بعد از آفرینش آنها.<ref>وافی، باب صفات الذات، به نقل از مکارم شیرازی، ناصر، کتاب خدا را چگونه بشناسیم.</ref> بنابراین روایت، خداوند از قبل می‌دانسته هر کس چه راهی را انتخاب می‌کند و این را هم می‌دانسته که هر کس آنچه را انتخاب می‌کند، با آزادی اراده و [[اختیار]] انتخاب می‌کند، همان‌طور که اصل انجام فعل با علم خدا بوده، شرط آزادی اراده هم بوده است؛ اگر ما با آزادی، کار خود را انجام دهیم، علم خداوند مطابق واقع خواهد بود و اگر مجبور باشیم خلاف واقع.<ref>مکارم شیرازی، ناصر، خدا را چگونه بشناسیم، کانون انتشارات محمدی، چاپ سوم، ص۱۵۴.</ref>
حضرت [[امام علی بن موسی الرضا(ع)]] درباره [[علم خدا]]<nowiki/>وند متعال می‌فرماید: خداوند پیش از آنکه اشیاء را بیافریند، از آنها همان‌طور با خبر و آگاه بود که بعد از آفرینش آنها.<ref>وافی، باب صفات الذات، به نقل از مکارم شیرازی، ناصر، کتاب خدا را چگونه بشناسیم.</ref> بنابراین روایت، خداوند از قبل می‌دانسته هر کس چه راهی را انتخاب می‌کند و این را هم می‌دانسته که هر کس آنچه را انتخاب می‌کند، با آزادی اراده و [[اختیار]] انتخاب می‌کند، همان‌طور که اصل انجام فعل با علم خدا بوده، شرط آزادی اراده هم بوده است؛ اگر ما با آزادی، کار خود را انجام دهیم، علم خداوند مطابق واقع خواهد بود و اگر مجبور باشیم خلاف واقع.<ref>مکارم شیرازی، ناصر، خدا را چگونه بشناسیم، کانون انتشارات محمدی، چاپ سوم، ص۱۵۴.</ref>


به عبارت دیگر، علم ازلی الهی از [[نظام سببی و مسببی]] جهان جدا نیست، آنچه علم الهی ایجاب کرده همین جهان است با همین نظامات. [[انسان]] هم، در نظام هستی، دارای نوعی اختیار و آزادی است و علم ازلی به معنی این است که او می‌داند چه کسی به موجب اختیار خود اطاعت و چه کسی معصیت می‌کند؛ و اگر غیر از این باشد، بر خلاف علم خدا خواهد بود.<ref>مطهری، مرتضی، انسان و سرنوشت، نشر شرکت انتشار، ص۱۳۲.</ref>
به عبارت دیگر، علم ازلی الهی از [[نظام سببی و مسببی]] جهان جدا نیست، آنچه علم الهی ایجاب کرده همین جهان است با همین نظامات. [[انسان]] هم، در نظام هستی، دارای نوعی اختیار و آزادی است و علم ازلی به معنی این است که او می‌داند چه کسی به موجب اختیار خود اطاعت و چه کسی معصیت می‌کند؛ و اگر غیر از این باشد، بر خلاف علم خدا خواهد بود.<ref>مطهری، مرتضی، انسان و سرنوشت، نشر شرکت انتشار، ص۱۳۲.</ref>


==تغییر سرنوشت==
==تغییر سرنوشت==
اما آیا این [[سرنوشت]] قابل تغییر است؟ در [[روایت]] آمده است که [[امام علی (ع)]] در سایه دیوار کجی نشسته بود و چون آن را مشرف بر خرابی دید، از آنجا حرکت کرد و در جای دیگری نشست، شخصی به حضرت عرض کرد: «تفرّ من قضا الله» آیا از حکم الهی فرار می‌کنی؟ حضرت فرمود: «اَفِرُّ مِن قضاء الله الی قَدَرِالله» یعنی از [[قضاء الهی]] به [[قدر الهی]] فرار می‌کنم.<ref>صدوق، توحید، چاپ سنگی، ص۳۳۷، به نقل از: طباطبائی، سید محمد حسین، اصول فلسفه، ج۵، ص۱۶۹.</ref>
اما آیا این [[سرنوشت]] قابل تغییر است؟ در [[روایت]] آمده است که [[امام علی(ع)]] در سایه دیوار کجی نشسته بود و چون آن را مشرف بر خرابی دید، از آنجا حرکت کرد و در جای دیگری نشست، شخصی به حضرت عرض کرد: «تفرّ من قضا الله» آیا از حکم الهی فرار می‌کنی؟ حضرت فرمود: «اَفِرُّ مِن قضاء الله الی قَدَرِالله» یعنی از [[قضاء الهی]] به [[قدر الهی]] فرار می‌کنم.<ref>صدوق، توحید، چاپ سنگی، ص۳۳۷، به نقل از: طباطبائی، سید محمد حسین، اصول فلسفه، ج۵، ص۱۶۹.</ref>


توضیح روایت این است که خود را از خطر دور نگهداشتن، پرهیز از امر خداست به امر خدا، و فرار از قدر الهی است به قضاء الهی.<ref>مطهری، مرتضی، انسان و سرنوشت، ص۶۲.</ref> و تغییر سرنوشت به حکم سرنوشت است، خلاصه اینکه سرنوشت قابل تغییر است.
توضیح روایت این است که خود را از خطر دور نگهداشتن، پرهیز از امر خداست به امر خدا، و فرار از قدر الهی است به قضاء الهی.<ref>مطهری، مرتضی، انسان و سرنوشت، ص۶۲.</ref> و تغییر سرنوشت به حکم سرنوشت است، خلاصه اینکه سرنوشت قابل تغییر است.