وظایف مشترک و متمایز پیامبر و امام (نمایش مبدأ)
نسخهٔ ۱۸ ژانویهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۱۸:۳۰
، ۱۸ ژانویهٔ ۲۰۲۱جایگزینی متن - ' (ص) ' به '(ص) '
(جایگزینی متن - 'هٔ' به 'ه') |
(جایگزینی متن - ' (ص) ' به '(ص) ') |
||
خط ۱۲: | خط ۱۲: | ||
شیعه معتقد است که همان اهداف و اغراضی که منجر به ارسال رسل و انزال وحی از طرف خداوند شده است، همان اهداف هم به نوعی امام را میطلبد، لذا اکثر وظایف و شئونی را که پیامبر اکرم(ص) در زمان حیاتش به عهده داشت پس از رحلتش به ائمه شیعه منتقل میشود. البته این شؤون غیر از شؤون فردی آن حضرت است چون که همه و حتی خود ائمه(ع) بر این امر متفقاند که در عالم هستی هیچکسی، در کمال و تقرب همانند رسول خدا(ص) یافت نمیشود. | شیعه معتقد است که همان اهداف و اغراضی که منجر به ارسال رسل و انزال وحی از طرف خداوند شده است، همان اهداف هم به نوعی امام را میطلبد، لذا اکثر وظایف و شئونی را که پیامبر اکرم(ص) در زمان حیاتش به عهده داشت پس از رحلتش به ائمه شیعه منتقل میشود. البته این شؤون غیر از شؤون فردی آن حضرت است چون که همه و حتی خود ائمه(ع) بر این امر متفقاند که در عالم هستی هیچکسی، در کمال و تقرب همانند رسول خدا(ص) یافت نمیشود. | ||
بعد از ختم نبوت تنها اتفاقی که میافتد آن است که هیچ پیامبر دیگری نخواهد آمد و بالطبع هیچ تشریع از آسمان بر کسی نازل نمیشود؛ اما از آنجا که هدف رسالت و خاتمیت باید محقق شود و تداوم یابد، ضروری است که دیگر مسئولیتها و وظائف پیامبر (ص) به امامان معصوم (ع) واگذار شود. | بعد از ختم نبوت تنها اتفاقی که میافتد آن است که هیچ پیامبر دیگری نخواهد آمد و بالطبع هیچ تشریع از آسمان بر کسی نازل نمیشود؛ اما از آنجا که هدف رسالت و خاتمیت باید محقق شود و تداوم یابد، ضروری است که دیگر مسئولیتها و وظائف پیامبر(ص) به امامان معصوم (ع) واگذار شود. | ||
== وظایف و شؤون پیامبر اکرم(ص) == | == وظایف و شؤون پیامبر اکرم(ص) == | ||
خط ۲۹: | خط ۲۹: | ||
حال که پس از رحلت پیامبر اسلام(ص) دیگر هیچ پیامبری به سوی مردم ارسال نمیشود، مسلم است که نزول وحی آسمانی برای همیشه منقطع میشود. حضرت علی(ع) هنگام رحلت پیامبر میفرماید: «با مرگ تو رشتهای پاره شد که در مرگ دیگران این گونه قطع نشد، با مرگ تو رشته پیامبری و فرود آمدن پیام و اخبار آسمانی گسست.»<ref>نهج البلاغه، ترجمه دشتی، خطبه ۲۳۵.</ref> | حال که پس از رحلت پیامبر اسلام(ص) دیگر هیچ پیامبری به سوی مردم ارسال نمیشود، مسلم است که نزول وحی آسمانی برای همیشه منقطع میشود. حضرت علی(ع) هنگام رحلت پیامبر میفرماید: «با مرگ تو رشتهای پاره شد که در مرگ دیگران این گونه قطع نشد، با مرگ تو رشته پیامبری و فرود آمدن پیام و اخبار آسمانی گسست.»<ref>نهج البلاغه، ترجمه دشتی، خطبه ۲۳۵.</ref> | ||
پس هیچکس بعد از پیامبر (ص) نمیتواند مدعی مقام دریافت و ابلاغ وحی باشد حتی امامان شیعه که در اکثر شؤونشان با پیامبر (ص) مشترک است از این مقام محروم هستند. البته وحی در اینجا به معنای وحی نبوت است نه به معنای الهام و تحدیث که این مرتبه شامل ائمه هم میشود.<ref>نگاه کنید به مصباح یزدی، محمدتقی، راهنماشناسی، همان، ص۳۷۸ و ۳۷۹.</ref> | پس هیچکس بعد از پیامبر(ص) نمیتواند مدعی مقام دریافت و ابلاغ وحی باشد حتی امامان شیعه که در اکثر شؤونشان با پیامبر(ص) مشترک است از این مقام محروم هستند. البته وحی در اینجا به معنای وحی نبوت است نه به معنای الهام و تحدیث که این مرتبه شامل ائمه هم میشود.<ref>نگاه کنید به مصباح یزدی، محمدتقی، راهنماشناسی، همان، ص۳۷۸ و ۳۷۹.</ref> | ||
اما غیر از دریافت و ابلاغ وحی که مخصوص انبیاء و پیامبر (ص) بود دیگر وظایف آن حضرت چه وضعیتی خواهد داشت؟ آیا شارع در متن دین برای جبران آنها تدبیری اندیشیده است یا آنها را به خود امت واگذار کرده است؟ واقعیتها و گزارشهای تاریخی حاکی از آن است که جامعه اسلامی به کسی که وظایف پیامبر(ص) را پس از رحلتش به عهد گیرد همچنان نیازمند است. اختلاف شدید مفسران در تفسیر پارهای از آیات قرآن، اختلاف شدید مسلمانان در احکام عملی و حتی در مورد تفسیر سنت پیامبر (ص)، هجوم بیامان شبهات ویرانگر به عقاید اسلامی، شیوع دهها هزار حدیث مجهول و … همگی گویای این حقیقتند که امت اسلامی از یک سو نیازمند آن بود که عمل به وظایف یاد شده پس از وفات رسول خدا (ص) تداوم یابد و از سوی دیگر، خود امت (بدون امداد الهی) هرگز قادر بر پاسخگویی به این نیازها نیست. | اما غیر از دریافت و ابلاغ وحی که مخصوص انبیاء و پیامبر(ص) بود دیگر وظایف آن حضرت چه وضعیتی خواهد داشت؟ آیا شارع در متن دین برای جبران آنها تدبیری اندیشیده است یا آنها را به خود امت واگذار کرده است؟ واقعیتها و گزارشهای تاریخی حاکی از آن است که جامعه اسلامی به کسی که وظایف پیامبر(ص) را پس از رحلتش به عهد گیرد همچنان نیازمند است. اختلاف شدید مفسران در تفسیر پارهای از آیات قرآن، اختلاف شدید مسلمانان در احکام عملی و حتی در مورد تفسیر سنت پیامبر (ص)، هجوم بیامان شبهات ویرانگر به عقاید اسلامی، شیوع دهها هزار حدیث مجهول و … همگی گویای این حقیقتند که امت اسلامی از یک سو نیازمند آن بود که عمل به وظایف یاد شده پس از وفات رسول خدا(ص) تداوم یابد و از سوی دیگر، خود امت (بدون امداد الهی) هرگز قادر بر پاسخگویی به این نیازها نیست. | ||
حال با دو احتمال رو به رو هستیم: احتمال اول آن است که خداوند، با علم به توانا نبودن امت اسلامی در رفع نیاز خود، امر آنان را به خودشان واگذار کرده باشد. بطلان این احتمال آشکار است؛ زیرا لازمه آن این است که خداوند حکیم غرض خویش، از ارسال پیامبر (ص) و تشریع آیین اسلام و ختم نبوت را نقض کند و این از سوی حکیم، ممتنع است. | حال با دو احتمال رو به رو هستیم: احتمال اول آن است که خداوند، با علم به توانا نبودن امت اسلامی در رفع نیاز خود، امر آنان را به خودشان واگذار کرده باشد. بطلان این احتمال آشکار است؛ زیرا لازمه آن این است که خداوند حکیم غرض خویش، از ارسال پیامبر(ص) و تشریع آیین اسلام و ختم نبوت را نقض کند و این از سوی حکیم، ممتنع است. | ||
احتمال دوم آن است که خداوند حکیم برای حفظ شریعت اسلامی و مصونیت آن از تحریف و نیز برای استمرار هدایت مردم، اشخاصی شایسته و معصوم را از سوی خود و پیامبرش به مردم معرفی کند تا پس از پیامبر (ص) عهدهدار مسئولیتها و وظایف یاد شده گردد. بدیهی است که این احتمال صحیح است.<ref>نگاه کنید به سعیدی مهر، محمد، آموزش کلام اسلامی، انتشارات طه، چاپ اول، ۱۳۸۱، ج۲، ص۱۳۸؛ و نگاه کنید به سبحانی، جعفر، محاضرات فی االهیات، تلخیص علی ربانی گلپایگانی، مؤسسه نشر اسلامی، چاپ دوم، ص۵۲۴ و ۵۲۶.</ref> | احتمال دوم آن است که خداوند حکیم برای حفظ شریعت اسلامی و مصونیت آن از تحریف و نیز برای استمرار هدایت مردم، اشخاصی شایسته و معصوم را از سوی خود و پیامبرش به مردم معرفی کند تا پس از پیامبر(ص) عهدهدار مسئولیتها و وظایف یاد شده گردد. بدیهی است که این احتمال صحیح است.<ref>نگاه کنید به سعیدی مهر، محمد، آموزش کلام اسلامی، انتشارات طه، چاپ اول، ۱۳۸۱، ج۲، ص۱۳۸؛ و نگاه کنید به سبحانی، جعفر، محاضرات فی االهیات، تلخیص علی ربانی گلپایگانی، مؤسسه نشر اسلامی، چاپ دوم، ص۵۲۴ و ۵۲۶.</ref> | ||
پس معلوم شد که امامت چیزی جز تداوم و استمرار وظائف و شؤون نبوت و رسالت نیست و مقام امامت مقام تحقق و عینیت بخشیدن به اهداف رسالت است. | پس معلوم شد که امامت چیزی جز تداوم و استمرار وظائف و شؤون نبوت و رسالت نیست و مقام امامت مقام تحقق و عینیت بخشیدن به اهداف رسالت است. | ||
== مراتب و شؤون امامت == | == مراتب و شؤون امامت == | ||
در مباحث پیشین بیان شد که امامان شیعه همه وظایف و مسئولیتهای پیامبر اکرم (ص) را به غیر از مقام دریافت و ابلاغ وحی بر عهده دارند، چون آنان جانشینان واقعی و به حق پیامبر (ص) هستند؛ لذا برخی بزرگان همچون شهید مطهری آن وظایف و شؤون مشترک با پیامبر را تحت عنوان مراتب امامت در سه چیز خلاصه کرده است که عبارتند از:<ref>مطهری، مرتضی، امامت و رهبری، ص۲۸ تا ص۳۵.</ref> | در مباحث پیشین بیان شد که امامان شیعه همه وظایف و مسئولیتهای پیامبر اکرم(ص) را به غیر از مقام دریافت و ابلاغ وحی بر عهده دارند، چون آنان جانشینان واقعی و به حق پیامبر(ص) هستند؛ لذا برخی بزرگان همچون شهید مطهری آن وظایف و شؤون مشترک با پیامبر را تحت عنوان مراتب امامت در سه چیز خلاصه کرده است که عبارتند از:<ref>مطهری، مرتضی، امامت و رهبری، ص۲۸ تا ص۳۵.</ref> | ||
=== ریاست عامه و زعامت جامعه === | === ریاست عامه و زعامت جامعه === | ||
مسئله رهبری اجتماع، نه تنها مورد وفاق اهل سنت و اهل تشیع است؛ بلکه مورد پذیرش هر انسان عاقلی است که نباید یکی از شؤون اساسی پیامبر (ص) بعد از او، بلا تکلیف بماند. «لابد للناس من امیر برٍّ او فاجر»<ref>نهج البلاغه، خطبه ۴۰.</ref> مردم به زمامداری نیک یا بد، نیازمندند. البته شیعه بر خلاف اهل تسنن معتقد است که این شخص باید معصوم و برگزیده از طرف خدا باشد. | مسئله رهبری اجتماع، نه تنها مورد وفاق اهل سنت و اهل تشیع است؛ بلکه مورد پذیرش هر انسان عاقلی است که نباید یکی از شؤون اساسی پیامبر(ص) بعد از او، بلا تکلیف بماند. «لابد للناس من امیر برٍّ او فاجر»<ref>نهج البلاغه، خطبه ۴۰.</ref> مردم به زمامداری نیک یا بد، نیازمندند. البته شیعه بر خلاف اهل تسنن معتقد است که این شخص باید معصوم و برگزیده از طرف خدا باشد. | ||
=== مرجعیت دینی === | === مرجعیت دینی === |