automoderated
۱٬۲۷۴
ویرایش
Mnazarzadeh (بحث | مشارکتها) (ابرابزار) |
Mnazarzadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳: | خط ۳: | ||
تفسیر قرآن را توضیح دهید؟ | تفسیر قرآن را توضیح دهید؟ | ||
{{پایان سوال}} | {{پایان سوال}} | ||
{{پاسخ}} | {{پاسخ}}'''تفسیر قرآن'''، به معنای روشن کردن معنای آیات [[قرآن]] و کشف مراد و مدلول آنها است. برای ضرورت تفسیر، دلائلی مانند عدم آگاهی لازم بر علومی که در فهم قرآن لازم است، معارف بلند قرآن، پراکندگی موضوعات قرآنی و وجود [[محکم و متشابه|آیات متشابه]]، ذکر شده است. در تفسیر قرآن [[روشهای تفسیری]] مختلفی از جمله [[تفسیر قرآن به قرآن]]، [[تفسیر روایی|روایی]]، اجتهادی و [[تفسیر علمی|علمی]] به کار رفته است. همچنین گرایشهای مختلف تفسیری نیز در تفاسیر قرآن دیده میشود، مانند تفسیر کلامی، فلسفی، ادبی. | ||
== معنای لغوی و اصطلاحی == | == معنای لغوی و اصطلاحی == | ||
تفسیر از واژه «فَسَرَ» به معنای روشن کردن و آشکار ساختن است. در اصطلاح، عبارت است از زدودن ابهام از لفظ مشکل و دشوار، که در انتقال معنای مورد نظر، نارسا و دچار اشکال است. بنابر این تفاوت تفسیر و ترجمه این است که، ترجمه در جایی است که معنای لغوی لفظ روشن نیست؛ ولی تفسیر آن است که در عین روشن بودن معنای لغت، هم چنان ابهاماتی در معنای مقصود از الفاظ وجود دارد.<ref>معرفت، محمّد هادی، تفسیر و مفسّران، ج۱، قم: مؤسسه التمهید، اوّل، ۱۳۷۹، ص۱۵.</ref> | تفسیر از واژه «فَسَرَ» به معنای روشن کردن و آشکار ساختن است. در اصطلاح، عبارت است از زدودن ابهام از لفظ مشکل و دشوار، که در انتقال معنای مورد نظر، نارسا و دچار اشکال است. بنابر این تفاوت تفسیر و ترجمه این است که، ترجمه در جایی است که معنای لغوی لفظ روشن نیست؛ ولی تفسیر آن است که در عین روشن بودن معنای لغت، هم چنان ابهاماتی در معنای مقصود از الفاظ وجود دارد.<ref>معرفت، محمّد هادی، تفسیر و مفسّران، ج۱، قم: مؤسسه التمهید، اوّل، ۱۳۷۹، ص۱۵.</ref> | ||
[[علامه طباطبایی]] میفرماید: «تفسیر عبارت است از روشن کردن معانی آیات قرآن | [[علامه طباطبایی]] میفرماید: «تفسیر عبارت است از روشن کردن معانی آیات قرآن و کشف مراد و مدلول آنها.»<ref>طباطبایی، سیّد محمّد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱، بیروت: مؤسسه الاعلمی للمطبوعات، ۱۴۱۷، ص۴.</ref> | ||
== | == ضرورت تفسیر == | ||
=== فقدان آگاهی === | === فقدان آگاهی === | ||
{{اصلی|تدبر در قرآن#تفکر در باطن قرآن}} | {{اصلی|تدبر در قرآن#تفکر در باطن قرآن}} | ||
فهم قرآن کریم، منوط به برخورداری از علوم مختلف است. بررسیهای قرآنی و تاریخی نشان میدهد که حتی در زمان نزول، پارهای از واژگان قرآنی برای جمعی از مخاطبان قرآن مبهم بوده است. به عنوان مثال، هنگامی که از ابوبکر معنای «کلاله» را پرسیدند، آن را نمیدانست و گفت: «به رأی خود میگویم، اگر صواب باشد از خداست و اگر خطا باشد از من و شیطان است.» در پارهای از موارد نیز، ناآگاهی از شرایط و [[اسباب نزول]]، معنا و مقصود از آیه را در هالهای ابهام فرو میبرد و سبب نیازمندی به تفسیر میشود. | فهم قرآن کریم، منوط به برخورداری از علوم مختلف است. بررسیهای قرآنی و تاریخی نشان میدهد که حتی در زمان نزول، پارهای از واژگان قرآنی برای جمعی از مخاطبان قرآن مبهم بوده است. به عنوان مثال، هنگامی که از [[ابوبکر]] معنای «کلاله» را پرسیدند، آن را نمیدانست و گفت: «به رأی خود میگویم، اگر صواب باشد از خداست و اگر خطا باشد از من و [[شیطان]] است.» در پارهای از موارد نیز، ناآگاهی از شرایط و [[اسباب نزول]]، معنا و مقصود از آیه را در هالهای ابهام فرو میبرد و سبب نیازمندی به تفسیر میشود. | ||
گاهی در قرآن، از استعارات و تشبیهات ظریفی استفاده شده است، که بدون دانش کافی و تبحر نمیتوان به مراد آن دست یافت. عدم آگاهی از مصداق در آیات و عدم آگاهی و مهارت کافی در فهم معنای الفاظ مشترک و شناخت قراین پیوسته و ناپیوسته آیات، مانند ارتباط آیات با یکدیگر (سیاق) و روایات ناظر به آیات، از جمله امور مهمی است که در تفسیر نقش دارد، و اکثر افراد آگاهی لازم را در این امور ندارند.<ref>رجبی، محمود و دیگران، روششناسی تفسیر قرآن، تهران: انتشارات سمت، اوّل، ۱۳۷۹، ص۳۶.</ref> | گاهی در قرآن، از استعارات و تشبیهات ظریفی استفاده شده است، که بدون دانش کافی و تبحر نمیتوان به مراد آن دست یافت. عدم آگاهی از مصداق در آیات و عدم آگاهی و مهارت کافی در فهم معنای الفاظ مشترک و شناخت قراین پیوسته و ناپیوسته آیات، مانند ارتباط آیات با یکدیگر (سیاق) و روایات ناظر به آیات، از جمله امور مهمی است که در تفسیر نقش دارد، و اکثر افراد آگاهی لازم را در این امور ندارند.<ref>رجبی، محمود و دیگران، روششناسی تفسیر قرآن، تهران: انتشارات سمت، اوّل، ۱۳۷۹، ص۳۶.</ref> | ||
=== معارف بلند و الفاظ محدود === | === معارف بلند و الفاظ محدود === | ||
[[قرآن]]، در بیان مطالب، از حداقل الفاظ و جملهها برای انتقال معانی استفاده کرده است. این امر سبب شده است که فهم بخشی از آیات نیازمند تأمّل و دقّت بیشتر برای پی بردن به مقصود [[خدا]] باشد و از این رو ضرورت تفسیر را ایجاب میکند. مانند آیاتی که از حقایق ماورای این جهان سخن میگوید که برای پی بردن به آن، استفاده از علوم مختلف و تفسیر آن عبارات ضروری به نظر میرسد. | |||
=== پراکندگی مطالب === | === پراکندگی مطالب === | ||
خط ۳۴: | خط ۳۳: | ||
== روشهای تفسیری == | == روشهای تفسیری == | ||
{{اصلی|روشهای تفسیری}} | {{اصلی|روشهای تفسیری}} | ||
در تفسیر قرآن روشهای مختلفی از جمله قرآن به | در تفسیر قرآن روشهای مختلفی از جمله [[تفسیر قرآن به قرآن]]، [[تفسیر روایی]]، [[تفسیر عقلی]] و [[تفسیر علمی]] به کار رفته است. مستند یا مستنداتی که مفسران در فهم و تفسیر آیات قرآن از آن بهره گرفتهاند، «روش تفسیر»، نامیده میشود. نوع نگرش مفسر نیز در تفسیر قرآن، مؤثر است، چرا که تفسیر مطابق پیشینه و توانایی نویسنده، و گرایش او نگارش شده است. نگرشهایی چون فلسفی، کلامی، ادبی از این قبیل هستند. | ||
{{مطالعه بیشتر}} | {{مطالعه بیشتر}} |