عزاداری بر امام حسین(ع) از دیدگاه اهل‌سنت

سؤال
شیعیان از رسول خدا(ص) روایت کرده‌اند که هر کس برای امام حسین(ع) گریه کند به بهشت می‌رود، اما اهل سنت روایت دارند که رسول خدا(ص) فرمود اگر عزاداری کنید اهل جهنم هستید. حال مواجهه اهل‌سنت با شهادت و عزاداری بر امام حسین(ع) چگونه بوده است؟

دیدگاه اهل‌سنت، در برابر حادثه عاشورا تفاوت بنیادینی با شیعیان نداشته و آنان از این حادثه، سوگوار بوده و عوامل آن را مورد نکوهش و لعن قرار می‌دهند. علمای اهل‌سنت از پیامبر اسلام(ص) روایاتی را مبنی بر شهادت امام حسین(ع) نقل نموده‌اند: «... روزی حسین در کودکی بر پشت و گردن پیامبر(ص) بازی می‌کرد که جبرئیل به پیامبر(ص) گفت: آیا او را دوست داری فرمود: بلی. جبرئیل: امت تو او را خواهد کشت. و سپس محل شهادت او را به پیامبر(ص) نشان داد … .».[۱]

از دیدگاه اهل‌سنت و بنابر آنچه در متون روایی آن‌ها آمده، امت اسلامی با اهل‌بیت رسول خدا آزمایش می‌شوند. در روایتی آمده که رسول خدا فرمود: زود است که شما بعد از من درباره اهل‌بیتم مورد آزمایش قرار خواهید گرفت.[۲] این امتحان را نه تنها در واقعه عاشورا بلکه همیشگی دانسته‌اند که در هر عصری مسلمانان با موضع‌گیری در قبال این واقعه امتحان می‌شوند. تفتازانی از متکلمان مشهور اهل‌سنت معتقد است ظلمی که بر اهل‌بیت پیامبر(ص) انجام‌گرفته را نمی‌توان پنهان نمود؛ زیرا بر این ظلم جمادات و حیوانات بی‌زبان شهادت می‌دهند و نزدیک بود که زمین و آسمان بر آن گریه کنند و کوه‌ها از جا کنده شوند و صخره‌ها تکه‌تکه گردند. پس لعنت خدا بر کسی که این کار را انجام داد یا به آن راضی شد یا در این جهت کوشید. و عذاب آخرت شدیدتر و ماندگارتر است.[۳]

موضوع عزاداری امام حسین(ع) از همان آغاز یک شعار مشترک و سنت فراگیر در میان مسلمانان اعم از شیعه و سنی ظاهر گردید. ازاین‌رو شخصیت‌های مهم اهل سنت سوگواری خود را نسبت به شهادت امام حسین(ع) در قالب شعر و تألیف کتاب ابراز نموده و همچنین در برخی مناطق، اهل سنت در روز عاشورا برای امام حسین(ع) مجلس عزا برپا نموده یا در مجالس عزای شیعیان شرکت می‌کنند.

زمانی که حضرت زینب(س) در قتلگاه فریاد برآورد: «یا محمداه … این حسین است که در بیابان افتاده، با خون خود آغشته گردیده، اعضایش قطعه‌قطعه شده، دخترانت اسیرشده‌اند و اولادت از دم تیغ گذرانده شده‌اند…»، طبری به خدا قسم یاد می‌کند که در این هنگام همه دوست و دشمن گریستند.[۴] همچنین هنگامی‌که خاندان اسیر پیامبر(ص) وارد منزل یزید شدند هیچ زن و دختری از خاندان معاویه باقی نماند مگر آنکه بر حسین گریه نموده و نوحه‌سرایی کردند.[۵] هنگامی‌که بشیر بن جذل به دستور امام سجاد(ع) با این شعر که «یا اهل یثرب لا مقام لکم بها * قتل الحسین فادمعی مدرار / الجسم منه بکربلا مُضرّج * والرأس منه علی القناه یدار» خبر رسیدن قافله اسیران را به اهل مدینه آورد، همه مردم مدینه در کنار اسیران و امام سجاد(ع) جمع شدند و عزای عمومی برپا کردن و با ریختن اشک به خطابه امام ۷ گوش فرا دادند.[۶]

برخی شعرای عرب‌زبان اهل سنت با سرودن شعر برای امام حسین(ع) سوگواری نموده‌اند. یکی از شاعران اهل سنت هنگام انتقال سر مبارک امام حسین(ع) دریکی از منازل با خون چنین نوشت: «أَتَرْجُو أُمَّه قَتَلَتْ حُسَینّا * شَفاعَه جَدِّهِ یوْمَ االْحِسَابِ».[۷] همچنین شعر «أیها القاتلون جهلا حسینا * أبشروا بالعذاب والتنکیل» از سوی اهل سنت در عزای امام حسین[۸] در مدینه سروده شده است.[۹]

خالد بن معدان یکی از بزرگان تابعین در نزد اهل سنت[۱۰] در هنگام ورود کاروان اسیران به شام،[۱۱] محمد بن ادریس شافعی رئیس مذهب شافعی در قصیده‌ای که با شعر «وممّا نفی نومی وشیب لمتی * تَصاریف أیام لَهُنّ خُطُوبُ» آغاز گردیده و به شعر «هم شفعائی یوم حشری وموقفی * وبغضهم للشافعی ذنوب»[۱۲] به پایان می‌رسد، برای امام حسین(ع) نوحه‌سرایی نموده‌اند.

مقتل‌نویسی اهل سنت برای امام حسین نیز از مصادیق عزاداری به‌شمار می‌آید؛ عبدالله بن محمد بن ابی الدنیا اُمَوی (م ۲۸۱ ق)، عبدالله بن محمد بَغَوی(۲۱۴–۳۱۷ق)، معروف به «حافظ بغوی»، محمد بن عمر واقدی (۱۳۰–۲۰۷ق)، موفّق بن احمد خوارزمی مکّی (م ۵۶۸ ق) مشهور به اَخطَب خوارزمی، سلیمان بن احمد طَبَرانی (۲۶۰–۳۶۰ ق)، محمود بن عثمان حنفی (۸۷۸–۹۳۸ ق)، معروف به لامعی برخی از علمای برجسته اهل‌سنت هستند که کتابهایی به نام مقتل الحسین(ع) نوشته‌اند.

افزون بر این‌ها بزرگان و عالمان صاحب اعتبار حنفی و شافعی، نسل‌اندرنسل، سنّت سوگواری امام حسین(ع) را رعایت کرده‌اند. خواجه ابونصر ماشاده، از شخصیت‌های اهل سنت اصفهان، هرساله در روز عاشورا، آیین سوگواری امام حسین(ع) را با ناله و فریاد، به پا می‌داشته است. در همدان که لشکرگاه ترکان سلجوقی بوده است، مجدالدین مُذکِّر هَمَدانی، هرساله در روز عاشورا مراسم سوگواریِ پُرشوری برگزار می‌کرد که موجب تعجب قمی‌ها شده بود. در نیشابور، ابو المعالی نجم بن ابی‌القاسم بُزاری حنفی مذهب، در روز عاشورا، آیین سوگواری را به‌طور کامل، برگزار می‌کرده و عمامه از سر برمی‌داشته، بر سرش خاک می‌پاشیده و گریه و فریاد داشت.[۱۳]

در دوره سلجوقیان (۴۲۷–۵۸۸ق) باوجود سختگیری‌ها، محمد بن عبدالله بلخی (م۵۹۶ق) از عالمان مشهور اهل‌سنت در مدرسه نظامیه بغداد پس از وعظ و سخنرانی برای عالمان و طلاب نظامیه اهل‌سنت روضه می‌خواند و برای مصائب اهل‌بیت(ع) اشک می‌ریختند. همچنین علی بن الحسین غزنوی از عالمان و خطیبان معروف بغداد نیز به سوگواری اهل‌بیت می‌پرداخت.[۱۴]

در زمان تیموریان جلسات روضه‌خوانی در میان اهل سنت بسیار رایج بوده است و ازاین‌رو ملاحسین واعظ کاشفی که خود حنفی مذهب بوده است کتابی به نام «روضه الشهداء» تألیف نمود که بعدها شیعیان نیز از این کتاب برای مجالس عزاداری امام حسین(ع) استفاده می‌کرده‌اند و با تأسی از همین کتاب، مراسم عزاداری امام حسین(ع) به روضه‌خوانی معروف گردیده است.[۱۵]

در اینکه ملاحسین کاشفی از اهل‌سنت بوده است تردیدی وجود ندارد زیرا عالم حنفی اهل سنت در کشف‌الظنون از او به مولانا حسین بن علی کاشفی مشهور به واعظ هروی یاد نموده[۱۶] و کتاب‌های مهمی به زبان فارسی از او نام‌برده که بر طبق مبانی اعتقادی و فقهی اهل سنت نگاشته شده است.[۱۷]

«اهل بیت رسول‌الله ـ علیهم السلام ـ تاریخ جهاد در اسلام را ساخته‌اند. یکی از این قهرمانان جاوید تاریخ، سیدالشهدا، حضرت اباعبدالله الحسین(ع) است. وی برای حاکمیت کلمه لااله الاالله، مجاهدت کرد. حسین فرزند مصطفی و خدیجه، پسرعلی و فاطمه و برادر حسن مجتبی ـ علیه السلام ـ است و اسلام از جهاد او زنده است». این جملات را چندسال قبل، «شیخ محمد فرحات» امام مسجد الازهر در سالروز تولد حضرت امام حسین(ع) و در خطبه اول نمازجمعه بیان داشت.[۱۸]

اهل تسنن در مناطق مختلف افغانستان مانند کابل، ولایت بدخشان و به ویژه در ولایت بلخ و مزارشریف برای شهدای کربلا مجالس سوگواری برپا می‌کنند. در اندونزی، مالزی و جنوب فیلیپین نیز مسلمانان که غالباً سنی شافعی هستند در روز عاشورا سوگواری می‌کنند. ترکمن‌های ایران که پیرو مذهب حنفی هستند در روزهای عاشورا و اربعین سوگواری می‌کنند و حتی دسته‌های عزاداری راه می‌اندازند. در بین کردهای سنی مذهب ایران و عراق نیز عزاداری امام حسین(ع) بسیار رواج دارد. در کردستان ایران با آغاز ماه محرم مراسم جشن یا عروسی برگزار نمی‌شود. برخی زنان کرد از اول تا پایان محرم، سرمه به چشم نمی‌زنند. در شهر سنندج مردم در شب عاشورا به مقبره پیر عمر می‌روند و تا پاسی از شب با روشن کردن شمع به دعا و ذکر می‌پردازند. برخی کردهای ایران به حضرت ابوالفضل(ع) توسل می‌کنند و به نام آن حضرت نذر می‌کنند. شاعران کرد نیز اشعار و مراثی با ارزشی درباره امام حسین(ع) سروده‌اند.[۱۹]

و أما ما جرى بعدهم من الظلم على أهل بيت النبي (صلى اللّه عليه و سلّم) فمن الظهور بحيث لا مجال للإخفاء، و من الشناعة بحيث لا اشتباه على الآراء، إذ تكاد تشهد به الجماد و العجماء، و يبكي له من في الأرض و السماء، و تنهد منه الجبال، و تنشق الصخور، و يبقى سوء عمله على كر الشهور و مر الدهور، فلعنة اللّه على من باشر، أو رضي، أو سعى، و لعذاب الآخرة أشد و أبقى.[۲۰]

از دیدگاه اهل سنت، امت اسلامی با اهل‌بیت رسول خدا در آزمایش قرار دارد؛ زیرا رسول خدا فرموده بودند زود است که شما بعد از من درباره اهل‌بیتم مورد آزمایش قرار خواهید گرفت.[۲۱]

این امتحان و ابتلا تا پایان تاریخ همچنان ادامه دارد و لذا همان‌گونه که در روز عاشورا بسیاری از مسلمانان در معرض امتحان قرار گرفتند، امروز نیز مسلمانان با موضع‌گیری در قبال این واقعه همچنان امتحان می‌شوند و هرکه به دلیل محبتی که نسبت به امام حسین (علیه‌السلام) و خاندان رسول خدا (صلی‌الله علیه و آله) دارد از آن غمگین شود و کسانی را که باعث این حادثه شده از خود طرد کنند سربلند خواهند بود. به همین دلیل تفتازانی از متکلمین بنام اهل سنت می‌گوید: ظلمی که بر اهل‌بیت پیامبر (صلی‌الله علیه و سلم) انجام‌گرفته نمی‌توان آن را پنهان نمود؛ زیرا بر این ظلم که درنهایت شقاوت بوده جمادات و حیوانات بی‌زبان شهادت می‌دهند و نزدیک بود که زمین و آسمان بر آن گریه کنند و کوه‌ها از جا کنده شوند و صخره‌ها تکه‌تکه گردند. پس لعنت خدا بر کسی که این کار را انجام داد یا به آن راضی شد یا در این جهت کوشید. و عذاب آخرت شدیدتر و ماندگارتر است.[۲۲]

مسئله عاشورا و شهادت امام حسین (علیه‌السلام) آن‌قدر مهم است که علمای آگاه و معتدل اهل سنت به خاطر واقعه عاشورا محزون و ماتم‌زده هستند. ازاین‌رو، شخصیت‌های مهم اهل سنت سوگواری خود را نسبت به شهادت امام حسین (علیه‌السلام) در قالب شعر و مقتل نویسی و برگزاری مراسم عزاداری ابراز نموده و همچنین در برخی مناطق، در روز عاشورا برای امام حسین (علیه‌السلام) مجلس عزا برپا نموده یا در مجالس عزای شیعیان شرکت می‌کنند.

منابع

  1. احمد بن حنبل، مسند احمد، ج ۳، ص ۲۴۲، بیروت، دار صادر؛ هیثمی، مجمع الزوائد، ج ۹، ص۱۸۷، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۰۸ ق.
  2. طبرانی، سلیمان بن احمد، المعجم الکبیر، ج۴ص۱۹۲موصل، مکتبه الزهراء، چ۲، ۱۴۰۴ ق/ ۱۹۸۳م. تحقیق: حمدی بن عبدالمجید السلفی.
  3. تفتازانی، سعد الدین مسعود بن عمر، شرح مقاصد فی علم الکلام، ج۲، ص۳۰۷، پاکستان، دار النعمانیه، چ۱، ۱۴۰۱ ق.
  4. طبری، محمد بن جریر، تاریخ الطبری، ج۳، ص۳۳۶، بیروت، دار الکتب العلمیه، ج۳، ص۳۳۶.
  5. تاریخ طبری، ج۳، ص۳۳۹.
  6. رک:ابومخنف، لوط بن یحیی، مقتل ابو مخنف، ترجمه سید علی محمد جزایری، ص۴۱۵–۴۱۸، قم، مؤلف، چ۱، ۱۳۷۸ش.
  7. عاصمی مکی، عبدالملک بن حسین، سمط النجوم العوالی فی أنباء الأوائل والتوالی، ج۳، ص۱۹۵، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۹ق/ ۱۹۹۸م، تحقیق: عادل أحمد عبد الموجود- علی محمد معوض.
  8. مؤسسه فرهنگی شیعه‌شناسی، سنت عزاداری و منقبت خوانی در تاریخ شیعه امامیه، ص۶۹، تهران، شیعه‌شناسی، چ۱، ۱۳۸۴ش.
  9. ابن کثیر، اسماعیل بن عمر، البدایه و النهایه، ج۸، ۲۰۱، بیروت، مکتبه المعارف، بی‌تا.
  10. سنت عزاداری و منقبت خوانی در تاریخ شیعه امامیه، ص۶۹.
  11. ابن شهر آشوب، مناقب آل أبی طالب، ج۳، ص۲۶۳، نجف اشرف، مطبعه الحیدریه، ۱۳۷۶ق/۱۹۵۶م.
  12. قندوزی، شیخ سلیمان، ینابیع الموده لذوی القربی، ج۳، ص۴۸، دار الأسوه للطباعه والنشر، چ۱، ۱۴۱۶ق. تحقیق: سید علی جمال أشرف الحسینی
  13. نرم‌افزار دانشنامه امام حسین(ع) ج۱۰، ص۱۶۴–۱۶۵، مؤسسه علمی ـ فرهنگی دارالحدیث، تحت اشراف محمد محمدی ری شهری.
  14. رک: سنت عزاداری و منقبت خوانی در تاریخ شیعه امامیه، ص۸۹–۹۰.
  15. مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، ج۱۷، ص۹۵، تهران، صدرا، بی‌تا.
  16. قسطنطینی رومی حنفی، مصطفی بن عبدالله، کشف الظنون عن أسامی الکتب والفنون، ج۱، ص ۳۸–۳۹، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۳ق/ ۱۹۹۲م.
  17. رک: همان، صص ۴۴۶، ۶۱۳، ۶۴۶، ۸۷۸، ۹۰۳ و ۹۲۶.
  18. «تشیع در مصر»، سایت مشرق نیوز.
  19. «عزاداری اهل‌تسنن برای امام حسین(ع)»، پایگاه تخصصی امام حسین(ع).
  20. شرح المقاصد نویسنده : التفتازاني، سعد الدين    جلد : 5  صفحه : 311
  21. المعجم الکبیر، ج۴ص۱۹۲.
  22. تفتازانی، سعد الدین مسعود بن عمر، شرح مقاصد فی علم الکلام، ج۲، ص۳۰۷، پاکستان، دار النعمانیه، چ۱، ۱۴۰۱ ق.