روایت امام صادق(ع) در مقایسه گناه زنا و استمناء

سؤال

سند حدیث امام صادق(ع) که از ایشان سؤال شد گناه زنا بزرگ‌تر است یا استمنا و امام(ع) فرمود استمنا گناه بزرگی است، کجاست.

روایت امام صادق(ع) در مقایسه گناه زنا و استمناء در کتاب وسائل الشیعه شیخ حر عاملی آمده است. در این روایت آمده است که مردی دلیل حرام بودن استمناء را از امام صادق پرسید و امام پاسخ داد که در قرآن آمده است و آیه را خواند. آن مرد پرسيد: كدام بزرگ‌تر است زنا يا این؟ حضرت‏ فرمود: آن گناه بزرگى است.

روایت سند معتبری ندارد و نمی‌توان با استناد به روایت ضعیف، گفت گناه استمناء از گناه زنا بیشتر است. مجازات زنا هم سنگین‌تر از مجازات استمناء است که بیشتر بودن گناه زنا را ثابت می‌کند.

متن حدیث

از امام صادق(ع) در مورد استمناء سوال شد، فرمود:

سند حدیث

احمد بن عیسی روایت را از پدرش از امام صادق(ع) نقل کرده است که پدرِ احمد بن محمد، از اصحاب امام رضا(ع) و امام جواد(ع) می‌باشد. [۲] اینکه دیگر راویان حدیث تا امام صادق(ع) چه کسی بوده‌اند، معلوم نیست و سند حدیث از این جهت معتبر نیست.

گناه زنا بیشتر از استمناء

رابطه نامشروع، گناه بسیار بزرگى است که خداوند در باره آن مى‏فرماید: نزدیک زنا نشوید چرا که عمل بسیار زشتى است و راه و روش بدى است: ﴿وَ لا تَقْرَبُوا الزِّنى‏ إِنَّهُ کانَ فاحِشَه وَ ساءَ سَبِیلًا(اسراء:۳۲) این گناه به قدری بزرگ است که خداوند برای آن مجازات سنگینی قرار داده است: ﴿الزَّانِیَه وَ الزَّانی‏ فَاجْلِدُوا کُلَّ واحِدٍ مِنْهُما مِائَه جَلْدَه وَ لا تَأْخُذْکُمْ بِهِما رَأْفَه فی‏ دینِ اللَّهِ إِنْ کُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْیَوْمِ الْآخِرِ وَ لْیَشْهَدْ عَذابَهُما طائِفَه مِنَ الْمُؤْمِنینَ؛ هر یک از زن و مرد زناکار را صد تازیانه بزنید و نباید رأفت نسبت به آن دو، شما را از اجرای حکم الهی مانع شود، اگر به خدا و روز جزا ایمان دارید! و باید گروهی از مؤمنان مجازات‌شان را مشاهده کنند!(نور:۲) اگر زن و مردی که مرتکب این عمل می‌شوند، (دارای همسر) باشند، حکم‌شان سنگسار است.[۳]

مجازات استمنا تعزیر است و مقدار و چگونگی آن را حاکم شرع تعیین می‌کند.[۴] استمنا، با گواهی دو مرد عادل یا یک بار اقرار استمناکننده ثابت می‌شود.[۵] از شدت مجازات زنا، معلوم می شود که زنا گناهی بسیار بزرگ‌تر از استمناء است.


منابع

  1. حر عاملى، محمد بن حسن، وسائل الشيعه، قم، موسسه آل البیت، چاپ اول، ۱۴۰۹ ق، ج۲۸، ص۳۶۴، ح۳۴۹۷۸.
  2. نجاشی، احمد بن على، رجال النجاشى، قم، جامعه مدرسین، ۱۴۰۷ق،‏ ص۳۳۸. حلی، حسن بن یوسف، رجال العلامه الحلی، قم‏، دار الذخائر، ۱۴۱۱ق، ص۱۵۴.
  3. موسوى‏ خمینى، روح اللَّه، تحریر الوسیله، قم، مؤسسه دار العلم‏، چاپ اول‏، ج۲، ص۴۶۳، مسأله دوم.
  4. نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام فی شرح شرایع الاسلام، تحقیق محمود قوچانی، بیروت،‌ دار احیاء التراث العربی، چاپ هفتم، ۱۳۶۲ش، ج۴۱، ص۶۴۷،۶۴۹. مفید، محمد بن محمد، المقنعه، قم، جماعه المدرسین، ۱۴۱۰ق، ص۷۹۱. ابن‌ادریس حلی، محمد بن احمد، السرائر الحاوی لتحریر الفتاوی‌، قم‌، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۴۱۰ق، ‌ج۳، ص۵۳۶.
  5. نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام فی شرح شرایع الاسلام، تحقیق محمود قوچانی، بیروت،‌ دار احیاء التراث العربی، چاپ هفتم، ۱۳۶۲ش، ج۴۱، ص۶۴۹.