تفاوت مهدویت در دین یهود، مسیحیت، زرتشت و اسلام

سؤال
مهدویت در دین یهود و مسیح چه تفاوتی با زرتشت و اسلام دارد توضیح دهید؟
درگاه‌ها
درگاه مهدویت.png


اندیشه مهدویت در تمام ادیان وجود دارد، تا جایی که تاریخ نشان می‌دهد تفکر مهدویت به گونه‌های متفاوتی در فرهنگ بشری رسوخ داشته و هریک به صورتی زیبا آینده خود را در سایه این عقیده پرارزش نشان می‌دهند، این حقیقت غیرقابل انکار را انبیاء الهی به مردم حق‌بین تعلیم داده‌اند تا جایی که با سرشت آن‌ها عجین شده با این تفاوت که اخبار انبیاء عموماً پس از گذشت زمان دستخوش تحریف و تغییر شده با این همه اعتقاد به دوره آخرالزمان عقیده‌ای است که آئین‌ها و ادیان الهی خصوصاً اسلام آن را به عنوان یک اصل مسلم پذیرفته‌اند و اصلاح دنیا در شخص خاصی که آخرین برگزیده خدا باشد را قبول دارند، ولی تفاوت‌هایی در چگونگی اصلاح دنیا، طریق آن و نمودش در شخص خاص، وجود دارد که در ذیل با بیان مطالبی از چهار دین یاد شده این تفاوت‌ها را یادآور می‌شویم:

نسب مصلح آخرالزمان

مصلح آخرالزمان از نظر اسلام دوازدهمین امام از فرزندان پیامبر گرامی اسلام است، پیامبر گرامی اسلام می‌فرماید: «سوگند به کسی که مرا مژده‌آور راستین قرار داد اگر از عمر جهان یک روز باقی بماند خداوند همان یک روز را بس دراز کند تا فرزندم مهدی ـ عجل الله تعالی فرجه شریف ـ خروج نماید.»[۱] قرطبی در تفسیر آیه «لیظهره على الدین كله» می‌گوید: اخبار صحیح متواتر آمده که مهدی از عترت رسول خدا(ص) است پس حمل آن بر عیسی جایز نیست. حدیثی که گفته است «لا مهدی إلا عیسى» صحیح نیست و راوی آن مجهول است. بلکه صحیح‌ترین احادیث به‌صورت نص بر خروج مهدی دلالت دارند که از عترت رسول خدا(ص) است.[۲]

امّا در انجیل‌ها به نسب این مصلح اشاره نشده و تنها از وی تعبیر به فرزند انسان شده است، چنان‌که در انجیل متی می‌گوید: «پس اگر کسی بگوید که اینک مسیح اینجا است یا در آن‌جا است باور ننمایید زیرا چون برق از مشرق بیرون می‌آید و تا مغرب ظاهر می‌گردد، آمدن فرزند انسان چنین خواهد بود.»[۳]

در آئین زرتشت هم به نسب این مصلح اشاره نشده و تنها گفته شده که: «هنگامی که سزای این گناهکاران فرا رسد پس آن‌گاه ای مزدا، کشورت را بهمن در پایان برپاخواهد کند از برای کسانی که دروغ را به دست‌های راستی سپرند.»[۴]

برخلاف دو آئین اخیر در دین یهود به نسب مصلح اشاره شده و گفته‌اند که مصلح از اولاد یسّی خواهد بود به همین خاطر گفته‌اند: «نهالی از تنه یسّی بیرون آمده شاخه‌ای از ریشه‌هایش خواهد شکفت و روح خداوند بر او خواهد گرفت.»[۵] یسّی در تاریخ یهود نام پدر حضرت داوود و نوه راعوت می‌باشد.

محدوده عملکرد مصلح آخرالزّمان

از دیدگاه اسلام حضرت مهدی ـ عجل الله تعالی فرجه شریف ـ پیروان تمام ادیان را نجات خواهد داد و برای حقانیت خود میراث همه پیامبران الهی را به همراه دارد و تورات و دیگر کتب آسمانی را از غاری که در انطاکیه (ترکیه) است بیرون می‌آورد و در میان اهل تورات با تورات و در میان اهل انجیل با انجیل و در میان اهل زبور با زبور و در میان اهل قرآن با قرآن حکم می‌کند.[۶] و این مبنای خیلی قوی دارد که «انَّ الدّین عندالله الاسلام».

اما از دیدگاه یهود موعود مورد نظر آن‌ها تنها منجی قوم یهود است، چنان‌که در بشارت بوئیل نبی آمده «آنگاه جمیع امت‌ها را جمع کرد … و در آن جا با ایشان درباره قوم خود و میراث خویش اسرائیل محاکمه خواهم نمود.»[۷] و در کتاب تورات در سفر پیدایش ۱۰۴۱ می‌گوید: «عصای قدرت و سلطنت از یهود دور نخواهد شد و به فرمان فرمائی از میان پاهای وی تا شیلو بیاید و او را اطاعت امت‌ها خواهد بود.»[۸]

نقش مصلح آخرالزمان

از دیدگاه اسلام حضرت مهدی ـ عجل الله تعالی فرجه شریف ـ حکومت جهانی خود را با عدالت خواهد گسترانید و به عبارتی او عدالت‌گستر است از پیامبر اسلام(ص) روایتی است که «شما را به حضرت مهدی ـ عجل الله تعالی فرجه شریف ـ مژده می‌دهم که او زمین را پر از عدل و داد می‌کند همان‌طور که پر از ظلم و ستم شده است، ساکنان زمین را خشنود خواهد کرد.»[۹]

امّا در تورات موعود به عنوان داور معرفی می‌شود: «... موافق رؤیت چشم خود داوری نخواهد نمود بر وفق سمع گوش‌های خود تنبیه نخواهد نمود بلکه مسکینان را به عدالت داوری خواهد کرد.»[۱۰]

و در انجیل‌ها موعود را داور روز قیامت معرفی می‌کنند و می‌گویند: «بدو قدرت بخشیده شده است که داوری هم بکند زیرا که پسر انسان است.»[۱۱] یا گفته شده: «در معاد وقتی که پسر انسان برکرسی جلال خود نشیند شما نیز به دوازده کرسی نشسته بر دوازده سبط اسرائیل داوری خواهید نمود.»[۱۲]

در آئین زرتشت نیز موعود به گونه شخصی که عدالت و تساوی را بر جهان حاکم می‌کند معرفی می‌شود چنان‌که گفته‌اند: «سوشیانت (نجات دهنده بزرگ جهان) دین را به جهان رواج دهد فقر و تنگدستی را ریشه‌کن سازد ایزدان را از دست اهریمنان نجات داده مردم جهان را هم فکر و هم‌گفتار و هم‌کردار گرداند.»[۱۳]

بنابر این یهود و مسیح موعود را به عنوان داور قبول دارند ولی اسلام موعود را به عنوان عدالت گستر معرفی می‌کند و فرق داور با عدالت گستر این است که داور در کرسی بنشیند و قضاوت می‌کند ولی عدالت‌گستر برای اجرای عدالت مبارزه می‌کند.

محل ظهور موعود آخرالزمان

از دیدگاه اسلام محل ظهور مهدی ـ عجل الله تعالی فرجه شریف ـ مکّه می‌باشد در روایتی از امام باقر(ع) می‌فرماید: «همانا قائم ـ عج‌الله تعالی فرجه شریف ـ انتظار می‌کشد تا به اندازه تعداد اهل بدر که ۳۱۳ نفر بودند، جمع شوند تا این که پشتش را بر حجرالاسود تکیه دهد و پرچم پیروزی را بلند فرماید.»[۱۴]

ولی محل ظهور موعود یهود وادی یهوشافاظ می‌باشد. بوئیل نبی از پیامبران پیرو تورات می‌گوید: «آن گاه جمیع امت‌ها را جمع کرده و به وادی یهوشافاظ فرود خواهم آورد …»[۱۵] در جای دیگر دارد: «ای خدای شجاعان خود را در آن جا فرود آور امت‌ها برانگیخته شوند و به وادی یهوشافاظ برآیند زیرا که من در آنجا ظهور خواهم نمود.»[۱۶]

وادی یهوشافاظ: نام صحرایی در نزدیکی بیت‌المقدس است که اکنون وادی قدرون نامیده می‌شود.[۱۷]

در مسیحیت نیز ربع مسکون محل ظهور موعود معرفی می‌شود، چنان‌که در انجیل لوقا می‌گوید: «و در آفتاب و ماه و ستارگان علامات خواهد بود و برزمین … و دل‌های مردم ضعیف خواهد کرد از خوف و انتظار آن وقایعی که بر ربع مسکون ظاهر می‌شود.»[۱۸]

بنابر این می‌توان گفت که هرچند ادیان در اصل ظهور با یکدیگر مشترک ولی در کیفیت و مشخصات فرد ظهور کننده و مکان ظهور و آنچه را که برای مردم خواهد آورد و چگونگی حکومت تفاوت‌های آشکاری وجود دارد که به‌طور اختصار به برخی ازآن‌ها اشاره شد.

جهت مطالعه بیشتر به منابع زیر مراجعه نمایید:

  1. ظهور حضرت مهدی ـ عجل الله تعالی فرجه شریف ـ از دیدگاه اسلام و مذاهب و ملل جهان، سید اسدالله هاشمی شهیدی، چاپ جمکران.
  2. او خواهد آمد، داود الهامی.
  3. دادگستر جهان، ابراهیم امینی.

پیامبر(ص) فرمودند:

«اسم مهدی ـ عجل الله تعالی فرجه شریف ـ اسم من است، و مهدی ـ عجل الله تعالی فرجه شریف ـ مهدی نامیده شده چون خداوند تعالی او را به سوی امور خفیّه که کسی از آن‌ها آگاهی ندارد راهنمایی می‌کند.»

البرهان فی علائم آخرالزمان، حدیث ۹


منابع

  1. بحارالانوار، ج۵۱، ۷۱.
  2. قرطبی، أبو عبد الله محمد بن أحمد، تفسیر قرطبی (الجامع لأحكام القرآن)، ج8، ص121- 122، قاهره، دار الشعب .
  3. انجیل متی، فصل ۲۴، آیات ۲۳–۴۲.
  4. سیمای امام مهدی ـ عجل الله تعالی فرجه شریف ـ، ص۱۹، دبیرخانه دائمی ابعاد وجودی حضرت مهدی ـ عجل الله تعالی فرجه شریف ـ.
  5. کتاب اشعیاء نبی، باب ۱۱، بندهای ۱–۱۰، ص۱۵۴۸، کتاب مقدس.
  6. غیبت نمانی، باب ۱۳، حدیث ۲۶، ص۳۴۲.
  7. کتاب مقدس، کتاب بوئیل نبی، ص۱۳۲۷، باب ۳، بندهای ۲ و ۳.
  8. تورات، سفر پیدایش ۱۰۴۱.
  9. بحارالانوار، ج۵۱، ص۷۴، حدیث ۲۷؛ و رک: تمیمی بستی،محمد بن حبان، صحیح ابن حبان، ج15، ص236، بیروت، مؤسسة الرسالة، چ2، 1414ق./ 1993م. تحقیق: شعیب الأرنؤوط.
  10. کتاب اشعیای نبی، باب ۱۱، آیات۱ و ۹.
  11. کتاب مقدس، انجیل یوحنا، ص۱۵۲، باب ۵، بندهای ۲۶–۲۸.
  12. انجیل متی، باب ۱۹، بندهای ۲۸ و ۲۹.
  13. جاماسب‌نامه، ص۱۲۱و ۱۲۲.
  14. حق الیقین، سید عبدالله شبّر، جلد ۲، ص۱۴.
  15. کتاب بوئیل نبی، ص۱۳۲۷، باب۳، بندهای۲ و ۳.
  16. کتاب بوئیل نبی، ص۱۳۲۸، باب ۳، بندهای۱۲ و ۱۳.
  17. لغت‌نامه دهخدا، حرف قاف، ص۱۷۷.
  18. کتاب مقدس، انجیل لوقا، ص۱۱۶، باب ۱۲، بندهای ۳۵ و ۳۶ و ۳۷ و۴۰.