تفاوت عشق حقیقی با عشق مجازی

سؤال

آیا عشق مجازی با عشق حقیقی منافات دارد؟ یا می‌توانند مکمّل هم باشند؟

عشق، تقسیم به دو قسم حقیقی و مجازی می‌شود و عشق مجازی نیز خود دارای دو قسم حیوانی و نفسانی است. بدون تردید عشق مجازی به معنای عشق حیوانی، با عشق حقیقی، کاملاً در تضاد و تنافی است و هرگز نمی‌توانند مکمل همدیگر باشند، اما در مورد عشق مجازی به معنای دیگرش- یعنی عشق نفسانی- صاحب‌نظران مطالب فراوانی گفته‌اند؛ از جمله صدرالمتألهین می‌گوید: این عشق، (عشق مجازی غیرحیوانی) گرچه از جمله فضایل شمرده می‌شود، لکن باید توجه داشت، فضیلت داشتن و مقدس بودن این نوع عشق، همیشه و برای همگان مطرح نیست؛ بلکه این نوع محبت، تنها برای کسانی خوب است که در اوائل سلوک عرفانی قرار دارند و در حال بیدار کردن نفس از خواب غفلت و گرفتاری‌های طبیعت بسر می‌برند؛ اما هرگاه نفس انسان، با علوم و معارف الهی کامل شد و با عالم قدس ارتباط پیدا کرد، دیگر سزاوار نیست که به شمایل موجودات زیبا عشق بورزد؛ زیرا مقام او بالاتر از آن است و از این عشق که آن را عشق عفیف می‌خوانند، باید بالاتر رفت و به عشق حقیقی رسید.[۱]

طبق این تحلیل، اگر احیاناً گفته می‌شود: (المجاز قنطره الحقیقه)[۲] یعنی عشق مجازی، سرپل برای رسیدن به عشق حقیقی است و انسان را آماده می‌کند، به عشق حقیقی برسد. مراد این نوع، عشق مجازی است؛ یعنی عشق عفیف به مظاهر زیبا، نه عشق حیوانی و شهوانی. و درباره عشق عفیف که پل عبور برای رسیدن به عشق حقیقی شمرده می‌شود، صدرالمتألهین در جای دیگر گفته است: روح انسان وقتی به محبوب مجازی، وصال پیدا کند، آمادگی و توجه بهتر به محبوب حقیقی برای او حاصل می‌شود که محبوب حقیقی، جامع همه کمالات و پناهگاه همه موجودات و منبع انوار و معدن آثار است.[۳]

یک مبنای دیگر نیز در رابطه با این که عشق مجازی می‌تواند مکمل عشق حقیقی باشد یا نه؟ وجود دارد و آن این است که مراد از عشق مجازی، عشق به انسان کامل است و اگر کسی بتواند و این توفیق را داشته باشد که به صفات متعالی انسان کامل علاقه و عشق پیدا کند، به تدریج با عشق به او که عشق مجازی است، عشق حقیقی یعنی عشق به خدا و اسماء و صفات او برایش حاصل می‌شود؛ بنابراین اگر گفته می‌شود که عشق مجازی سرپل برای رسیدن به عشق حقیقی است، مراد این است که از عشق به انسان کامل می‌توان به تدریج به عشق حقیقی رسید.[۴] طبق این دیدگاه، عشق مجازی بدین معنا، نه تنها منافاتی با عشق حقیقی ندارد، بلکه راه رسیدن به آن است و عشق مجازی و حقیقی بدین معنا به‌طور یقین مکمل همدیگرند؛ لذا وقتی تاریخ را مطالعه می‌کنید که هر کدام از یاران پیامبر یا ائمه(ع) که عشق و محبت بیشتر به پیامبر و امام داشته است، محبت خدا در دل او فراوانتر بوده است. و این معنا در همه زمان‌ها و هم‌اکنون نیز به آسانی قابل درک است؛ مثلاً افرادی که به اهل بیت(ع) بیشتر عشق و علاقه دارند، به خدا نزدیک‌تر و باتقواترند و بیشتر مواظبندکه خلاف دستور خدا عمل نکنند و ریشه این مواظبت، به عشق و محبت نسبت به خداوند، مربوط می‌شود؛ چون کسی که خدا را دوست دارد، در پی جلب رضایت او بیشتر تلاش می‌کند.

در قرآن کریم، این حقیقت که عشق به انسان کامل پلی است که انسان را به عشق حقیقی یعنی محبت خدا می‌رساند، در این آیه اشاره شده که فرمود: قل ان کنتم تحبّون الله فاتبعونی یحببکم الله[۵] یعنی بگو اگر خدا را دوست دارید از من پیروی کنید تا خدا شما را دوست بدارد.

بی تردید، پیروی از پیامبر، بدون محبت او ممکن نیست و تا انسان کسی را دوست نداشته باشد، به حرف او گوش نمی‌دهد، چه این که محبت پیامبر، بدون محبت خداوند و جلب رضایت خدا امکان ندارد، چون پیامبر را مردم از آن جهت که فرستاده خداوند است، دوست می‌دارند و از او پیروی می‌کنند؛ بنابراین آیه یاد شده، دلیل خوبی برای این مسئله خواهد بود، و شاهد بر صحت این برداشت، این تحلیل است که گفته‌اند: «از ثمرات و برکات محبت، عمل بر طبق آن است و اگر این ثمره نباشد، باید دانست که محبت واقعی نبوده است. پس اظهار عشق با عمل به لوازم ایمان و محبت به خدا، شرط مهم عاشقی است، زیرا نزد اهل جذبه و محبت، عزم بر طاعت از روی عشق و محبت پدید می‌آید؛ بنابراین اگر انسان دوستی کرد و به لوازم آن پای‌بند بود، باید از محبوب پیروی و تبعیت کند».[۶]

همچنانکه انسان از عشق مجازی می‌تواند به عشق حقیقی برسد بالعکس از عشق به خداوند هم می‌توان به عشق مجازی رسید منتها با این فرق که این عشق به مخلوقات در پرتو عشق به حقتعالی رنگ و بوی عشق حقیقی را گرفته است. همچنانکه سعدی در اشعار خود می‌گوید:

به جهان خرم از آنم که جهان خرم از اوست عاشقم بر همه عالم که همه عالم از اوست

منابع

  1. صدرالمتألهین، اسفار، قم، نشر مکتبه المططفوی، ج۷، ص۱۷۵.
  2. . همان.
  3. . صدرالمتألهین، اسفار، قم، نشر مکتبه المصطفوی، ج۲، ص۷۷.
  4. . حکیم سبزواری، تعلیقه اسفار، نشر پیشین، ج۲، ص ۷۷.
  5. . آل عمران/۳۱.
  6. . خسروپناه، عبدالحسین، مقالات عرفانی ۱ به مناسبت کنگره امام خمینی، نشر مؤسسه آثار امام، ۱۳۸۲ ش، ص۱۷۲.