سؤال

دیدگاه اسلام درباره وصیت و وصیت نامه چیست؟

وصیت، سفارش نامه‌ای است که شخص قبل از مرگ می‌نویسد تا بعد از مرگ، بر طبق آن عمل شود. در اسلام به وصیت تأکید شده و آن‌را احترامی برای صاحب مال دانسته‌اند که بعد از مرگ نیز فرد می‌تواند در یک سوم اموال خود تصرف داشته باشد. در حدیثی از پیامبر(ص) در مورد اهمیت وصیت مرگ انسان بدون وصیت، همانند مرگ جاهلی دانسته شده است. نوشتن وصیت، مستحب است و در مواردی مانند وجود دین مالی و شرعی، واجب می‌شود.

مفهوم‌شناسی

وصیت، یعنی چیزی که سفارش شده است.[۱]وصیت کردن یعنی اندرز کردن، سفارش کردنی که شخصی بنویسد و مهر و امضا کند تا وصی، پس از مرگ وصیت کننده بر طبق آن عمل کند.[۲] همچنین فرد می‌تواند حداکثر تا یک سوم از اموال خویش نیز وصیت کند و دیگران باید به وصیت او عمل کنند.

تأکید بر انجام وصیت

در قرآن، دستور داده شده پیش از فرا رسیدن مرگ، وصیت کنند: ﴿بر شما لازم است هنگامی که مرگ یکی از شما فرا رسد، اگر چیزی خوبی از خود به جای گذارده برای پدر و مادر و نزدیکان وصیّت نیکو کند.(بقره:۱۸۰)

پیامبر(ص) در روایتی سزاوار مسلمان ندانسته که شب بخوابد و وصیت نداشته باشد.[۳] روایت دیگری نیز نقل شده که کسی که بدون وصیت از دنیا برود مرگ او مرگ جاهلیت است. همچنین در قرآن توصیه شده دو شاهد عادل، نظاره‌گر وصیت باشند: ﴿ای کسانی که ایمان آورده‌اید، چون مرگتان فرا رسد به هنگام وصیت، دو عادل را از میان خودتان به شهادت گیرید.(مائده:۱۰۶)

وصیت را از مستحبات مؤکد دانسته‌اند، ولی گاهی شکل وجوب پیدا می‌کند؛ مثل این که انسان در پرداخت حقوق واجب الهی کوتاهی کرده باشد یا اماناتی از مردم نزد او است که در صورت عدم وصیت احتمال می‌دهد حق آنان از بین برود. در این موارد وصیت کردن را واجب دانسته‌اند.[۴]

وصیت احترامی برای صاحب مال

وصیت، در اسلام، مورد تأیید و تأکید فراوان قرار گرفته و آن را از کارهای شایسته و پسندیده معرفی کرده‌اند. از دیدگاه اسلام وصیت احترامی برای صاحب مال است، و او با اذعان به این که اراده و خواستش پس از مرگ نیز نافذ و محترم است، مالی را که بعد از مرگش باقی می‌ماند، می‌خواهد در راه صحیح به مصرف برسد و به مال خویش دل می‌بندد و می‌کوشد آن را از راه حلال تهیه کند و مسیر آن مال را مشخص می‌کند که برای یتیمان، مساکین، خویشان، نیازمندان… صرف گردد.[۵]

منابع

  1. قرشی، علی اکبر، تفسیر احسن الحدیث، ناشر واحد تحقیقات اسلامی بنیاد بعثت، چاپ اول، ۱۳۶۶ش، ج۱، ص۳۲۳.
  2. دهخدا، علی اکبر، لغت نامه، تهران، ناشر دانشگاه، ۱۳۷۳ش، ج۱۴، ص۲۰۵۱۴.
  3. العاملی، محمد بن الحسن الحر، وسائل الشیعه، مؤسسه آل البیت لاحیاء التراب، چاپ اول، ۱۴۱۳ق، ج۱۹، ص۲۵۸.
  4. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، دارالکتب الاسلامیه، چاپ بیست و هفتم، ۱۳۷۰ش، ج۱، ص۶۲۱.
  5. جوادی آملی، عبدالله، تفسیر تسنیم، قم، ناشر اسراء، چاپ اول، ۱۳۸۵ش، ج۹، ص۲۱۰.